تحلیل گفتمان انتقادی
زهرا امینی شلمزاری؛ محمدرضا نصر اصفهانی؛ سیده مریم روضاتیان
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1402، ، صفحه 161-196
چکیده
یکی از موارد کاربرد تضاد و متناقضنما در آثار ادبی وصف حال عاشق و معشوق است؛ زیرا قدرت عشق فراتر از آن است که در منطق گفتار عادی زبان جریان یابد. به همین سبب گاه برای شرح مفاهیم عشق بیان شاعر و نویسنده از گفتار عادی فراتر میرود که در آشکارسازی احوال عاشق و معشوق مؤثر است. در این پژوهش کوشش شده است تا با استفاده از تحلیل گفتمان انتقادی ...
بیشتر
یکی از موارد کاربرد تضاد و متناقضنما در آثار ادبی وصف حال عاشق و معشوق است؛ زیرا قدرت عشق فراتر از آن است که در منطق گفتار عادی زبان جریان یابد. به همین سبب گاه برای شرح مفاهیم عشق بیان شاعر و نویسنده از گفتار عادی فراتر میرود که در آشکارسازی احوال عاشق و معشوق مؤثر است. در این پژوهش کوشش شده است تا با استفاده از تحلیل گفتمان انتقادی و مدل سه بعدی فرکلاف به این پرسش پاسخ داده شود که تضاد و تناقض در بیان احوال عاشق و معشوق در منظومههای خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی، چه نقش و جایگاهی دارد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که تضاد و تناقض در تمام سطوح نظریه فرکلاف آشکار است و نسبت به آنچه در متون بلاغی مطرح میشود، عمومیت بیشتری دارد. کاربرد تضاد و تناقض برای بیان احوال عاشق بیش از معشوق است. تفاوت جنسیت نیز سبب میشود شاعر از شیوههای متفاوت تضاد و تناقض برای احوال عاشق و معشوق بهره گیرد؛ بهگونهای که از تضاد برای جنس مرد که قدرت بیشتری نسبت به زن دارد، آشکارتر و محسوستر بهره میگیرد؛ اما تضاد را برای جنس زن به آن سبب به کار می برد که در اجتماع آشکار شدن مسائل عشق برای آنها خلاف عرف محسوب میشود.
تحلیل گفتمان انتقادی
مریم رشیدی؛ سیده مریم روضاتیان
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 49-78
چکیده
یکی از روشهای کارآمد برای مطالعۀ زوایای معناشناختی زبان عرفانی در متون ادبی، تحلیل گفتمان انتقادی است که رویکردی جدید از تحلیل گفتمان در مطالعات زبانشناسی بهشمارمیرود و به تجزیه و تحلیل متون در پیوند با زمینه و بافت فرهنگی و اجتماعی میپردازد. پژوهش حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی و مطابق با الگوی سهسطحی فرکلاف، زبان عرفانی حافظ ...
بیشتر
یکی از روشهای کارآمد برای مطالعۀ زوایای معناشناختی زبان عرفانی در متون ادبی، تحلیل گفتمان انتقادی است که رویکردی جدید از تحلیل گفتمان در مطالعات زبانشناسی بهشمارمیرود و به تجزیه و تحلیل متون در پیوند با زمینه و بافت فرهنگی و اجتماعی میپردازد. پژوهش حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی و مطابق با الگوی سهسطحی فرکلاف، زبان عرفانی حافظ را بررسیمیکند و به این مسئلۀ اصلی پاسخمیدهد که حافظ چرا، چگونه و با استفاده از کدام ساختارهای زبانی، گفتمان عرفانیاش را تولید و موجبات درک و دریافت آن را فراهمکردهاست. بدین منظور پس از توصیف غزلهای عرفانی حافظ مطابق با چارچوب زبانشناسی سیستمی-نقشی هلیدی و با تکیه بر فرانقش بینافردی زبان در آن چارچوب، با عنایت به بافت درونزبانی و برونزبانی غزلها و با تحلیلی بینامتنی، توجیهات و دلایل لازم را از لایههای زیرین کلام او بیرونمیکشد و به تفسیر و تبیین ایدئولوژیک آنها میپردازد. نتایج پژوهش نشانمیدهد که عواملِ ایفای فرانقش بینافردی در زبان حافظ، نشاندار و گفتمانمدارند؛ عمل ایدئولوژیک انجاممیدهند و مؤلفۀ گفتمانشناختی بهشمارمیآیند. تفسیر و تبیین این مؤلفههای معنایی بیانمیکند جهانبینی، ایدئولوژی، روابط قدرت و ابزارهای معرفتشناختی، از عوامل اصلی مؤثر در تولید و درک گفتمان عرفانی حافظ است. دستاورد تحقیق حاضر، توجیه و تبیین علمی، نظاممند و الگومدار زبان عرفانی حافظ و بیان چگونگی و چرایی شکلگیری، تولید و درک گفتمان عرفانی او، با استفاده از معیارها و ابزارهای دقیق و قابل اتکاء تحلیل انتقادی گفتمان است که نتایج پژوهش را بر پایههای مستدل و موثق زبانشناسی، استوار و از برچسب کلیگویی و خطاهای حاصل از آن، مبرّامیسازد.
تحلیل گفتمان
مریم سادات حجازی؛ سیده مریم روضاتیان؛ زهره نجفی
دوره 12، شماره 1 ، تیر 1399، ، صفحه 327-354
چکیده
نظریة ساختار بلاغی رویکردی علمی است که در حوزة مطالعات زبانشناسیرایانشی مطرح شده است و ابزاری کارآمد برای توصیف متن در اختیار پژوهشگران قرار میدهد. در این ساختار هر بخش از متن نسبت به دیگر بخشهای متن نقشی بر عهده دارد. متداول-ترین رابطة متنی، رابطة هسته-وابسته است. در این رابطه بخشی از متن برای بخش دیگر نقش مکمل ایفا میکند. ...
بیشتر
نظریة ساختار بلاغی رویکردی علمی است که در حوزة مطالعات زبانشناسیرایانشی مطرح شده است و ابزاری کارآمد برای توصیف متن در اختیار پژوهشگران قرار میدهد. در این ساختار هر بخش از متن نسبت به دیگر بخشهای متن نقشی بر عهده دارد. متداول-ترین رابطة متنی، رابطة هسته-وابسته است. در این رابطه بخشی از متن برای بخش دیگر نقش مکمل ایفا میکند. نظام روابط این بخشها با خواندن متن و ترسیم نمودارهای درختی به تصویر کشیده میشود. در تحقیق حاضر نتایجِ بهدستآمده حاکی از آن است که روابط پرکاربرد در ساختار متنِ پیامهای بازرگانی مورد بررسی، رابطههایی چون «بسطی»، «انگیزشی»، «ربطی»، «پسزمینه-ای»، «ممکنسازی»، «مشکل-راهحلی» و «شواهدی» است. طی بررسیِ بهعملآمده درصد فراوانی روابط «بسطی» و «انگیزشی» بیشترین نمود را در میان دیگر روابط دارا است و روابط بعدی، بسته به موضوع آگهی، متغیر بوده است. با شناخت روابط فوق در متن آگهی، میتوان به کارکرد زبان بر مبنای نقش ترغیبی آن دست یافت؛ چراکه تمرکز پیام به سمت مخاطب است و بهکارگیری چنین روابطی مخاطب را به خرید کالا و استفاده از خدمات ترغیب میکند. آمار و اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش به صورت دادههای مقطعی و به وسیلة تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با تعداد 100 نفر دانشجو به شکل تصادفی به دست آمده و با در اختیار قراردادن تعدادی از 268 نمونه متن پیامهای بازرگانی جمعآوری گردیده است؛ سپس 7 رابطة بلاغیِ مورد اشاره به روش OLS (حداقل مربعات معمولی) که روشی متداول برای برآوردهای خطی است، به منظور تخمین میزان تأثیرگذاری بر مخاطبان با بهکارگیری نرمافزار SPSS مورد پردازش قرار گرفته است. نتایج حاصل از تخمین روابط مذکور بر میزان تأثیرگذاری بر مخاطبان نشان میدهند روابط «بسطی» و «ممکنسازی» اثری منفی بر مخاطبان داشته و موجب کاهش تأثیرگذاری بر ایشان شده است. از طرفی در دیگر روابط، تأثیرات مثبتی در جذب مخاطبان مشاهده شده است.