معنا شناسی
محمود نقی زاده
چکیده
رویکرد نظامهای پویا چارچوبی را جهت توصیف استعاره در گفتگوهای رودررو ارائه میدهد که در آن استعاره نگاشت ثابت میان حوزهها نیست؛ بلکه نوعی پایداری موقت است که از فعالیت نظامهای در هم تنیده و مرتبط با کاربرد اجتماعی زبان و فعالیت شناختی حاصل میشود. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی کاربرد و درک عبارات استعاری در مناظرههای انتخاباتی ...
بیشتر
رویکرد نظامهای پویا چارچوبی را جهت توصیف استعاره در گفتگوهای رودررو ارائه میدهد که در آن استعاره نگاشت ثابت میان حوزهها نیست؛ بلکه نوعی پایداری موقت است که از فعالیت نظامهای در هم تنیده و مرتبط با کاربرد اجتماعی زبان و فعالیت شناختی حاصل میشود. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی کاربرد و درک عبارات استعاری در مناظرههای انتخاباتی در زبان فارسی در چارچوب نظریۀ نظامهای پویا میباشد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و دادههای تحقیق از طریق مشاهدۀ مناظرههای مردمی مربوط به انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 1402 و از برنامۀ تلویزیونی بهاضافۀیک جمعآوری شده است. نتایج نشان میدهد که در کنش استعاری به عنوان فرایندی خودسازمانده، جنبههای بدنمند مربوط به تجارب پرتکرار زیستی از قبیل طرحوارههای ذهنی دوری-نزدیکی (دور شدن از بحث) یا استعارههای اولیهای نظیر مقاومت، ایستادن به صورت عمودی است(قد عَلم کردن) نقطۀ تعادل و بستر ظهور عبارات استعاری محسوب میشوند. به علاوه، تنوع در مفهومسازی یک موضوع واحد (انتخابات) با استفاده از واژههای حامل متفاوت (قمار، حق)، باعث فهم و استدلال متفاوت از دنیای پیرامون و ظهور عبارات استعاری متنوع (تغییر فاز) در گفتمان میشود. ضمناً، بکارگیری استعارههای مفهومی(سیستان جسد نیمهجان یک انسان است)، استفاده از طرحوارۀ نیرو (سنگین کردن بار طرح) و کاربرد عبارات استعاری بدیع (تقدیم کادو به مخالفین شرکت در انتخابات یا رقیب انتخاباتی) در کنار مؤلفههای فرهنگی و عناصر بافتی-شناختی به صورت غیرخطی و در مقیاسهای زمانی و اجتماعی متفاوت شرایط مقتضی برای بیان نگرش و اقناع مخاطبین جهت شرکت یا عدم شرکت در انتخابات را فراهم میآورد.
نحو
ام البنین خزایی؛ شجاع تفکری رضایی؛ ناهید اسلامی هنر؛ هدی مردوخی
چکیده
پژوهش حاضر به مرکبهای گروهیِ زبان فارسی در چارچوپ صرف توزیعی و رویکرد هارلی ( 2008) و صدیقی( 2009) پرداخته است. هدف این جستار مشخصکردن وجود یا نبود این عناصر در زبان فارسی و توصیف و تبیین شیوۀ ساختهشدن آنها براساس ساختوکار موجود در نظریۀ مذکور بوده است. بررسی دادهها نشان میدهد که در این زبان دو نوع مرکب دیدهمیشود که مرکب نوع ...
بیشتر
پژوهش حاضر به مرکبهای گروهیِ زبان فارسی در چارچوپ صرف توزیعی و رویکرد هارلی ( 2008) و صدیقی( 2009) پرداخته است. هدف این جستار مشخصکردن وجود یا نبود این عناصر در زبان فارسی و توصیف و تبیین شیوۀ ساختهشدن آنها براساس ساختوکار موجود در نظریۀ مذکور بوده است. بررسی دادهها نشان میدهد که در این زبان دو نوع مرکب دیدهمیشود که مرکب نوع اول دارای ساخت های دارای N/A [N/A + NP] و N[S + NP] و مرکب نوع دوم دارای ساخت N/A[N/A + PP] است. در ساختهایی مانند «بادمجاندورقابچین» و «دستازجانشسته» مشخص شد که در این زبان یک مرکب گروهی در جایگاه غیرهستۀ مرکب گروهی دیگری واقع میشود که تاییدکنندۀ نظر پفل(2017) است. همچنین نتایج نشان میدهد که ساخت مرکبهای گروهی در فارسی به روش اشتقاق سطح صفرِ هارلی(2008) است، بهاینصورت که یک هستۀ نقشیِ اسمساز یا صفتساز از طریق وندافزایی به گروه نحوی ضمیمه میشود و از طریق قانون درونداد- بروندادِ پفل(2015-2017) در درون بافت به اسم یا صفت تبدیل میشود. براساس این مشخص شده است که مرکبهای گروهیِ فارسی دارای ساخت NN و AN هستند. دادههای این پژوهش که برگرفته از شّمِ زبانیِ نویسندگان و طباطبایی (1387) است و تحلیلی که برای آنها ارائه شد موید این باور زیربنایی موجود در صرف توزیعی است که صرف ساختِ متناسبی از نحو است که در چارچوب برنامۀ کمینهگرا شکل میگیرد. بهبیانی دیگر، در صرف توزیعی توصیف صریحی از ساخت واژه ارائه میشود.
نحو
آزاده سخن آفرین؛ والی رضایی
چکیده
ساخت نمودی یکی از روابط معنایی میانبندی است که مراحل پیش از آغاز تا پایان یک رویداد را نشان میدهد. نمود تقریب یکی از انواع ساخت نمودی است که بیانگر مرحله پیش از آغاز است و احتمال وقوع رویدادی را در زمان گذشته، حال و آینده نشان میدهد. در زبان فارسی از ترکیب فعل معین «داشتن»، پیشوند «-می» و فعل اصلی ساخت مستمر ماضی و مضارع ...
بیشتر
ساخت نمودی یکی از روابط معنایی میانبندی است که مراحل پیش از آغاز تا پایان یک رویداد را نشان میدهد. نمود تقریب یکی از انواع ساخت نمودی است که بیانگر مرحله پیش از آغاز است و احتمال وقوع رویدادی را در زمان گذشته، حال و آینده نشان میدهد. در زبان فارسی از ترکیب فعل معین «داشتن»، پیشوند «-می» و فعل اصلی ساخت مستمر ماضی و مضارع ساخته میشود که بیانگر نمود ناقص دستوری است و باتوجه به بافت در صورتی که فعل اصلی از افعال لحظهای یا ایستا باشد بیانگر نمود واژگانی تقریب است. در پژوهش حاضر نمود تقریب ساخت افعال متوالی زبان فارسی در چارچوب دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار گرفته است که هدف آن تعیین نوع عمل فعل اصلی و رابطه الحاق پیوند نمود تقریب افعال متوالی زبان فارسی است. در راستای دستیابی به این هدف دادهها از فرهنگ فارسی عامیانه نجفی، پایگاه دادگان زبان فارسی، سایتها و سایر آثار پژوهشی گردآوری شدند و پس از تعیین متوالی بودن آنها بر مبنای معیارهای آیخنوالد، در چارچوب دستور نقش و ارجاع نوع عمل و رابطه الحاق-پیوند آنها توصیف و تبیین شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که ساخت متوالی نمود تقریبی دارای رابطه الحاق-پیوند ناهمپایگی هستهای است.
روان شناسی زبان
محمد رضا پهلوان نژاد؛ سپیده علمی
چکیده
باتوجه به نقش پراهمیت یادآوری ، این موضوع از ابعاد متعدی مورد بررسی قرار گرفته است؛ برای مثال هیجانات که بار هیجانی را شامل میشود و پدیدۀ شکل – زمینه یا مفهومی که در آن یک موجودیت غالب بوده و«شکل» نامیده میشود در حالی که موجودیت دیگر در پسزمینه قرار گرفته و بهعنوان «زمینه» شناخته میشود. پژوهش حاضربا استفاده ...
بیشتر
باتوجه به نقش پراهمیت یادآوری ، این موضوع از ابعاد متعدی مورد بررسی قرار گرفته است؛ برای مثال هیجانات که بار هیجانی را شامل میشود و پدیدۀ شکل – زمینه یا مفهومی که در آن یک موجودیت غالب بوده و«شکل» نامیده میشود در حالی که موجودیت دیگر در پسزمینه قرار گرفته و بهعنوان «زمینه» شناخته میشود. پژوهش حاضربا استفاده از از فنآوری ردیابی چشم در پی پاسخ به سوالاتی از این قبیل است که آیا پدیدهی شکل-زمینه(محل قرارگیری واژگان به صورت مرکز و اطراف) در به خاطر سپاری واژگان نیز صدق میکند؟در به یادآوری واژگان «بار هیجانی واژگان» یا «محل قرارگرفتن واژگان» مؤثرتر هستند؟ مقدار زمان تثبیت چشم با میزان یادآوری واژه ارتباط دارد؟ جنسیت در بهخاطرآوردن واژگان تاثیر دارد؟ حجم نمونه 30 نفرزن و مرد بود. روش پژوهش شبهآزمایشی است. تحلیل آمار توصیفی با استفاده از نرمافزار Spss نسخه ۲۶ صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد قرارگرفتن واژه در جایگاه «شکل» بهتنهایی تأثیر معناداری بر یادآوری آن ندارد (p > 0.05) ؛ واژههای دارای بار هیجانی منفی بالا، حتی در جایگاه «زمینه» با درصد بیشتری نسبت به واژههای خنثی در جایگاه «شکل» یادآوری شدند. این تفاوت از نظر آماری معنادار بود (p < 0.01) به عبارتی بار هیجانی منفی نسبت به جایگاه واژه نقشبرجستهتری در یادآوری دارد. واژههای خنثی در جایگاه «شکل» نسبت به سایر واژههای هیجانی (مثبتتر، مثبت و منفی) در جایگاه «زمینه» در اولویت یادآوری بودند (p <0.05) . بین مدتزمان تثبیت چشم و میزان به یادآوری واژه همبستگی معناداری مشاهده نشد. ، تفاوت معناداری بین زنان و مردان در انتخاب نخستین واژه نبود و هر دو گروه عمدتاً واژههای دارای بار هیجانی منفی بیشتر را به یاد آوردند. مردان بیشتر واژههای خنثی را در جایگاه «شکل» و زنان واژههای هیجانی با بار مثبت را در جایگاه «زمینه» به عنوان دومین واژه به خاطر آوردند.
واج شناسی
طاهره جعفری؛ مهدی فتاحی
چکیده
حرکت تکواژ پدیدهای بسیار کمیاب است که در کردی کلهری بر پیبست ضمیری سومشخص مفرد اعمال میشود، و انگیزۀ آن رفع التقای واکههاست. فتاحی و کرد زعفرانلو کامبوزیا (۱۳۹۲) به بررسی یک نمونه از این روش از رفع التقای واکهها در کردی کلهری پرداختهاند. در این پژوهش، افزونبر معرفی نمونهای متفاوت از نمونۀ پژوهش مذکور، یافتههای جدیدی ...
بیشتر
حرکت تکواژ پدیدهای بسیار کمیاب است که در کردی کلهری بر پیبست ضمیری سومشخص مفرد اعمال میشود، و انگیزۀ آن رفع التقای واکههاست. فتاحی و کرد زعفرانلو کامبوزیا (۱۳۹۲) به بررسی یک نمونه از این روش از رفع التقای واکهها در کردی کلهری پرداختهاند. در این پژوهش، افزونبر معرفی نمونهای متفاوت از نمونۀ پژوهش مذکور، یافتههای جدیدی بهدست آمده و با یافتهها و نتایج پژوهشی پیشین در این زمینه مقایسه گردید. همچنین، در این مطالعه تحلیلهای مربوط به حرکت تکواژ در چارچوب نظریۀ بهینگی موازی انجام شده است، تا از طریق کشف محدودیتهای مرتبط و رتبهبندی آنها مشخص گردد که چرا باوجود روشهای رایجتری همچون حذف و درج، این مورد از التقای واکهها در کردی کلهری صرفاً با حرکت تکواژ رفع میشود. پژوهش بهصورت واجنگاری و بررسی دادههایی انجام شد که از طریق ۲۰ ساعت مصاحبه با ۱۵ گویشور کردی کلهری گردآوری شده بود. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که حرکت تکواژ علاوهبر بافت افعال پسوندی در مجاورت با پیبست تأکیدی نیز حرکت میکند و این حرکت نه فقط در مواجهه با التقای سه واکه، بلکه در التقای دو واکه نیز رخ میدهد. تحلیلهای بهینگی نیز وجود محدودیتهای فعالی را در این گویش آشکار کرد که رفع التقای واکهها در این مورد خاص را با روشهای رایجتر مجاز ندانسته و به همین سبب، راهکار حرکت تکواژ اعمال میگردد.
زبانشناسی و گویشهای خراسان
نوید فیروزی؛ محمّد صاحبی
چکیده
در این پژوهش، پس از معرّفی و بررسی واکههای دوگانۀ گویشِ خوافی و ذکر نمونههایی از کلماتِ دارایِ این نوع واکهها، نتایج آزمایشی که برای اندازهگیری مشخّصههای آکوستیکی این واکهها انجام پذیرفته، ذکر، بررسی و تحلیل شدهاست. مقالۀ حاضر بخشی از تحقیق مفصلی است که با هدف آوانگاری دقیق و علمی واحدهای واژگانی این گویش صورت گرفته ...
بیشتر
در این پژوهش، پس از معرّفی و بررسی واکههای دوگانۀ گویشِ خوافی و ذکر نمونههایی از کلماتِ دارایِ این نوع واکهها، نتایج آزمایشی که برای اندازهگیری مشخّصههای آکوستیکی این واکهها انجام پذیرفته، ذکر، بررسی و تحلیل شدهاست. مقالۀ حاضر بخشی از تحقیق مفصلی است که با هدف آوانگاری دقیق و علمی واحدهای واژگانی این گویش صورت گرفته و نتایج آن برای تألیف فرهنگ گویشِ خوافی و نیز گردآوری ادبیاتِ عامیانۀ آن ضروری است. در این مقاله، مشخّصههای آکوستیکی واکههای مذکور در واژههای تکهجایی بررسی گردیدهاست. این پژوهش مطابقِ روش سوکَده (2008) صورت گرفتهاست؛ براساس این شیوه، نخست میانگینِ بسامدِ سازههایِ اول و دومِ آغازه و پایانۀ واکههایِ دوگانۀ خوافی محاسبه و بررسی شده و سپس فضای واکههای مرکب این گویش ترسیم گردیدهاست. در ادامۀ مقاله، نرخِ تغییراتِ بسامدِ سازههایِ اول و دومِ واکههایِ دوگانۀ خوافی محاسبه و تحلیل شدهاست. مقاله با اندازهگیری دیرش این واکهها به پایان میرسد. نتیجۀ کلّیِ این پژوهش نشان میدهد که حرکتِ سازۀ اوّلِ واکههایِ دوگانۀ خوافی از واکهای باز به سمت واکهای بسته است و حرکتِ سازۀ دوم آنها، غیر از [ou]، در جهت پیشینشدگی است.