گویش شناسی
سهراب غلامی؛ جلال رحیمیان؛ فرخ حاجیانی
چکیده
حناشور از روستاهای دهستان طسوج بخشِ شنبه و طسوج از شهرستان دشتیِ استان بوشهر است. گویش حناشوری از گونههای زبانیِ فارسی استان بوشهر میباشد. مصاحبه با گویشوران اصیل، ثبتوضبط گفتار و آوانگاری صوت ایشان، بهجهت تکمیل پیکرۀ زبانیِ پژوهش با روشهای میدانی و توصیفی– تحلیلی با ابزاری کتابخانهای برای انجام این پژوهش بهکار گرفته ...
بیشتر
حناشور از روستاهای دهستان طسوج بخشِ شنبه و طسوج از شهرستان دشتیِ استان بوشهر است. گویش حناشوری از گونههای زبانیِ فارسی استان بوشهر میباشد. مصاحبه با گویشوران اصیل، ثبتوضبط گفتار و آوانگاری صوت ایشان، بهجهت تکمیل پیکرۀ زبانیِ پژوهش با روشهای میدانی و توصیفی– تحلیلی با ابزاری کتابخانهای برای انجام این پژوهش بهکار گرفته شدهاست و اطلاعات لازم، از همین روشها جمعآوری، بررسی و تجزیه و تحلیل شدهاست. در این پژوهش، واکاوی ستگاه فعل، ویژگیهای اجزای تشکیل دهندۀ آن و تصریف افعال در نمود، وجه و زمانهای موجود در حناشوری، مورد توجّه قرار گرفتهاست. نتایج پژوهش، نشان میدهد که صورتهای فعلی، از ریشۀ گذشته یا غیرگذشته هستند و همچون فارسی معیار از نظر نوع، به کمکی، واژگانی و غیرشخصی طبقهبندی میشوند. صرف فعل در زمان گذشته و غیرگذشته است. ساختواژۀ آینده، مطابق با فارسی معیار وجود ندارد و همان فعل مضارع اخباری برای آن بهکار گرفته میشود و با توجه به بافت، تمایز میان این دو، مشخّص میشود. تمامِ وجوهِ افعالِ خودایستا و ناخودایستای اخباری و غیر اخباری و نمودهای فارسی معیار در حناشوری نیز دیده میشوند. برخلاف غالب گویشهای شهرستان دشتی، ویژگی کنایی در گویش حناشوری دیده نمیشود.
گویش شناسی
محمدامین ناصح؛ ثریا رضوی
چکیده
گویش بیرجندی در زمرۀ گویشهای فارسی رایج در مرز شرقی ایران است که در قیاس با دیگر گویشهای خراسان به جهت موقعیت کویری آن، دوری از مرکز و عدم آمیختگی قومی و نژادی، تحول کمتری یافته است. پژوهش حاضر با روش کتابخانهای- میدانی به بررسی تحولات آوایی، دستوری و واژگانی گویش بیرجندی با محوریت چند متن کهن ازجمله نِصاب صبوحی (اوایل قرن سیزدهم ...
بیشتر
گویش بیرجندی در زمرۀ گویشهای فارسی رایج در مرز شرقی ایران است که در قیاس با دیگر گویشهای خراسان به جهت موقعیت کویری آن، دوری از مرکز و عدم آمیختگی قومی و نژادی، تحول کمتری یافته است. پژوهش حاضر با روش کتابخانهای- میدانی به بررسی تحولات آوایی، دستوری و واژگانی گویش بیرجندی با محوریت چند متن کهن ازجمله نِصاب صبوحی (اوایل قرن سیزدهم هجری)، پژوهش ایوانُف (حدود یک قرن پیش) و دیوان حکیم نزاری (قرن هفتم هجری) و همچنین منابع مرتبط با نمونههایی از ادبیات شفاهیِ محلی پرداخته شده است. واژههای گویشی مندرج در این منابع نیز بر مبنای الگوی IPA واجنویسی شدند تا خوانش صحیح آنها میسر گردد. همچنین برای اطمینان از صحت تلفظ و معنی واژههای منتخب، اطلاعات گویشی 10 گویشور بومیِ کمسواد بالای 60 سال در دو جنسیت مورد توجه پژوهندگان قرار داشته است. در این راستا، راهنمای گردآوری و توصیف گویشها (زمردیان، 1386) و راهنمای ﮔﺮدآوری گویشهای ایرانی (فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1399) نیز به لحاظ ساختاری موردعنایت پژوهشگران قرار داشته است. بهعلاوه شم زبانی نویسندگان نیز بهعنوان گویشوران بومی در باب برخی ملاحظات تلفظی، مورد نظر بوده است. نتایج حاصل از یافتهها برخی از تحولات آوایی، وندهای مهجور و ساختهای دستوری روبهزوال و نمودهای فعلی منسوخ را در گویش بیرجندی نشان میدهد که بعضاً تا قرن پیش رایج بودهاند. همچنین به نظر میرسد این گویش در قرون اخیر از حیث واژههای اختصاصیِ محلی بهطور محسوس تهی شده است؛ بهگونهای که برآیند این تحولات، حاکی از تسریع در روند معیارشدگی آن است.
گویش شناسی
حسن بشیرنژاد
چکیده
تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به همراه توسعۀ تکنولوژی و ارتباطات در سالهای اخیر در کشورمان موجب گرایش گویشوران زبانهای بومی و اقلیت به زبان فارسی شده است و این روند تهدیدی برای بقای زبانهای اقلیت بهحساب میآید. دراینبین، نگرش زبانی گویشوران نسبت به زبان مادریشان یکی از عوامل مؤثر و تعیینکننده در سرنوشت این ...
بیشتر
تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به همراه توسعۀ تکنولوژی و ارتباطات در سالهای اخیر در کشورمان موجب گرایش گویشوران زبانهای بومی و اقلیت به زبان فارسی شده است و این روند تهدیدی برای بقای زبانهای اقلیت بهحساب میآید. دراینبین، نگرش زبانی گویشوران نسبت به زبان مادریشان یکی از عوامل مؤثر و تعیینکننده در سرنوشت این زبانهاست. این پژوهش به بررسی نگرشهای زبانی گویشوران نسبت به زبان مازندرانی و فارسی در استان مازندران و همچنین تأثیر برخی عوامل اجتماعی مانند سن، جنسیت و شهرنشینی بر این نگرشها پرداخته است. جمعیت نمونه شامل 1200 گویشور مازندرانی از سه گروه سنـی، در پنج شهر و دوازده منطقه روستایی و از دو گروه جنسیتی زن و مرد میباشند. یافتههای پژوهش حکایت از آن دارد که بسیاری از گویشوران مازندرانی به قابلیت و اهمیت این زبان اعتقاد چندانی ندارند و درمجموع نگرشهای منفی نسبت به مازندرانی غالب است. همچنین تحلیلها نشان دادند که درمجموع گروههای سنی پایینتر گرایش بیشتری به زبان فارسی دارند و زنان بیش از مردان و شهرنشینان بیش از روستانشینان به زبان فارسی علاقهمندند. با توجه به گسترش شهرنشینی از یک سو و نقش نسل جوان و بهویژه دختران بهعنوان مادران آینده، در انتقال زبان مادری به نسل آینده، میتوان پیشبینی کرد که خطر زوال، مازندرانی را تهدید میکند.
گویش شناسی
عالیه نخعی پورتذرج
چکیده
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی کمّی-رایانشی و با بهرهگیری از روشهای نوین گویشسنجی به تحلیل انبوهۀ زبانگونۀ براهویی رایج در شهرستان رودبارجنوب واقع در استان کرمان میپردازد. در این راستا به مدد امکانات بسته نرمافزاری گویشسنجی و نقشهنگاری، پراکنش جغرافیایی متغیرهای زبانشناختی موجود در این گونۀ زبانی را ارائه میدهد. جهت ...
بیشتر
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی کمّی-رایانشی و با بهرهگیری از روشهای نوین گویشسنجی به تحلیل انبوهۀ زبانگونۀ براهویی رایج در شهرستان رودبارجنوب واقع در استان کرمان میپردازد. در این راستا به مدد امکانات بسته نرمافزاری گویشسنجی و نقشهنگاری، پراکنش جغرافیایی متغیرهای زبانشناختی موجود در این گونۀ زبانی را ارائه میدهد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامهای حاوی 208 واژه و 10 جمله پایه بر اساس پرسشنامههای «طرح ملی اطلس زبانی ایران» و «فهرست واژگان پایه موریس سوادش» بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل و پردازش دادهها نشان داد این زبان گونه دارای وجوه اشتراک و افتراقی با گویش رودباری رایج در منطقه رودبارجنوب است. وجه اشتراک این زبان گونه با گویش رودباری کاربرد همخوانهای لبی /gʷ/ و /χʷ/، واج چند زنشی /r/ و واکههای مرکب /Iə/ و /ʊə/، سختکامیشدگی و سایشیشدگی است و وجه افتراق آن با گویش رودباری مواردی همچون کاربرد واژگان خاص براهویی، وندهای مصدرساز /-eng/، جمعساز æk/ و /k/، نمود استمراری æ/-/، نهی /pæ/ و /fæ/، نفی /pæ/، /piə/، /p/، /fæ/، /f/، /to/، /t/ و درنهایت کاربرد خاص زمان، وجه و نمود است.
گویش شناسی
طاهره افشار؛ فری نوش گراوند
چکیده
در بافتهای دو یا چندزبانه، تماس زبانی گویشوران در کنشهای اجتماعی روزمره به پدیده رمزگردانی منجر میشود. تعاریف گوناگونی برای رمزگردانی ارائه شده است. اما رایجترین تعریف عبارت است از: استفاده بیش از یک زبان در یک پارهگفتار یا کنش ارتباطی. رمزگردانی از دیدگاههای مختلف جامعهشناختی، روانشناختی و دستوری مورد بررسی قرار میگیرد. ...
بیشتر
در بافتهای دو یا چندزبانه، تماس زبانی گویشوران در کنشهای اجتماعی روزمره به پدیده رمزگردانی منجر میشود. تعاریف گوناگونی برای رمزگردانی ارائه شده است. اما رایجترین تعریف عبارت است از: استفاده بیش از یک زبان در یک پارهگفتار یا کنش ارتباطی. رمزگردانی از دیدگاههای مختلف جامعهشناختی، روانشناختی و دستوری مورد بررسی قرار میگیرد. رسمی و معیار بودن زبان فارسی و همچنین اعتبار اجتماعی، علمی و فرهنگی آن در مقایسه با زبانهای بومی محلی، گفتار گویشوران این زبانها را تحت تأثیر قرار میدهد. زبان لکی نیز ازجمله زبانهایی است که گویشوران آن در بافتهای گوناگون و به دلایل متفاوت، تغییر رمز میدهند. پژوهش حاضر به بررسی پدیده رمزگردانی در بین گویشوران لک زبان و با در نظر گرفتن سه عامل جامعهشناختی سن، جنسیت و بافت وقوع گفتار میپردازد. دادههای مرتبط با رمزگردانی 120 نفر از گویشوران دوزبانه لکی-فارسی شهرستان کوهدشت در طول 10 جلسهی 45 تا 60 دقیقهای ضبط و ثبت گردید. دادهها در سه گروه سنی 13-7، 35-18 و 50 سال به بالا در بین زنان و مردان و در دو بافت رسمی شامل مدرسه، اداره و بانک و غیررسمی شامل خانواده، محله و بازار جمعآوری گردید. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام و در بخش آمار استنباطی از آزمون خی 2 استفاده شد. نتایج نشان داد که سه عامل سن، جنسیت و بافت وقوع گفتار در میزان رمزگردانی گویشوران تأثیرگذارند. به گونهای که میزان رمزگردانی به زبان فارسی در بین زنان و افراد با سن کم و در بافت رسمی بیشتر اتفاق میافتد.
گویش شناسی
فرانک رمضانی
چکیده
زبان به عنوان یک ابزار ارتباط و گویشهای به عنوان بخشهای در معرض تغییر و تکامل یک زبان همواره مورد توجه پژوهشگران بودهاند. از نظر زبانشناسان، عوامل جغرافیایی و اجتماعی در بروز و پیدایش گویشها تاثیر دارند. گردآوری و مستندسازی گویشهای محلی، برای طبقهبندی گویشهای ایران، و تدوین فرهنگ تاریخی زبان فارسی اهمیت بسزایی دارد. ...
بیشتر
زبان به عنوان یک ابزار ارتباط و گویشهای به عنوان بخشهای در معرض تغییر و تکامل یک زبان همواره مورد توجه پژوهشگران بودهاند. از نظر زبانشناسان، عوامل جغرافیایی و اجتماعی در بروز و پیدایش گویشها تاثیر دارند. گردآوری و مستندسازی گویشهای محلی، برای طبقهبندی گویشهای ایران، و تدوین فرهنگ تاریخی زبان فارسی اهمیت بسزایی دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تطبیقی ساختار دستوری-واژگانی دو گونۀ زبانی لری آباده و فارسی نو است و دادهها در این پژوهشِ کیفی به روش میدانی-کتابخانهای و از طریق مصاحبه با گویشوران این دو گونۀ زبانی و نیز منابع معتبر گردآوری شدهاند. در حقیقت این پژوهش میکوشد تا با مقایسۀ ساختار دو گویش لری آباده و فارسی نو نشان دهد که ساختار واژگانی و آوایی آنها چگونه است و در گذر زمان دستخوش چه تغییراتی شدهاند؟ با بررسی و تحلیل واژههای گویشی، برخی ابهامات متون فارسی نوشته شده به خطوط ایرانی با خط عربی-فارسی نیز برطرف میشود. نتایج این پژوهش نشان داد که ساخت آوایی گویش آباده (لری) به لحاظ دستوری و واژگانی با فارسی نو پیوند نزدیکی دارد.