واج شناسی
بشیر جم
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 11 شهریور 1403
چکیده
جایگزینی یک واجِ زبان وامدهنده با نزدیکترین آوای موجود در زبان وامگیرنده «جایگزینی واج» نامیده میشود. زبانهای انگلیسی و عربی به طور مشترک دارای واکههای افراشتۀ کوتاه //و // هستند که زبان فارسی فاقد آنهاست. هدف این پژوهش توصیفی- تحلیلی که در چارچوب نظریۀ بهینگی(پرینس و اسمولنسکی، 1993 /2004) انجام شده، مقایسه و تبیین چگونگی ...
بیشتر
جایگزینی یک واجِ زبان وامدهنده با نزدیکترین آوای موجود در زبان وامگیرنده «جایگزینی واج» نامیده میشود. زبانهای انگلیسی و عربی به طور مشترک دارای واکههای افراشتۀ کوتاه //و // هستند که زبان فارسی فاقد آنهاست. هدف این پژوهش توصیفی- تحلیلی که در چارچوب نظریۀ بهینگی(پرینس و اسمولنسکی، 1993 /2004) انجام شده، مقایسه و تبیین چگونگی جایگزینی این دو واکه در وامواژههای انگلیسی و عربی است. یافتههای پژوهش پیشِ رو نشان میدهد که دو واکه کوتاه //و // در وامواژههای انگلیسی به ترتیب به نزدیکرین واکهها یعنی واکههای افراشتۀ کشیده [i]و [u] تبدیل میشوند. ولی این دو واکه کوتاه در وامواژههای عربی به ترتیب به واکههای نیمافراشتۀ کوتاه [e]و [o] تبدیل میشوند. زیرا شیوۀ تلفظ دو واکه کوتاه //و // به نشانههای نویسهایِ کسره و ضمه در زبان فارسی بستگی دارد؛ در حالی که کسره و ضمه در زبان عربی به ترتیب به صورت دو واکه افراشته کوتاه //و // تلفظ میشوند، در زبان فارسی به ترتیب به صورت دو واکه نیمافراشتۀ کوتاه [e]و [o] تبدیل میشوند. بنابر این، تحلیل تلفظ کسره و ضمه با بهرهگیری از محدودیتهای نویسهای که به اطلاعات نویسهای دسترسی دارند انجام شد. این محدودیتها ایجاب میکنند که کسره و ضمه در زبان فارسی همیشه به ترتیب باید به صورت [e] و [o] تلفظ بشوند.
واج شناسی
فرناز عبادی؛ محمدرضا اروجی؛ سکینه جعفری؛ مهری تلخابی
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402، ، صفحه 139-163
چکیده
در این تحقیق سعی شده برخی فرایندهای واژ-واجی یعنی فرایندهای واجی که در مرز تکواژها (ریشه و پسوند) رخ میدهد، در چهارچوب بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993) بررسی شود. زبان ترکی آذری، زبانی پیوندی است بهطوریکه حروف اضافه (پساضافه) بهصورت پسوند به ریشه پیوند میخورند. این تحقیق بهصورت توصیفی-تحلیلی و بر اساس دادههایی صورت گرفته ...
بیشتر
در این تحقیق سعی شده برخی فرایندهای واژ-واجی یعنی فرایندهای واجی که در مرز تکواژها (ریشه و پسوند) رخ میدهد، در چهارچوب بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993) بررسی شود. زبان ترکی آذری، زبانی پیوندی است بهطوریکه حروف اضافه (پساضافه) بهصورت پسوند به ریشه پیوند میخورند. این تحقیق بهصورت توصیفی-تحلیلی و بر اساس دادههایی صورت گرفته که بهصورت مصاحبه از سی گویشور بومی زن و مرد شهر زنجان (بین 15 تا 75 سال) در سه گروه نوجوان، میانسال و بزرگسال (هر گروه ده نفر) جمع آوری شده است. بر اساس نظریه بهینگی، محدودیتهای وفاداری و نشانداری مربوط به فرایندهای واژ-واجی مشخص شد و تعامل محدودیتها برای بهدست آوردن صورت بهینه موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد محدودیت ONSET (هجا باید دارای آغازه باشد) و محدودیت HARMONY (واکه پسوند باید از نظر مشخصه پسین و گرد با آخرین واکه ریشه هماهنگی داشته باشد) بهعنوان محدودیتهای بالارتبه در زبان ترکی آذری گویش زنجانی در نظر گرفته میشود. همچنین محدودیتهای وفاداری IDENT-IO (واحد برونداد باید دارای ارزش برابر با واحد متناظر دروندادیاش باشد) در رتبهبندی محدودیتها دارای رتبه پایینی هستند و تخطی از آنها گزینه را غیربهینه نمیکند. همچنین میتوان گفت نظریه بهینگی توانایی توصیف فرایندهای واژ-واجی در زبان ترکی آذری را دارد.
واج شناسی
سعیده شجاع رضوی
دوره 15، شماره 2 ، شهریور 1402، ، صفحه 54-76
چکیده
بررسی ساختار تکیه در گویش مشهدی میتواند برخی مشخصات این گویش را نمایان سازد. در اکثر پژوهشهای مربوط به تکیه در زبان فارسی تکیه مقولهای صرفی است و آن را در ارتباط با اجزای کلام بررسی میکنند اما پژوهش حاضر سعی دارد تفاوتهای موجود تکیه در مقولهی دستوری اسم را بر اساس نوع و وزن هجا در چارچوب نظریهی مورایی مورد بررسی قرار دهد. ...
بیشتر
بررسی ساختار تکیه در گویش مشهدی میتواند برخی مشخصات این گویش را نمایان سازد. در اکثر پژوهشهای مربوط به تکیه در زبان فارسی تکیه مقولهای صرفی است و آن را در ارتباط با اجزای کلام بررسی میکنند اما پژوهش حاضر سعی دارد تفاوتهای موجود تکیه در مقولهی دستوری اسم را بر اساس نوع و وزن هجا در چارچوب نظریهی مورایی مورد بررسی قرار دهد. از آنجایی که وزن هجا یا همان سبک و سنگین بودن هجا در تعیین تکیهی کلمات موثر است و کشش جبرانی نیز ناشی از وزن هجا میباشد، یک ابزار صوری مانند مورا میتواند راهگشای مشکلات واج شناختی تکیه باشد. در بررسیهای گویش مشهدی مشاهده شد که وزن هجا میتواند در پذیرش یا عدم پذیرش تکیه موثر باشد. در نهایت مشاهده شد توزیع تکیه در گویش مشهدی صرفا به مقولهی دستوری وابسته نیست بلکه در مقولهی دستوری اسم، ساخت و نوع هجا یعنی سبک و سنگین بودن آنها تاثیر مستقیمی در نوع تکیه دارد علاوه بر آن خوشههای دو همخوانی آغازه در تعیین وزن هجا و تکیه نقشی اساسی دارند. نتیجهگیری: مشاهده شد هجای سنگین در مجاورت با هجای سبک تکیه را به خود اختصاص میدهد مگر اینکه در هجای فوق سنگین شاهد درج واکه و شکست هجای فوق سنگین باشیم که در این صورت تکیه به هجای سبک تعلق میگیرد. در مجاورت دو هجای سنگین و فوق سنگین یکسان اولین هجا و هجای دارای خوشهی دو همخوانی آغازین تکیه بر میباشد.
واج شناسی
بشیر جم
دوره 14، شماره 4 ، اسفند 1401، ، صفحه 178-196
چکیده
صورتهای مضارع فعل «دادن» شامل «میدهم»، «میدهی»، «میدهد»، «میدهیم»، «میدهید» و «میدهند» از افزوده شدن پیشوند مضارع اخباری (mi-) و شناسههای /-am/، /-i/، /-ad/، /-im/، /-id/ و /-and/ به بن مضارع فعل «دِه» ساخته میشوند. تلفظ این صورتها از سه هجا در گونة رسمی به دو هجا در گونة گفتاری ...
بیشتر
صورتهای مضارع فعل «دادن» شامل «میدهم»، «میدهی»، «میدهد»، «میدهیم»، «میدهید» و «میدهند» از افزوده شدن پیشوند مضارع اخباری (mi-) و شناسههای /-am/، /-i/، /-ad/، /-im/، /-id/ و /-and/ به بن مضارع فعل «دِه» ساخته میشوند. تلفظ این صورتها از سه هجا در گونة رسمی به دو هجا در گونة گفتاری کاهش مییابد. طبق «اصل کوشش کمینه» دلیل کاهش شمار هجاها گرایش گویشوران برای صرف انرژی و کوشش کمتر در تولید عناصر زبانی است. هدف پژوهش پیشِ رو که به روش تحلیلی در چارچوب نظریة بهینگی انجام شده، تحلیل فرایندهای واجی، ارائه و رتبهبندی محدودیتهایی است که برهمکنششان موجب تغییر تلفظ این صورتها در گونه گفتاری شده است. روش پژوهش بدین ترتیب است که نخست فرایندهای واجیای که رخ دادهاند تحلیل میشوند و محدودیتهایی که برهمکنششان موجب رخداد این فرایندهای واجی شده، معرفی و رتبهبندی میشوند. رتبهبندیِ به دست آمده به تدریج تکمیل میشود تا در نهایت بتواند تبیینکنندة همة تلفظهای این صورتها باشد. علت اولیة تغییر تلفظ این صورتها رفع التقای واکة /e/ی فعل«دِه» با واکههای شناسههاست که از رهگذر حذف واکة /e/ی فعل صورت میپذیرد. فرایندهای دیگری که در صورتهای مختلف فعل «دادن» رخ میدهند شامل حذف همخوان /d/ی شناسهها، درج همخوان [n] و افراشتگی هستند. در تلفظ گفتاری صورتهای «میدهد» و «میدهید» تیرگی واجشناختی از نوع زمینهچین رخ داده است که با بهرهگیری از محدودیتهای ویژة دسترسیدار به اطلاعات ساختواژی مورد تحلیل قرار گرفتهاند. افزون بر این، برای تحلیل رخداد تیرگی واجشناختی در تلفظ گفتاری صورت «میدهد» از رویکرد «پیاپیگزینیِ هماهنگ» بهره گرفته شده است.
واج شناسی
رضا قنبری عبدالملکی؛ آیلین فیروزیان پور اصفهانی؛ آیدا فیروزیان پوراصفهانی
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 307-330
چکیده
زبانهای هورامی و فارسی که هر دو از خانوادۀ زبانهای ایرانی غربیاند؛ متأثر از زبان اوستایی نیز بوده و تا دورۀ میانه در بسیاری از شکلهای تلفظ، همسان بودهاند. از این رو، زبان هورامی به دلیل نزدیک بودن به ریشههای کهن زبان فارسی، منبع خوبی برای احیای صورتهای مهجور در این زبان است. از آنجاکه هورامی در تأثیرپذیری از فارسی جدید ...
بیشتر
زبانهای هورامی و فارسی که هر دو از خانوادۀ زبانهای ایرانی غربیاند؛ متأثر از زبان اوستایی نیز بوده و تا دورۀ میانه در بسیاری از شکلهای تلفظ، همسان بودهاند. از این رو، زبان هورامی به دلیل نزدیک بودن به ریشههای کهن زبان فارسی، منبع خوبی برای احیای صورتهای مهجور در این زبان است. از آنجاکه هورامی در تأثیرپذیری از فارسی جدید تا حد زیادی محتاط بوده است؛ شماری از گویشهای آن، از جمله گویش عبدالملکی، برخی از ویژگیهای آوایی زبانهای قدیمیتر ایرانی را در خود حفظ کردهاند. با توجه به این موضوع، جستار حاضر با بررسی 76 واژه در گویش عبدالملکی، به کشف ریشههای اوستایی، فارسی باستان و میانه در آنها پرداخته است. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است. دادهها در بخش هورامی، از طریق مصاحبه با گویشورانِ عبدالملکی و با ضبط گفتار آنها، و در بخش فارسی باستان و میانه، با مراجعه به کتابهای «تاریخ زبان فارسی» و «فرهنگ کوچک زبان پهلوی»، به ترتیب از خانلری و مکنزی گردآوری شدهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد واجهای /v/، /č/، /h/، /ž/، /k/، و /n/ در گویش عبدالملکی، همچنان شکل کهن خود را حفظ کرده و از نظر تحول، به دورههای باستان و میانه نزدیکترند. خوشۀ همخوانی /sp/ در این گویش، بازمانده از زبان مادی میباشد. همخوان /y/ آغازی فارسی باستان که در فارسی میانه و جدید، بدل به /j/ شده؛ در گویش عبدالملکی همچنان باقی مانده است. واکۀ /i/ باستانی که در تحول تا فارسی جدید، به /a/ تبدیل شدهاند؛ در این گویش به همان شکل اوستایی و فارسی میانه حفظ شده است. واژههایی که در گویش عبدالملکی مختوم به /a/ هستند از صورت /-ag/ فارسی میانه مشتق شدهاند. بهطورکلی گویش مطالعهشده در این جستار، از لحاظ تحولات تاریخی واجها نسبت به زبان فارسی جدید محافظهکارتر است و ساختار واجیِ آن شباهت زیادی به فارسی باستان و پهلوی دارد.