روان شناسی زبان
طیبه قاسمی؛ حسین نویدی نیا؛ میترا راستگو مقدم؛ حمید طیرانی نیک نژاد
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، صفحه 1-22
چکیده
کسب مهارتهای زبانی نیازمند داشتن یک سیستم شنوایی خوب و سالم است. شنوایی در کودکان کمشنوا پس از دریافت سمعک و پروتز حلزون شنوایی آغاز میشود. اگرچه مهارتهای زبانی و گفتار روزمره در کودکان کمشنوا به کمک گفتار درمانی ارتقاء مییابد، اما چون این کودکان وارد سیستم آموزشی عمومی میشوند و در کنار همسالان شنوا آموزش میبینند و با ...
بیشتر
کسب مهارتهای زبانی نیازمند داشتن یک سیستم شنوایی خوب و سالم است. شنوایی در کودکان کمشنوا پس از دریافت سمعک و پروتز حلزون شنوایی آغاز میشود. اگرچه مهارتهای زبانی و گفتار روزمره در کودکان کمشنوا به کمک گفتار درمانی ارتقاء مییابد، اما چون این کودکان وارد سیستم آموزشی عمومی میشوند و در کنار همسالان شنوا آموزش میبینند و با متون و کتب درسی مواجه میشوند لازم است مهارتهای زبانی یعنی درک زبانی (گوش دادن) و بیانی (صحبت کردن) ایشان با همسالان شنوایشان به دقت بررسی شود. بنابراین در پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی مؤلفههای گوش دادن و صحبت کردن در کودکان کمشنوا با همسالان شنوایشان پرداختهشده است. برای این منظور 39 کودک 8-6 سال دبستانی در این مطالعه مورد مقایسة قرارگرفتند. شرکت-کنندگان، شامل 10 کودک دارای سمعک، 13 کودک دارای پروتز حلزون شنوایی و 16 کودک شنوا بودند که به کمک آزمون رشد زبان Told-p:3 بررسی گردیدند. پس از انجام آزمون، دادهها توسط نرم افزار SPSS و آزمونهای غیر پارامتریک کروسکال والیس و یومنویتنی مورد تحلیل و بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد، میان کودکان کاشت حلزون شده و دارای سمعک، در درک زبان و گفتار (گوش دادن و صحبتکردن) تفاوت معنیداری وجود ندارد. اما بین کودکان شنوا و دو گروه کودکان کمشنوا در درک زبان و گفتار اختلاف معنیداری وجود دارد. باتوجه به اینکه زبان گفتاری پایه زبان نوشتاری است، کودکان کمشنوایی که در درک زبانی (گوش دادن) و بیان (صحبت کردن) ضعف دارند در ابعاد مختلف زبان نوشتاری (خواندن و نوشتن) نیز، عملکرد ضعیفی خواهند داشت و این امر در پیشرفت تحصیلی کودکان کمشنوا حائز اهمیت است.
سیدمحمد حسینی؛ عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، صفحه 23-48
چکیده
در این پژوهش هماهنگی واکهای پیشوندهای فعلی در گویش افراد میانسال غیرمهاجر شهر مشهد در چارچوب واجشناسی زایشی بررسی میگردد. بدین منظور بیش از 120 فعل بسیط گویش مشهدی صرف شده و تناوبهای واجی واکهها در پیشوندهای فعلی استمرار، التزام و نفی در محیط آوایی خود استخراج و از نظر هماهنگی مشخصههای واجی بررسی گردید. نتایج نشان میدهد ...
بیشتر
در این پژوهش هماهنگی واکهای پیشوندهای فعلی در گویش افراد میانسال غیرمهاجر شهر مشهد در چارچوب واجشناسی زایشی بررسی میگردد. بدین منظور بیش از 120 فعل بسیط گویش مشهدی صرف شده و تناوبهای واجی واکهها در پیشوندهای فعلی استمرار، التزام و نفی در محیط آوایی خود استخراج و از نظر هماهنگی مشخصههای واجی بررسی گردید. نتایج نشان میدهد که هماهنگی واکهای در گویش مشهدی در مشخصههای پسین بودن، افراشتگی و یا هر دو با هم رخ میدهد و همخوانهای تیغهای در صورتی که واکه ستاک پسین افتاده باشد تیره هستند و اجازه هماهنگی نمیدهند. یافتهها، همچنین، نشان میدهد که واکه پیشوند نفی کمتر از پیشوندهای استمرار و التزام در فرایندهای هماهنگی شرکت میکند.
تحلیل گفتمان انتقادی
مریم رشیدی؛ سیده مریم روضاتیان
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، صفحه 49-78
چکیده
یکی از روشهای کارآمد برای مطالعۀ زوایای معناشناختی زبان عرفانی در متون ادبی، تحلیل گفتمان انتقادی است که رویکردی جدید از تحلیل گفتمان در مطالعات زبانشناسی بهشمارمیرود و به تجزیه و تحلیل متون در پیوند با زمینه و بافت فرهنگی و اجتماعی میپردازد. پژوهش حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی و مطابق با الگوی سهسطحی فرکلاف، زبان عرفانی حافظ ...
بیشتر
یکی از روشهای کارآمد برای مطالعۀ زوایای معناشناختی زبان عرفانی در متون ادبی، تحلیل گفتمان انتقادی است که رویکردی جدید از تحلیل گفتمان در مطالعات زبانشناسی بهشمارمیرود و به تجزیه و تحلیل متون در پیوند با زمینه و بافت فرهنگی و اجتماعی میپردازد. پژوهش حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی و مطابق با الگوی سهسطحی فرکلاف، زبان عرفانی حافظ را بررسیمیکند و به این مسئلۀ اصلی پاسخمیدهد که حافظ چرا، چگونه و با استفاده از کدام ساختارهای زبانی، گفتمان عرفانیاش را تولید و موجبات درک و دریافت آن را فراهمکردهاست. بدین منظور پس از توصیف غزلهای عرفانی حافظ مطابق با چارچوب زبانشناسی سیستمی-نقشی هلیدی و با تکیه بر فرانقش بینافردی زبان در آن چارچوب، با عنایت به بافت درونزبانی و برونزبانی غزلها و با تحلیلی بینامتنی، توجیهات و دلایل لازم را از لایههای زیرین کلام او بیرونمیکشد و به تفسیر و تبیین ایدئولوژیک آنها میپردازد. نتایج پژوهش نشانمیدهد که عواملِ ایفای فرانقش بینافردی در زبان حافظ، نشاندار و گفتمانمدارند؛ عمل ایدئولوژیک انجاممیدهند و مؤلفۀ گفتمانشناختی بهشمارمیآیند. تفسیر و تبیین این مؤلفههای معنایی بیانمیکند جهانبینی، ایدئولوژی، روابط قدرت و ابزارهای معرفتشناختی، از عوامل اصلی مؤثر در تولید و درک گفتمان عرفانی حافظ است. دستاورد تحقیق حاضر، توجیه و تبیین علمی، نظاممند و الگومدار زبان عرفانی حافظ و بیان چگونگی و چرایی شکلگیری، تولید و درک گفتمان عرفانی او، با استفاده از معیارها و ابزارهای دقیق و قابل اتکاء تحلیل انتقادی گفتمان است که نتایج پژوهش را بر پایههای مستدل و موثق زبانشناسی، استوار و از برچسب کلیگویی و خطاهای حاصل از آن، مبرّامیسازد.
گویش شناسی
طاهره افشار؛ فری نوش گراوند
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، صفحه 79-110
چکیده
در بافتهای دو یا چندزبانه، تماس زبانی گویشوران در کنشهای اجتماعی روزمره به پدیده رمزگردانی منجر میشود. تعاریف گوناگونی برای رمزگردانی ارائه شده است. اما رایجترین تعریف عبارت است از: استفاده بیش از یک زبان در یک پارهگفتار یا کنش ارتباطی. رمزگردانی از دیدگاههای مختلف جامعهشناختی، روانشناختی و دستوری مورد بررسی قرار میگیرد. ...
بیشتر
در بافتهای دو یا چندزبانه، تماس زبانی گویشوران در کنشهای اجتماعی روزمره به پدیده رمزگردانی منجر میشود. تعاریف گوناگونی برای رمزگردانی ارائه شده است. اما رایجترین تعریف عبارت است از: استفاده بیش از یک زبان در یک پارهگفتار یا کنش ارتباطی. رمزگردانی از دیدگاههای مختلف جامعهشناختی، روانشناختی و دستوری مورد بررسی قرار میگیرد. رسمی و معیار بودن زبان فارسی و همچنین اعتبار اجتماعی، علمی و فرهنگی آن در مقایسه با زبانهای بومی محلی، گفتار گویشوران این زبانها را تحت تأثیر قرار میدهد. زبان لکی نیز ازجمله زبانهایی است که گویشوران آن در بافتهای گوناگون و به دلایل متفاوت، تغییر رمز میدهند. پژوهش حاضر به بررسی پدیده رمزگردانی در بین گویشوران لک زبان و با در نظر گرفتن سه عامل جامعهشناختی سن، جنسیت و بافت وقوع گفتار میپردازد. دادههای مرتبط با رمزگردانی 120 نفر از گویشوران دوزبانه لکی-فارسی شهرستان کوهدشت در طول 10 جلسهی 45 تا 60 دقیقهای ضبط و ثبت گردید. دادهها در سه گروه سنی 13-7، 35-18 و 50 سال به بالا در بین زنان و مردان و در دو بافت رسمی شامل مدرسه، اداره و بانک و غیررسمی شامل خانواده، محله و بازار جمعآوری گردید. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام و در بخش آمار استنباطی از آزمون خی 2 استفاده شد. نتایج نشان داد که سه عامل سن، جنسیت و بافت وقوع گفتار در میزان رمزگردانی گویشوران تأثیرگذارند. به گونهای که میزان رمزگردانی به زبان فارسی در بین زنان و افراد با سن کم و در بافت رسمی بیشتر اتفاق میافتد.
زبانشناسی و گویشهای خراسان
جهاندوست سبزعلیپور؛ شیما جعفری دهقی
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، صفحه 111-136
چکیده
ارتباط دو زبان فارسی و عربی و تأثیرپذیری این دو از یکدیگر غیرقابل کتمان است. در دورۀ قبل و بعد از اسلام این دو زبان بر همدیگر تأثیر بسیار گذاشتهاند. پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان باعث رواج لغات عربی بسیاری شد. نمازهای پنچگانه که در اوقات مختلفی از شبانهروز خوانده میشود، باعث توجه خاص به زمان نمازگزاری شده و لحظات و زمانهای نماز، ...
بیشتر
ارتباط دو زبان فارسی و عربی و تأثیرپذیری این دو از یکدیگر غیرقابل کتمان است. در دورۀ قبل و بعد از اسلام این دو زبان بر همدیگر تأثیر بسیار گذاشتهاند. پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان باعث رواج لغات عربی بسیاری شد. نمازهای پنچگانه که در اوقات مختلفی از شبانهروز خوانده میشود، باعث توجه خاص به زمان نمازگزاری شده و لحظات و زمانهای نماز، اهمیت خاصی پیدا کردهاست. به همین دلیل، عباراتی که برای اشاره به زمان ادای نماز به کار میرفت، بعد از مدتی برای اشاره به زمان به طور مطلق به کار رفت و کمکم عباراتی همچون «نماز دیگر»، «نماز پیشین» و «پسین» و کلمات دیگر، علاوهبر اشاره به زمان نماز، به عنوان قید زمان به معنای «عصر، غروب و مانند آن» در بین زبانهای ایرانی رایج شدند. این تحقیق در پی آن است نشان دهد که در گویشهای ایرانی چه واژههایی تحتتأثیر نماز ایجاد شده و یا معانی تازهای پیدا کردهاند. دادههای این تحقیق هم به روش کتابخانهای از کتبی همچون ترجمۀ تفسیر طبری و هم به روش میدانی از گویشهای مختلف ایرانی گردآوری شدهاند. نتیجۀ تحقیق نشان میدهد هم در متون ادب فارسی و هم در گویشهای ایرانی واژههای زماننَمای قابل ملاحظهای تحتتأثیر نماز رایج شدهاند.
تحلیل گفتمان
ویدا سبزواری بیدختی؛ سعید روزبهانی؛ ابوالقاسم امیراحمدی؛ محمد داوودی
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، صفحه 137-166
چکیده
نظریة استدلال یا استدلالورزی، مطالعهای بین رشتهای است که میتوان ازطریق آن و با استنتاج منطقی، به نتیجۀ خاصی رسید. استنتاج منطقی بدین معنا است که ادعاهایی، چه صحیح چه غلط، مبتنی بر مقدماتی مطرح میشود. این فرایند در علوم انسانی، مناظرههای مدنی، مباحثه و گفتگو کاربرد داشته و هدف از آن غالباً اقناع مخاطب و دفاع از اعتقادات ویا ...
بیشتر
نظریة استدلال یا استدلالورزی، مطالعهای بین رشتهای است که میتوان ازطریق آن و با استنتاج منطقی، به نتیجۀ خاصی رسید. استنتاج منطقی بدین معنا است که ادعاهایی، چه صحیح چه غلط، مبتنی بر مقدماتی مطرح میشود. این فرایند در علوم انسانی، مناظرههای مدنی، مباحثه و گفتگو کاربرد داشته و هدف از آن غالباً اقناع مخاطب و دفاع از اعتقادات ویا منافع طرفین است. یکی ازنظریههای معروف، نظریة استدلال ورزی تولمین است که دارای شش مؤلفة دعا، دادهها، برهان، پشتوانۀ برهان، ردیّه یا نقیض برهان و شاخصهای قطعیتِ کلام میباشد که سه مورد اول حضور قطعی و مابقی، اختیاریاند. این پژوهش تحلیلی ـ توصیفی که بر محور نظریة ادبی میباشد، با هدف تحلیل و واکاویِ چند قطعۀ برگزیده از اشعار (مجموعههای دعاوی و توصیههایِ) سیاسی، اخلاقی و اعتقادی فیلیس ویتلی؛ ویتلی، شاعر آفریقایی ـ آمریکایی(1773) از سه جنبۀ الف) شناسایی برهانها، ب) شناسایی دعاوی و زمینۀ آنها و ج) لحن و قطعیت کلام مورد توجه قرارگرفته-است. نتایج حاصل از این بحث، مشخص میسازد که دعاوی و توصیه های ویتلی با زبانی ساده و به دور از تصنع و تکلف ادبی بازنویسی شده و نسبت به تعداد قطعات، دارای تنوع بسیار زیادی هستند. دعاوی مذکور، نشان ازآن دارد که ویتلی در زمرۀ وظیفهگرایان قاعدهنگر که گرایشی از هنجارشناسان اخلاق هستند، میباشد. در نمونه اشعار بررسی شده، برهانهای متعددی شناسایی شده غالباً ازنوع عقلی بوده و بهصورت تلویحی و ضمنی مورد اشاره قرارگرفتهاند. هرچند ویتلی، در بیان توصیههای خود به افراد صاحبمسند و عالیرتبه، از ساختهای محافظه کارانۀ دعایی، تعجبی، مبالغه و سؤال خطابی بهره میبرده، ولی، غالباً ترجیح میداده از ساختار قاطع خبری استفاده کند که ذاتاً نیازی به تقویتکننده ندارد. در مجموع، ویتلی در اشعار منتخب، لحن قاطع، بااطمینان و باثباتی دارد.
نحو
حسن برزگر؛ مهین ناز میردهقان فراشاه؛ غلامحسین کریمی دوستان
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، صفحه 167-194
چکیده
بررسی نمود واژگانی در افعال مرکب زبان فارسی یکی از موضوعات بحثبرانگیز در سالهای اخیر بوده است. در مطالعات این حوزه دو دیدگاه عمده به چشم میخورد: در برخی از آثار، «عنصر پیشفعل»، اعم از اسم، صفت، و گروه حرف اضافهای عامل تعیینکنندهی کرانمندی فعل مرکب قلمداد شده، و در برخی دیگر، از نقش «فعل سبک» سخن به میان آمده است. ...
بیشتر
بررسی نمود واژگانی در افعال مرکب زبان فارسی یکی از موضوعات بحثبرانگیز در سالهای اخیر بوده است. در مطالعات این حوزه دو دیدگاه عمده به چشم میخورد: در برخی از آثار، «عنصر پیشفعل»، اعم از اسم، صفت، و گروه حرف اضافهای عامل تعیینکنندهی کرانمندی فعل مرکب قلمداد شده، و در برخی دیگر، از نقش «فعل سبک» سخن به میان آمده است. هدف از پژوهش حاضر که به تحلیل «ویژگیهای نمودی افعال مرکب مشتق از اسم» در زبان فارسی اختصاص دارد، بررسی نقش هر یک از اجزای فعل مرکب در ظهور و بروز ویژگیهای نمودی آن است. در رسیدن به اهداف پژوهش، با استفاده از رویکرد «نحو مرحلهی نخست»، مقولهی اسم بر حسب ساخت رویدادی که در خود واژگانی کرده، در قالب دو طبقهی فرایندی و غایتمند طبقهبندی شده است. شواهد پژوهش نمایانگر آن است که کرانمندی در افعال مرکب مشتق از اسم رویدادی در زبان فارسی، اساساً تابعی از ساخت رویدادی عنصر پیشفعل آنهاست. از اینرو، افعال مشتق از اسم فرایندی، ناکرانمندند، چرا که اسم فرایندی بر رویدادی دلالت دارد که فاقد نقطهی پایانی است. در مقابل، افعال مرکب مشتق از اسم غایتمند، به اعتبار آن که اسم مذکور بر رویدادی دلالت دارد که مستلزم وجود یک نقطهی پایانی است، از خوانشی کرانمند برخوردار خواهد بود. نتایج این پژوهش، از یکسو، نشاندهندهی خنثی بودن فعل سبک در تعیین کرانمندی فعل مرکب است، و از سویی دیگر، برخلاف دیدگاهی است که در آن تمامی افعال مرکب مشتق از اسم رویدادی کرانمند انگاشته شده است.
تحلیل گفتمان انتقادی
عادل محمدی؛ فردوس آقاگل زاده؛ زهرا ابوالحسنی چیمه
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، صفحه 195-224
چکیده
دوره پهلوی در متون مطبوعاتی به اقلیتها صورتبندی نژادی داده است، از اینرو، تجزیه و تحلیل زبانی مطبوعات آن دوره میتواند نشان دهد چه روایاتی ارائه و مورد پذیرش عموم قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بازنمایی مؤلفههای زبانشناختی و ایدئولوژیکی اقلیتهای قومی در مطبوعات دوره پهلوی میپردازد که دادههای آن برگرفته از 350 متون از ...
بیشتر
دوره پهلوی در متون مطبوعاتی به اقلیتها صورتبندی نژادی داده است، از اینرو، تجزیه و تحلیل زبانی مطبوعات آن دوره میتواند نشان دهد چه روایاتی ارائه و مورد پذیرش عموم قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بازنمایی مؤلفههای زبانشناختی و ایدئولوژیکی اقلیتهای قومی در مطبوعات دوره پهلوی میپردازد که دادههای آن برگرفته از 350 متون از روزنامههای کیهان و اطلاعات در بازۀ زمانی (1324 تا 1325) است و با روش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از روش تحلیل گفتمان انتقادی الگوی نژادپرستی وندایک، درصدد است تا متون روزنامههای مذکور را مورد واکاوی قرار دهد. نتیجه پژوهش نشان میدهد که روابط روزنامهها با نهادهای قدرت بر نحوه بیان ایدهها و افکار سردبیران نسبت به اقلیتهای قومی تاثیرگذار بوده است؛ چراکه روزنامههای مذکور با استفاده از ایدئولوژیهای زیرساختی و معنایی زبان در الگوی نژادپرستی نظیر سبک واژگانی، ساختار نحوی، عنوانها، قطبیسازی، عبارتهای جاافتاده، کنشگفتارها و پیش-انگاشتها نوعی نژادپرستی پنهان از خود بروز داده و اقلیتهای قومی را به حاشیه میرانند. میتوان گفت که الگوی مذکور به درستی میتواند دادههای روزنامهها را پیرامون نژادپرستی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
نحو
عطیه کامیابی گل؛ ریحانه بارانی
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، صفحه 225-258
چکیده
تهیه و تدوین مواد آموزشی برمبنای اصول علمی، یکی از اهداف کلان نظام در سند نقشه جامع علمی کشور محسوب می شود. با توجه به نیاز روزافزون به این منابع، متأسفانه امروزه با کمبود مطالب آموزشی سطحبندی شده و کارآمد، برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان مواجه هستیم. هدف پژوهش حاضر، ارائه متنی ساده شده از حکایات «قابوس نامه» برای ...
بیشتر
تهیه و تدوین مواد آموزشی برمبنای اصول علمی، یکی از اهداف کلان نظام در سند نقشه جامع علمی کشور محسوب می شود. با توجه به نیاز روزافزون به این منابع، متأسفانه امروزه با کمبود مطالب آموزشی سطحبندی شده و کارآمد، برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان مواجه هستیم. هدف پژوهش حاضر، ارائه متنی ساده شده از حکایات «قابوس نامه» برای مهارت خواندن فارسی در سطح فروپیشرفته است . این پژوهش به روش کتابخانهای، تحلیلی و میدانی صورت گرفت. بدین منظور، در بخش ساده سازی، چارچوب های پیشنهادی مکس ول (2011) و پتزولد و اسپسیا (2015) بر روی یک حکایت قابوس نامه، اعمال شد. در بخش میدانی برای سنجش بازخورد مدرسان، از مصاحبه کتبی نیمه ساختار یافته استفاده شد.متن انتخابی داستان کوتاهی با مضمون جهانی است که می توان از آن جهت تفهیم ضرب المثل و اصطلاحات رایج در زبان فارسی به فارسیآموزان بهره برد. تمامی مدرسان شرکتکننده در این پژوهش پس از بررسی بازخورد فارسی آموزان از مطالعه متن و حل تمرین های مربوطه، متناسب بودن موضوع متن انتخابی با نیاز فارسی آموز (درک ضرب المثل و نکات فرهنگی مستتر درس و مشاهده کاربرد آن در بافت واقعی زبان) را تائید کردند و طبق گزارش مدرسان، ساختار نحوی و واژگانی متن ها برای 19 نفر از مجموع 25 فارسی آموز قابلدرک بوده که نشان گر سطح دشواری مناسب متن های ساده سازی شده است.
زبانشناسی و گویشهای خراسان
زهره سادات ناصری؛ پریا رزمدیده
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، صفحه 257-282
چکیده
واژهبستها واحدهای زبانی هستند که هم برخی از ویژگیهای رفتاری واژهها را دارند و هم دارای برخی از خصوصیات تکواژهای وابسته هستند. ازاینرو، شناسایی و بررسی آنها در زبانهای مختلف یکی از جالبترین ویژگیهای زبانشناختی از نظر زبانشناسان است. زبان فارسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. بدین ترتیب، هدف پژوهش حاضر، تعیین و توصیف ...
بیشتر
واژهبستها واحدهای زبانی هستند که هم برخی از ویژگیهای رفتاری واژهها را دارند و هم دارای برخی از خصوصیات تکواژهای وابسته هستند. ازاینرو، شناسایی و بررسی آنها در زبانهای مختلف یکی از جالبترین ویژگیهای زبانشناختی از نظر زبانشناسان است. زبان فارسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. بدین ترتیب، هدف پژوهش حاضر، تعیین و توصیف واژهبستهای ضمیری در گویش قاینی بر اساس معیارهای آیخنوالد (2003) است. دادههای این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، با مراجعه به منابع مختلف گویش قاینی و ضبط گفتار آزاد 20 گویشور بومی ساکن شهرستان قاین و همچنین شم زبانی یکی از نگارندگان گردآوری شدهاست. واژهبستهای ضمیری در این گویش عبارتند از واژهبست مفعولی و فاعلی -(d)e و همچنین ضمایر متصل شخصی سوم شخص. نتایج دادهها حاکی از آن است که واژهبست مفعولی تنها به مفعول مفرد غیرجاندار اشاره دارد و در زمانی که مفعول حضور ندارد به فعل متعدی در همۀ شخصها و زمانها اضافه میشود. واژهبست فاعلی به فاعل سوم شخص مفرد (عمدتاً جاندار) اشاره دارد و در زمان عدم حضور فاعل، به فعل سوم شخص مفرد در تمام زمانها اضافه میشود. درباب نظام مطابقه، تنها زمانی در این گویش حالت کنایی حاکم است که در جملۀ دارای فعل سوم شخص مفرد، (d)e- نقش مفعولی داشته باشد؛ در این صورت نشانۀ یکسان با فاعل فعل لازم و نشانة متفاوت با فاعل فعل متعدی دارد. ضمایر شخصی واژهبستی هم در این گویش تنها شامل ضمایر سوم شخص میشوند. واژهبستهای ضمیری پس از بررسی براساس معیارهای 15 گانۀ آیخنوالد از نظر واژهبست بودن مورد تأیید قرار گرفت.
معنا شناسی
مرتضی دستلان
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، صفحه 285-306
چکیده
اصطلاحات زبانی عبارتهایی هستند که به سادگی و با دانستن دستور و معنای واژگان، نمیتوان معنای آنها را پیشبینی کرد. در این مقاله به بررسی گونهای از اصطلاحات زبانی از دریچه معناشناسی شناختی و بر پایه ردهبندی اصطلاحات زبانی در چارچوب نظریات فیلمور و دیگران (1988) و استعجاز در قالب نظریات گوسنز (1990)، و تعیین نقش استعجاز در ساختار معنایی ...
بیشتر
اصطلاحات زبانی عبارتهایی هستند که به سادگی و با دانستن دستور و معنای واژگان، نمیتوان معنای آنها را پیشبینی کرد. در این مقاله به بررسی گونهای از اصطلاحات زبانی از دریچه معناشناسی شناختی و بر پایه ردهبندی اصطلاحات زبانی در چارچوب نظریات فیلمور و دیگران (1988) و استعجاز در قالب نظریات گوسنز (1990)، و تعیین نقش استعجاز در ساختار معنایی آنها پرداختهایم. استعجاز، حاصل حضور همزمان استعاره و مجاز در یک ساختار معنایی و تعامل آنها با یکدیگر است. اصطلاحات مورد بررسی در این مقاله، اصطلاحات رایج حاوی اندامواژهها هستند که ساختار ردهشناختی واژگان-آشنا در قالب نحوی متعارف دارند و دارای حالت جوهری میباشند. در این بررسی به دو نتیجه مشخص رسیدیم؛ اول اینکه، در کنار استعاره و مجاز، استعجاز هم نقش پررنگی در ساختار معنایی اصطلاحات حاوی اندامواژهها دارد و دوم اینکه، استعجاز دخیل در ساختار معنایی این اصطلاحات از نوع «مجاز درون استعاره» است که در آن، استعاره، زمینه را برای ظهور مجاز فراهم میکند. این یافتهها در چارچوب رویکرد ذیل به صدر قابل تحلیل است، بدین ترتیب که ابتدا نقش یا کارکرد انتزاعی عضوی از بدن، از رهگذر عملکرد استعاره، در قالب یک حوزه عینی، مفهوم سازی میگردد، سپس، مجاز وارد عمل میشود و آن نقش یا کارکرد انتزاعی را با نام عضو عینی مربوطه جایگزین میکند؛ بدین ترتیب از مفهومی کاملاً انتزاعی در ذیل، به مفهومی تا حد ممکن عینی و ملموس در صدر میرسیم.
واج شناسی
رضا قنبری عبدالملکی؛ آیلین فیروزیان پور اصفهانی؛ آیدا فیروزیان پوراصفهانی
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، صفحه 307-330
چکیده
زبانهای هورامی و فارسی که هر دو از خانوادۀ زبانهای ایرانی غربیاند؛ متأثر از زبان اوستایی نیز بوده و تا دورۀ میانه در بسیاری از شکلهای تلفظ، همسان بودهاند. از این رو، زبان هورامی به دلیل نزدیک بودن به ریشههای کهن زبان فارسی، منبع خوبی برای احیای صورتهای مهجور در این زبان است. از آنجاکه هورامی در تأثیرپذیری از فارسی جدید ...
بیشتر
زبانهای هورامی و فارسی که هر دو از خانوادۀ زبانهای ایرانی غربیاند؛ متأثر از زبان اوستایی نیز بوده و تا دورۀ میانه در بسیاری از شکلهای تلفظ، همسان بودهاند. از این رو، زبان هورامی به دلیل نزدیک بودن به ریشههای کهن زبان فارسی، منبع خوبی برای احیای صورتهای مهجور در این زبان است. از آنجاکه هورامی در تأثیرپذیری از فارسی جدید تا حد زیادی محتاط بوده است؛ شماری از گویشهای آن، از جمله گویش عبدالملکی، برخی از ویژگیهای آوایی زبانهای قدیمیتر ایرانی را در خود حفظ کردهاند. با توجه به این موضوع، جستار حاضر با بررسی 76 واژه در گویش عبدالملکی، به کشف ریشههای اوستایی، فارسی باستان و میانه در آنها پرداخته است. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است. دادهها در بخش هورامی، از طریق مصاحبه با گویشورانِ عبدالملکی و با ضبط گفتار آنها، و در بخش فارسی باستان و میانه، با مراجعه به کتابهای «تاریخ زبان فارسی» و «فرهنگ کوچک زبان پهلوی»، به ترتیب از خانلری و مکنزی گردآوری شدهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد واجهای /v/، /č/، /h/، /ž/، /k/، و /n/ در گویش عبدالملکی، همچنان شکل کهن خود را حفظ کرده و از نظر تحول، به دورههای باستان و میانه نزدیکترند. خوشۀ همخوانی /sp/ در این گویش، بازمانده از زبان مادی میباشد. همخوان /y/ آغازی فارسی باستان که در فارسی میانه و جدید، بدل به /j/ شده؛ در گویش عبدالملکی همچنان باقی مانده است. واکۀ /i/ باستانی که در تحول تا فارسی جدید، به /a/ تبدیل شدهاند؛ در این گویش به همان شکل اوستایی و فارسی میانه حفظ شده است. واژههایی که در گویش عبدالملکی مختوم به /a/ هستند از صورت /-ag/ فارسی میانه مشتق شدهاند. بهطورکلی گویش مطالعهشده در این جستار، از لحاظ تحولات تاریخی واجها نسبت به زبان فارسی جدید محافظهکارتر است و ساختار واجیِ آن شباهت زیادی به فارسی باستان و پهلوی دارد.