زبانشناسی و گویشهای خراسان
حمید خصلتی
چکیده
پژوهش و بررسی گویشهای اصیل فارسی از جمله پژوهشهایی است که برای پژوهشگر لذتی دوچندان همراه دارد و همچنین دستاوردهای حاصل از آن میتواند دستمایهٔ کارگزاران فرهنگی کشور قرار گیرد و راهگشای پژوهشهای بعدی در این مسیر باشد. خراسان بزرگ که خاستگاه زبان فارسی دری بوده است، هنوز از یک ویژگی منحصربهفرد برخوردار است و آن دور بودن گویش ...
بیشتر
پژوهش و بررسی گویشهای اصیل فارسی از جمله پژوهشهایی است که برای پژوهشگر لذتی دوچندان همراه دارد و همچنین دستاوردهای حاصل از آن میتواند دستمایهٔ کارگزاران فرهنگی کشور قرار گیرد و راهگشای پژوهشهای بعدی در این مسیر باشد. خراسان بزرگ که خاستگاه زبان فارسی دری بوده است، هنوز از یک ویژگی منحصربهفرد برخوردار است و آن دور بودن گویش بسیاری از از تغییرات گستردهٔ زبانی است. گویش شهرهایی چون گناباد، قاین، تایباد، تربتحیدریه بهگونهای است که کمترین تغییرات را در طول زمان شاهد بوده است و مقایسۀ گویش و واژگان مردم این مناطق با منابع مکتوب قرنهای چهارم و پنجم شاهدی بر این مدعاست. پژوهش پیش رو که با دقت نظر و جستجو در بخش کوچکی از گویش روستای بیمرغ شهرستان گناباد صورت گرفته است، نشان دهندهٔ اهمیّت زمان و تقسیمبندی و نامگذاری آن نزد مردم این دیار است. این پژوهش نشان خواهد داد مردم این منطقه با روشهای جالبتوجهی تقسیمبندیهای متنوعی از زمان را در طول شبانهروز و همچنین در طول ماه و سال انجام دادهاند. توجه به شغل اکثر مردم این منطقه که کشاورزی و دامداری بوده است، دلایل خوبی برای نحوه تقسیمبندیهای زمان و تنوع آن فراهم میآورد.