کاربرد شناسی
الهام ضیایی؛ اعظم استاجی؛ عطیه کامیابی گل
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402، ، صفحه 75-105
چکیده
حوزۀ مفاهیم ریاضی که مشتمل بر شمارش، مقایسه و ارزش مکانی اعداد است یکی از بنیادیترین حوزههاست که تأثیرات بسیاری در زندگی روزمره فرد دارد. فرد ممکن است برای حل یک مسأله ریاضی راهبرد شمارش را بهکار ببرد که سیستم واجی را درگیر میکند؛ چراکه در روند شمردن باید نمودهای واجی کلمات عددی را بازیابی کند که این از طریق حافظه کاری واجی امکانپذیر ...
بیشتر
حوزۀ مفاهیم ریاضی که مشتمل بر شمارش، مقایسه و ارزش مکانی اعداد است یکی از بنیادیترین حوزههاست که تأثیرات بسیاری در زندگی روزمره فرد دارد. فرد ممکن است برای حل یک مسأله ریاضی راهبرد شمارش را بهکار ببرد که سیستم واجی را درگیر میکند؛ چراکه در روند شمردن باید نمودهای واجی کلمات عددی را بازیابی کند که این از طریق حافظه کاری واجی امکانپذیر است. در این پژوهش سعی بر آن است تا به بررسی تأثیر آموزش آگاهی واجی بر عملکرد حوزه مفاهیم ریاضی دانشآموزان دختر پایه دوم ابتدایی پرداخته شود. بر همین اساس پژوهش حاضر که از نوع آزمایشی و کاربردی است، بر روی تعداد 140 نفر دانشآموز دختر پایه دوم دبستان شهر قوچان در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شد. از این میان تعداد 70 نفر بهعنوان گروه گواه و 70 نفر بهعنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 35-30 دقیقهای در معرض آموزش آگاهی واجی قرار گرفتند. از هر دو گروه، هم در حوزه آگاهی واجی و هم در حوزه مفاهیم ریاضی، پیشآزمون و پسآزمون به عمل آمد. نتایج نشان داد آموزش مهارت آگاهی واجی بر افزایش نمره آزمون ریاضی (حوزه مفاهیم) در دانشآموزان دختر پایه دوم دبستان تأثیر معنیداری دارد. بدین ترتیب نتایج پژوهش حاضر همراستا با نتایج سایر پژوهشهای انجام شده در این زمینه است. اما جنبه تفاوت این پژوهش با سایر پژوهشها، تقسیمبندی مهارت آگاهی واجی بر مبنای سن و در نظر گرفتن حوزههای مختلف برای آزمون ریاضی بود. در این پژوهش صرفاً به حوزه مفاهیم پرداخته شده است.
امید دربر؛ حمیدرضا میرزاجانی؛ عباس شیخ الاسلامی؛ اعظم استاجی
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1401، ، صفحه 1-29
چکیده
یادداشتهای خودکشی تنها مدرک قابل اعتنا در پروندههای مرگ مشکوکی است که با عنوان خودکشی در شعب ویژۀ قتل عمد مطرح میشوند. از همین رو احراز اصالت یا جعلی بودن آن نقش انکارناپذیری در تشخیص قتل عمد از خودکشی و نیز تصمیم قضایی در مرحلۀ تحقیقات مقدماتی و صدور حکم بر عهده دارد. ازآنجاکه محتوای این یادداشتها دارای «دادههای زبانی» ...
بیشتر
یادداشتهای خودکشی تنها مدرک قابل اعتنا در پروندههای مرگ مشکوکی است که با عنوان خودکشی در شعب ویژۀ قتل عمد مطرح میشوند. از همین رو احراز اصالت یا جعلی بودن آن نقش انکارناپذیری در تشخیص قتل عمد از خودکشی و نیز تصمیم قضایی در مرحلۀ تحقیقات مقدماتی و صدور حکم بر عهده دارد. ازآنجاکه محتوای این یادداشتها دارای «دادههای زبانی» است، میتوان از رویکرد زبانشناسی حقوقی و یافته های آن در مسائل قضایی در دهههای اخیر بهره برد. این رویکرد منجر به پیدایش پیشرفت علمی در بررسی یادداشتها ازجمله؛ تحلیل گفتمان، سبکشناسی جنایی، معناشناسی قضایی، تحلیل محتوای مضمونی و ... شده است. این پژوهش با بررسی یادداشتها از طریق تحلیل محتوای مضامین میکوشد به این پرسشها پاسخ دهد: آیا مضامین موجود دریادداشتها تکرار پذیر هستند؟ آیا رابطۀ معناداری بین مضامین پرتکرار و وقوع آنها در جامعۀ آماری نمونه با جامعۀ آماری وجود دارد؟ این پژوهش با تکیه بر روش تحلیلِ محتوای براون و کلارک (2006) پانزده مضمون اصلی را شناسایی و مورد آزمون دوجملهای قرارداد. ازبین پانزده مضمون اصلی، مضامینِ ارجاع به اشخاص، دستورالعملها و اطلاعات با نود درصد تکرار پذیری درجامعۀ آماری مورد شناسایی قرارداد تا ازاین نتایج به عنوان یکی از قرائن واماراتِ مثبته در تشخیص یادداشتهای واقعی از ساختگی بهره جست.
تحلیل گفتمان
اعظم استاجی
دوره 12، شماره 2 ، دی 1399، ، صفحه 177-202
چکیده
ادداشت خودکشی عبارت از هر نوع متنی است که فرد قبل از خودکشی یا قبل از اقدام به خودکشی از خود به جای می گذارد. این متون از سوی زبانشناسان، روانشناسان، حقوقدانان و ... از وجوه مختلف مورد تحلیل قرار میگیرند تا به درک بهتری از پدیده خودکشی کمک کنند. بخش اول این مقاله به مرور شیوه های مختلف تحلیل این یادداشتها و راههای متمایز کردن متون واقعی ...
بیشتر
ادداشت خودکشی عبارت از هر نوع متنی است که فرد قبل از خودکشی یا قبل از اقدام به خودکشی از خود به جای می گذارد. این متون از سوی زبانشناسان، روانشناسان، حقوقدانان و ... از وجوه مختلف مورد تحلیل قرار میگیرند تا به درک بهتری از پدیده خودکشی کمک کنند. بخش اول این مقاله به مرور شیوه های مختلف تحلیل این یادداشتها و راههای متمایز کردن متون واقعی از جعلی میپردازد. در ادامه براساس شیوه تحلیل پراکفیوا ( 2013 ) چند نمونه یادداشت کوتاه فارسی به صورت کیفی تحلیل میشود. پراکفیوا بیان میدارد در یادداشت های خودکشی واقعی به طورمستقیم یا غیر مستقیم علت خودکشی ذکر شده است. در واقع هر یادداشت پاسخی به این سوال است که چرا خودکشی اتفاق افتاده است. بعلاوه واپسین احساسات قبل از خودکشی نیز در یادداشتها بیان شده است. از سوی دیگر در یادداشت های خودکشی ساختار روشن و مشخصی که شامل اجزاء زیر است، دیده میشود: الف- صورت خطابی (بیشتر اوقات وجود مخاطب خاص) ب- مقدمه ( بیان دلیل خودکشی) ج- اوج/ بدنه (اشاره به عمل خودکشی و درخواست اقدامات بعدی) د- نتیجه یا پایان (خداحافظی یا سخنان واپسین). تحلیل نمونه یادداشتهای کوتاه فارسی نشان می دهد هرچند یادداشتها خیلی کوتاهند و بین 5 تا 18 واژه طول دارند، بازهم با صراحت علت خودکشی و اخرین احساسات نویسنده را بیان کرده اند از نظر وجود اجزاء چهارگانه تنها بخشی که در یادداشت اول دیده می شود بخش مقدمه یا بیان دلیل خودکشی است . در یادداشتهای دوم تا چهارم سه جزء از چهار جزء دیده می شوند. مولفه ای که در هر چهار یادداشت حاضر است ذکر دلیل خودکشی است. در پایان، بر ضرورت ایجاد پیکره ای از یادداشتهای خودکشی در ایران برای هر نوع مطالعه ای در این زمینه تاکید میشود.
فاخته نخاولی؛ اعظم استاجی؛ عطیه کامیابی گل
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 85-110
چکیده
پژوهش حاضر، مطالعهای توصیفی، تحلیلی و میدانی است که به بررسی نمونه اعلای دروغ در زبان فارسی و همچنین به ارتباط میان کنش گفتار دروغ و متغیرهای سن، جنسیت، رشته تحصیلی، جهتگیری مذهبی، منطقه جغرافیایی ( شهر یا مکانی که آزمودنیهای مورد نظر در آن بزرگ شدهاند) می پردازد. در این پژوهش از پرسشنامه ی رویکردهای مذهبی آلپورت و همچنین پرسشنامه ...
بیشتر
پژوهش حاضر، مطالعهای توصیفی، تحلیلی و میدانی است که به بررسی نمونه اعلای دروغ در زبان فارسی و همچنین به ارتباط میان کنش گفتار دروغ و متغیرهای سن، جنسیت، رشته تحصیلی، جهتگیری مذهبی، منطقه جغرافیایی ( شهر یا مکانی که آزمودنیهای مورد نظر در آن بزرگ شدهاند) می پردازد. در این پژوهش از پرسشنامه ی رویکردهای مذهبی آلپورت و همچنین پرسشنامه ی کلمن و کی استفاده نموده و برای تحلیل داده های حاصل از نرم افزار اس پی اس اس نسخه ی ۲۲، بهره گرفته ایم. این پرسشنامه ها به ۲۸۰ دانشجوی دانشکدهی ادبیات که در ۸ رشتهی مختلف در مقطع تحصیلات تکمیلی، مشغول به تحصیل بودند، داده شد. انتخاب آزمودنیها به صورت داوطلبانه و براساس جدول تعمیمپذیری مورگان، انجام گرفت. نتایج این بررسی ها نشان داد که نمونهی اعلای دروغ در زبان فارسی دارای سه مؤلفه است: مؤلفهی بیان خبر، مؤلفهی کذب بودن خبر و مؤلفهی قصد فریب داشتن. نتایج همچنین نشان داد که تنها میان متغیر منطقهی جغرافیایی و مفهوم دروغ همبستگی و ارتباط وجود دارد و میان سایر متغیرهای مورد نظر با کنش گفتار دروغ تفاوت معنادار مشاهده نشد.
علی عبداللهی نژاد؛ علی ایزانلو؛ اعظم استاجی
دوره 9، شماره 17 ، تیر 1397، ، صفحه 153-174
چکیده
در پژوهشهای معناشناختی با موضوع چندمعنایی، اغلب به ارائه انواع معانی مختلف یک واژه بسنده میشود. این پژوهش با محور قرار دادن سؤال اصلی حوزه چندمعنایی از دیدگاه فالکوم، مبنی بر یافتن پاسخ به این سؤال که چگونه معانی مختلفِ یک چندمعنا، ساخته میشود، به این نتیجه میرسد که چندمعنایی بر پایه دانش غیرزبانشناختیِ (فیزیکی و غیزفیزیکی) ...
بیشتر
در پژوهشهای معناشناختی با موضوع چندمعنایی، اغلب به ارائه انواع معانی مختلف یک واژه بسنده میشود. این پژوهش با محور قرار دادن سؤال اصلی حوزه چندمعنایی از دیدگاه فالکوم، مبنی بر یافتن پاسخ به این سؤال که چگونه معانی مختلفِ یک چندمعنا، ساخته میشود، به این نتیجه میرسد که چندمعنایی بر پایه دانش غیرزبانشناختیِ (فیزیکی و غیزفیزیکی) مفاهیم استوار است؛ همچنین تلاش شده است با تحلیل معانی مختلف نان، انگیزشهای معناساز یا همان ابعاد مختلف و تأثیرگذار در شکلگیری معانی یک واژۀ چندمعنا (در اینجا نان) مورد بررسی قرار گیرد. دادههای این پژوهش با بررسی واژۀ نان در پیکرۀ بیجنخان و 18 لغتنامۀ معتبر زبان فارسی به دست آمدهاند. نتایج حاصل، حاکی از آن است که هفت انگیزش معناساز (ظاهر، ارزش، تعامل، خوردن، مالکیت، مقدار و مکان) در ساخت معانی مختلف نان نقش دارند که از این تعداد، بهترتیب، دو انگیزۀ تعامل با نان و ارزش آن، دارای بالاترین بسامد بوده است.
ابوالفضل شاه علی؛ اعظم استاجی؛ علی علیزاده
دوره 9، شماره 16 ، آبان 1396، ، صفحه 15-43
چکیده
پژوهش حاضر درصدد بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابریهای اجتماعی مطرح شده از سوی ماکس وبر (1968) در گفتمان پهلوی اول در چارچوب دستور نقش-گرای نظام مند هلیدی و متیسن (2014) است. پیکره پژوهش را کلیه نطقهای رضاشاه در خطاب به مردم که شامل 7 متن (154بند) است تشکیل میدهد. یافته ها حاکی از این است که سه فرایند اصلی مادی، ذهنی و رابطه ای نقش ...
بیشتر
پژوهش حاضر درصدد بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابریهای اجتماعی مطرح شده از سوی ماکس وبر (1968) در گفتمان پهلوی اول در چارچوب دستور نقش-گرای نظام مند هلیدی و متیسن (2014) است. پیکره پژوهش را کلیه نطقهای رضاشاه در خطاب به مردم که شامل 7 متن (154بند) است تشکیل میدهد. یافته ها حاکی از این است که سه فرایند اصلی مادی، ذهنی و رابطه ای نقش بسزایی در بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابریهای اجتماعی داشته اند. توزیع پر بسامد ضمیر «من» در مقابل «شما»، گفتمان را عرصه قدرت نمایی رضاشاه نموده است. آغازگر مبتدایی بی نشان نیز مسئولیت اصلی پیام مطرح در گفتمان را برعهده دارد. در تحلیل انسجام متن نیز، عناصر انسجام دستوری و واژگانی، توزیع تقریبا برابر و به عبارتی، سهم یکسان در سلاست و روانی کلام رضاشاه داشتهاند. در این میان عامل پیوندی، عنصر حذف و ارجاع در کنار دیگر عناصر انسجام، مانع از انقطاع کلام رضاشاه در ذهن مخاطب و باعث کوتاه شدن فواصل بین پیام ها گشتهاند. در پایان مشخص شد که گفتمان رضاشاه از موضع قدرت در برابر مخاطب تولید گشته، مشروعیتنما بوده و مولفههای نابرابری اجتماعی وبر در جای جای آن مشاهده میگردد.
اعظم استاجی
دوره 7، شماره 13 ، مهر 1394، ، صفحه 1-19
چکیده
مقاله حاضر از منظری تاریخی و رده شناختی به بررسی اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی می پردازد و نشان می دهد که اولا، نظام اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی با همگانیهای گرینبرگی مطابقت دارد و دوم از دیدگاهی تاریخی اصطلاحات مربوط به یک خانواده هسته ای شامل پدر، مادر، خواهر، برادر، دختر، پسر، زن و شوهر از دوره باستان به امروز رسیده اند. ...
بیشتر
مقاله حاضر از منظری تاریخی و رده شناختی به بررسی اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی می پردازد و نشان می دهد که اولا، نظام اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی با همگانیهای گرینبرگی مطابقت دارد و دوم از دیدگاهی تاریخی اصطلاحات مربوط به یک خانواده هسته ای شامل پدر، مادر، خواهر، برادر، دختر، پسر، زن و شوهر از دوره باستان به امروز رسیده اند. اما اصطلاحات مربوط به عمه، عمو، خاله، دایی از عربی و ترکی وامگیری شده اند. ورود این واژه ها که تمایز جنس و نسل را بیان می کنند با حذف مقوله جنس در دوره میانه بی ارتباط نیست. حذف تصریف جنس که در دوره باستان موجود بوده است، باعث می شود در دوره میانه با ابزارهای دیگری مقوله جنس در اصطلاحات خویشاوندی (که از مقوله اسم اند) نشان داده شود. این اصطلاحات هر چه که بوده اند به فارسی امروز نرسیده اند. اما ورود معادلهای عربی و ترکی به فارسی و کاربرد گسترده آنها نشان می دهد تمایز جنس در اصطلاحات خویشاوندی برای فارسی زبانها ضروری بوده است.
فاطمه کاظمی مطلق؛ محمود الیاسی؛ اعظم استاجی
دوره 7، شماره 12 ، تیر 1394، ، صفحه 49-78
چکیده
زبانها و گویشها بهعنوان یکی از عناصر عمده فرهنگها، از سرمایههای انسانی محسوب میشوند و در شرایطی که شاهد نابودی سریع این سرمایههای ملّی و انسانی هستیم و نگهداری از آنها میسّر نیست، لازم است با ثبت و ضبط ویژگیهای آنها از محو کامل این میراثهای فرهنگی جلوگیری بهعمل آوریم. هدف از انجام این پژوهش توصیف بخشی از نظام ...
بیشتر
زبانها و گویشها بهعنوان یکی از عناصر عمده فرهنگها، از سرمایههای انسانی محسوب میشوند و در شرایطی که شاهد نابودی سریع این سرمایههای ملّی و انسانی هستیم و نگهداری از آنها میسّر نیست، لازم است با ثبت و ضبط ویژگیهای آنها از محو کامل این میراثهای فرهنگی جلوگیری بهعمل آوریم. هدف از انجام این پژوهش توصیف بخشی از نظام فعلی گویش روستای ادکان (خراسان شمالی ـ اسفراین) است. این گویش از جمله گویشهای تاتی خراسان شمالی می باشد و تاکنون تحقیق زبان شناختی جامعی بر روی آن انجام نگرفته است. در این پژوهش، برای جمعآوری دادهها، از ده گویشور زن و پنج گویشور مرد بومی، سالخورده و میانسال، و بیسواد و کمسواد ساکن در این روستا استفاده شده است و سؤالات از قبل تدوینشدهای بهطور شفاهی از آنها به عمل آمده و صدایشان ضبط گردیده است. دادههای خام این بررسی از آوانویسی صدای ضبط شده گویشوران بهدست آمده است. این دادهها نشان میدهد که نظام فعلی این گویش تفاوتهای زیادی با زبان فارسی معیار دارد و مهمترین نتایج مرتبط با این پژوهش عبارتند از: 1) این گویش فاقد زمانهای ملموس، ماضی نقلی مستمر وگذشته ابعد است؛ 2) شناسهها در این گویش در زمانهای مختلف و با فارسی معیار متفاوتند؛ 3) تکواژهای ماضیساز در این گویش متفاوت با فارسی معیارند؛ 4) در این گویش پیشوندهای فعلی اغلب بهسبب هماهنگی واکهای با ستاک فعل، بهصورتهای دیگری بهکار میروند؛ 5) در گویش ادکان صرف فعل در ماضی نقلی مشابه صرف آن در ماضی ساده است وتفاوت آنها در جایگاه تکیه است؛ 6) در این گویش فعل کمکی «بودن» در صرف فعلهای ماضی بعید، به /d/ تبدیل میشود؛ 7) برای ساخت صورت آینده فعل در این گویش دو روش وجود دارد؛ 8) ساخت فعل امر در گویش ادکان مشابه با فارسی معیار است بهجز موارد استثنایی چون فعل «ایستادن».
امیر محمدیان؛ اعظم استاجی؛ شهلا شریفی؛ محمد رضا پهلوان نژاد
دوره 6، شماره 10 ، تیر 1393، ، صفحه 145-166
چکیده
درد پدیده ای است که انسان ها در طول زندگی خود آن را تجربه می کنند. با توجه به این که معمولاً زبان به عنوان مهم ترین ابزار ارتباطی از سوی شخص مبتلا به درد برای آگاه سازی و انتقال آن به پزشک به کار می رود، اهمیت سخنان بیمار و بررسی زبانی جملات بیان کننده درد آشکار است. در مقاله حاضر، پس از معرفی مختصر موضوع و پیشینه تلاش های انجام شده مرتبط، ...
بیشتر
درد پدیده ای است که انسان ها در طول زندگی خود آن را تجربه می کنند. با توجه به این که معمولاً زبان به عنوان مهم ترین ابزار ارتباطی از سوی شخص مبتلا به درد برای آگاه سازی و انتقال آن به پزشک به کار می رود، اهمیت سخنان بیمار و بررسی زبانی جملات بیان کننده درد آشکار است. در مقاله حاضر، پس از معرفی مختصر موضوع و پیشینه تلاش های انجام شده مرتبط، الگوی هلیدی در تحلیل زبان درد به عنوان بنیان نظری تحلیل تشریح می شود که در آن بیان و توصیف درد در یکی از سه قالب فرایندی، اسمی یا صفتی جای گرفته است. سپس داده هایی از زبان فارسی که از مکالمه های انجام شده بین 80 بیمار با یکی از پزشکان در شهر مشهد جمع آوری شده است بر اساس شیوه ذکر شده بررسی و تحلیل می شود. آمار به دست آمده از تحلیل نشان می دهد که برخی از فرایندهای معرفی شده برای بیان درد از سوی بیماران فارسی زبان استفاده نمی شوند و دیگر این که در داده های زبان فارسی ساختار چهارم یعنی استفاده از گروه قیدی برای بیان و توصیف درد مشاهده می شود.
اعظم استاجی؛ سهیلا نوربخش بیدختی
دوره 4، شماره 7 ، شهریور 1392
چکیده
هندسه مشخصه ها مبحثی در واج شناسی می باشد که مشخصه های توصیف کننده آواها را عناصری بدون ساختار و درهم ریخته نمی داند، بلکه برای آنها ساختار هندسی مشخصی قائل است که در آن، مشخصه ها به گونه ای منظم و سلسله مراتبی درون ساختار واج قرار گرفته اند. تاکنون انگاره های مختلفی در چارچوب هندسه مشخصه ها ارائه گردیده که هر کدام بر شواهدی در زبان ...
بیشتر
هندسه مشخصه ها مبحثی در واج شناسی می باشد که مشخصه های توصیف کننده آواها را عناصری بدون ساختار و درهم ریخته نمی داند، بلکه برای آنها ساختار هندسی مشخصی قائل است که در آن، مشخصه ها به گونه ای منظم و سلسله مراتبی درون ساختار واج قرار گرفته اند. تاکنون انگاره های مختلفی در چارچوب هندسه مشخصه ها ارائه گردیده که هر کدام بر شواهدی در زبان های مختلف بنا شده اند. در این مقاله با بررسی داده های واجی زبان فارسی و ارائه شواهدی بر اساس آنها، سعی شده است که بهترین مدل هندسه مشخصه ها که در چارچوب آن بتوان ویژگی های واجی زبان فارسی را توصیف نمود، ارائه گردد.
صدیقه سادات مقداری؛ رضا زمردیان؛ اعظم استاجی؛ مهدی مشکوةالدینی
دوره 3، شماره 5 ، دی 1390
چکیده
در سه دهه اخیر تحلیل دقیق زبان و گفتمان و بررسی های انتقادی در علوم انسانی و اجتماعی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. گفتمان شناسی انتقادی از جمله نظریاتی است که تأثیرات منفی کاربرد زبان در ایجاد و حفظ روابط قدرت و سلطه را در جامعه مورد توجه قرار میدهد. از این رو نابرابری های اجتماعی از جمله تبعیض نژادی، مذهبی، سنی، جنسی، موقعیتی از ...
بیشتر
در سه دهه اخیر تحلیل دقیق زبان و گفتمان و بررسی های انتقادی در علوم انسانی و اجتماعی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. گفتمان شناسی انتقادی از جمله نظریاتی است که تأثیرات منفی کاربرد زبان در ایجاد و حفظ روابط قدرت و سلطه را در جامعه مورد توجه قرار میدهد. از این رو نابرابری های اجتماعی از جمله تبعیض نژادی، مذهبی، سنی، جنسی، موقعیتی از موارد کانونی و مورد توجه در بررسیهای انجام شده در چهارچوب این نظریه بوده اند. تحقیق حاضر نیز به طور موردی به بررسی نابرابری جنسی در ادبیات جنگ برای کودک و تأثیر آن بر شکل گیری هویت جنسی کودکان ایرانی می پردازد. برای این منظور ده داستان شامل هفت داستان کوتاه و سه داستان بلند در حوزه ادبیات دفاع مقدس انتخاب شده است. داستان ها چه از نظر تعداد شخصیت ها و چه از نظر نوع فعالیت ها و شرکت و مرتبط بودن با مساله جنگ مردگرا می باشند. زنان یا نادیده گرفته شده و یا در صورت حضور در داستان، منفعل و منفک از مساله جنگ هستند. در این تحقیق با توجه به مفاهیم قدرت، سلطه و برتری جویی( هژمونی) و از طریق بررسی کلیشه ها، پیش فرض ها، حسن تعبیر، سوء تعبیر و سایر راه کارهای گفتمانی که در بررسی های تحلیل گفتمان انتقادی رایج می باشند نشان میدهیم که چگونه بازنمایی منفعلانه و حتی حذف جنس مؤنث در این داستان ها و بازنمایی فعال و پویای جنس مذکر حتی گروه های نوجوان و پیر می تواند با تأثیر گذاشتن بر شکل گیری هویت دختران و پسران به حفظ و ایجاد روابط ناعادلانه قدرت میان زن و مرد که در آن زن در سوی ضعیف و مرد در سوی قوی آن قرار دارد کمک کند.
اعظم استاجی
دوره 2، شماره 3 ، مهر 1389
چکیده
در فارسی امروز "که" ضمیر پرسش، نشانة بند موصولی، نشانة بند متمّمی و حرف ربط است. مقاله حاضر در پی آن است تا با نگاهی به پیشینه تاریخی کارکردهای این صورت، رابطه آنها را با یکدیگر بررسی کند. بررسیها نشان می دهد: 1- در دورة باستان، نشانههای بندهای متممی، موصولی، ربطی/ قیدی و ضمیر پرسشی از یکدیگر متمایزند؛ 2- در دورة میانه، نشانه بندهای ...
بیشتر
در فارسی امروز "که" ضمیر پرسش، نشانة بند موصولی، نشانة بند متمّمی و حرف ربط است. مقاله حاضر در پی آن است تا با نگاهی به پیشینه تاریخی کارکردهای این صورت، رابطه آنها را با یکدیگر بررسی کند. بررسیها نشان می دهد: 1- در دورة باستان، نشانههای بندهای متممی، موصولی، ربطی/ قیدی و ضمیر پرسشی از یکدیگر متمایزند؛ 2- در دورة میانه، نشانه بندهای موصولی و ضمیر پرسشی یکسان شده اند، امّا نشانه بندهای متممی و ربطی/ قیدی از یکدیگر متمایزند؛ 3- در فارسی امروز، نشانة بندهای موصولی، متممی و ربطی با ضمیر پرسشی یکی شده است. به نظر می رسد با توجه به این که "که" موصولی و پرسشی در دوره میانه به یک شکل بوده اند و گرایشهای رده- شناختی به این سو هستند که صورت پرسشی به موصول تبدیل شود "که" فارسی امروز در تمامی کارکردهایش باید مشتق از "که" پرسشی باشد.