کاربرد شناسی
سهیلا عسگری؛ فائزه فرازنده پور؛ جمشید غلاملو
دوره 15، شماره 2 ، شهریور 1402، ، صفحه 124-152
چکیده
امروزه برنامههای تلویزیونی جزء جداییناپذیری از زندگی است و انیمیشن جایگاه ویژهای در این برنامهها دارد، بهگونهای که مخاطب را به طور ناخودآگاه در معرض و تحت تأثیر ارتباطات اقناعی قرار میدهند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی فنون اقناع در ساخت مفاهیم ارزشی زبانی در پویانمایی شکرستان است که در آن از ابزارهای زبان شناختی نظیر تمثیل ...
بیشتر
امروزه برنامههای تلویزیونی جزء جداییناپذیری از زندگی است و انیمیشن جایگاه ویژهای در این برنامهها دارد، بهگونهای که مخاطب را به طور ناخودآگاه در معرض و تحت تأثیر ارتباطات اقناعی قرار میدهند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی فنون اقناع در ساخت مفاهیم ارزشی زبانی در پویانمایی شکرستان است که در آن از ابزارهای زبان شناختی نظیر تمثیل و ضرب المثل که از موضوعات بینامتنیت هستند، برای انتقال مفاهیم و ترغیب بیننده استفاده شده است. پژوهش حاضر که بر روی هشت قسمت از پویانمایی شکرستان انجام شده است، از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و هدف آن ارائه نتایج مطالعه نحوه بازنمایی ارزشهای فرهنگی در کارتونهای ایرانی و بروز آن در رفتارشناختی کودک میباشد. یافتهها نشان میدهند چگونه در هر قسمت از شکرستان سعی بر آن بوده تا با کاربرد گفتمانی خاص، باورهای فرهنگی و انواع فنون اقناع پیام به مخاطب منتقل شده و القاء گردد. نتایج نمایانگر آن است که برای بازنمایی ارزشهای فرهنگی، از میان فنون اقناع، از فنون برجستهسازی، تکرار، تملق و اغراق و ادعای صریح بیشتر استفاده شده است.
زبانشناسی عمومی
اصغر خلیلی؛ آرش مشفقی؛ عزیز حجاجی کهجوق
دوره 15، شماره 2 ، شهریور 1402، ، صفحه 180-207
چکیده
تحلیل آثار ادبی بر اساس چارچوبهای زبانشناختی یکی از راههای مطالعه نظاممند این آثار است. در این پژوهش، سعی بر آن است که اشعار دهخدا را بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ که شامل هشت نوع هنجارگریزی (آوایی، زمانی، سبکی، گویشی، معنایی، نحوی، نوشتاری و واژگانی) میباشد، مورد بررسی قرار دهیم. شیوههای مختلف هنجارگریزی و ساختارشکنی شعر ...
بیشتر
تحلیل آثار ادبی بر اساس چارچوبهای زبانشناختی یکی از راههای مطالعه نظاممند این آثار است. در این پژوهش، سعی بر آن است که اشعار دهخدا را بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ که شامل هشت نوع هنجارگریزی (آوایی، زمانی، سبکی، گویشی، معنایی، نحوی، نوشتاری و واژگانی) میباشد، مورد بررسی قرار دهیم. شیوههای مختلف هنجارگریزی و ساختارشکنی شعر ابتهاج برای خلق تصاویر شاعرانه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاست. نتایج نشان داد که دهخدا از انواع هشتگانه هنجارگریزی لیچ استفاده کرده است و از این طریق توانسته زبان خود را برجسته سازد. در این میان، وی از هنجارگریزی زمانی بیش از سایر انواع هنجارگریزی بهره گرفتهاست. میزان کاربرد سایر انواع هنجارگریزی و پیامد آنها نیز در مقاله بررسی شده است. به واسطه این هنجارگریزیها، دهخدا با واژه های معمولی، منظور خود را به گونهای نوآورانه و متفاوت و به زیباترین شیوه بیان میکند. همچنین تقدّم فعل بر سایر ارکان جمله از پربسامدترین نمونههای هنجارگریزی نحوی در شعر دهخدا است. با بکارگیری این شیوه، وی نوعی فعلگرایی و تأکید بر عمل به جای عامل را تداعی کردهاست.
تحلیل گفتمان
فرشته ناصری
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1401، ، صفحه 155-179
چکیده
تحلیل گفتمان شعر این امکان را به خواننده میدهد تا نسبت به جهانبینی شاعر، عقاید، باورها و انگارههای ذهنی او آگاهی پیدا کند. این مسأله در ارتباط با شعر شیعه و شعر عاشورایی که غالبا برپایة برجستهسازی قطب مثبت «خود» و حاشیهرانی قطب منفی «دیگری» بنا شدهاست، نمودی دوچندان دارد. ترکیببند محتشم کاشانی ازجمله شاهکارهای ...
بیشتر
تحلیل گفتمان شعر این امکان را به خواننده میدهد تا نسبت به جهانبینی شاعر، عقاید، باورها و انگارههای ذهنی او آگاهی پیدا کند. این مسأله در ارتباط با شعر شیعه و شعر عاشورایی که غالبا برپایة برجستهسازی قطب مثبت «خود» و حاشیهرانی قطب منفی «دیگری» بنا شدهاست، نمودی دوچندان دارد. ترکیببند محتشم کاشانی ازجمله شاهکارهای ادبیات فارسی است که نظام دوقطبی برجستهسازی و حاشیهرانی، نقش اساسی در شکلبندی گفتمان آن دارد. از آنجاکه این اثر در واکُنش به ظلمی که در واقعة عاشورا به امام حسین (ع) و اطرافیانش روا شد، شکل گرفت؛ لذا متن آن تبدیل به شبکة زبانیای میشود که بهخاطر بُعد تأویلی نشانهها و آگاهی محتشم نسبت به قدرت زبان و سطوح گفتمانی، هویت «خود» برجستهسازی میشود و هویت «دیگری» به حاشیهرانده میشود. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است با تکیهبر روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به نظریة تحلیل گفتمان انتقادیِ وندایک، نظام گفتمانی ترکیببند محتشم بررسی شود. بُرش افقی گفتمانِ ترکیببند نشان میدهد حاشیهرانی هویت دیگری، قطب برجستة ترکیببند است (%61) که با بُرشهای عمودیای که شامل سطوح معنی، ساختار گزارهای، دستور زبان و استدلال است، این حاشیهرانی تقویت میشود.
علیرضا خرمایی؛ آرمان ذاکر
دوره 2، شماره 2 ، مهر 1389
چکیده
در نشریّات ورزشی، هر نویسندهای (ورزشینویس) برای جذب مخاطب، خود را در رقابت با سایر کسانی میبیند که در همان نشریة او قلم میزنند. اوّلین و بهترین راه جذب مخاطب، جذّاب ساختن هر گزارش یا خبر از طریق برجستهسازی عنوان است. یکی از راههای برجستهسازی عنوان، استفاده از قلمها و رنگهای مختلف است که عموماً خارج از اختیار ورزشینویس است؛ ...
بیشتر
در نشریّات ورزشی، هر نویسندهای (ورزشینویس) برای جذب مخاطب، خود را در رقابت با سایر کسانی میبیند که در همان نشریة او قلم میزنند. اوّلین و بهترین راه جذب مخاطب، جذّاب ساختن هر گزارش یا خبر از طریق برجستهسازی عنوان است. یکی از راههای برجستهسازی عنوان، استفاده از قلمها و رنگهای مختلف است که عموماً خارج از اختیار ورزشینویس است؛ امّا آنچه یقیناً در دسترس و به اختیار اوست، همانا برجستهسازی عنوان با استفاده از الگوهای زبانشناختی است. در مقالة حاضر، با بررسی دویست شماره از بیست عنوان نشریة ورزشی کشور که بین سالهای1376 تا 1386 منتشر شده بودند، 150 عنوان برجسته شده به صورت تصادفی انتخاب شد و پس از تحلیل، مشخص گردید که میتوان انواع برجستهسازی را به ترتیب بسامد در چهار الگوی زبانشناختی گنجاند: 1- الگوهای معنایی؛ 2- الگوی نحوی؛ 3- الگوهای ساختواژی؛ 4- الگوی کاربردشناختی. همچنین نتایج توصیفی مقالة حاضر نشان می دهد که نظریات ایفانتیدو (2009) دربارة عنوان در نشریات پذیرفتهتر است تا نظرات دُر (2003).