ابوالفضل شاه علی؛ اعظم استاجی؛ علی علیزاده
دوره 9، شماره 16 ، آبان 1396، ، صفحه 15-43
چکیده
پژوهش حاضر درصدد بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابریهای اجتماعی مطرح شده از سوی ماکس وبر (1968) در گفتمان پهلوی اول در چارچوب دستور نقش-گرای نظام مند هلیدی و متیسن (2014) است. پیکره پژوهش را کلیه نطقهای رضاشاه در خطاب به مردم که شامل 7 متن (154بند) است تشکیل میدهد. یافته ها حاکی از این است که سه فرایند اصلی مادی، ذهنی و رابطه ای نقش ...
بیشتر
پژوهش حاضر درصدد بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابریهای اجتماعی مطرح شده از سوی ماکس وبر (1968) در گفتمان پهلوی اول در چارچوب دستور نقش-گرای نظام مند هلیدی و متیسن (2014) است. پیکره پژوهش را کلیه نطقهای رضاشاه در خطاب به مردم که شامل 7 متن (154بند) است تشکیل میدهد. یافته ها حاکی از این است که سه فرایند اصلی مادی، ذهنی و رابطه ای نقش بسزایی در بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابریهای اجتماعی داشته اند. توزیع پر بسامد ضمیر «من» در مقابل «شما»، گفتمان را عرصه قدرت نمایی رضاشاه نموده است. آغازگر مبتدایی بی نشان نیز مسئولیت اصلی پیام مطرح در گفتمان را برعهده دارد. در تحلیل انسجام متن نیز، عناصر انسجام دستوری و واژگانی، توزیع تقریبا برابر و به عبارتی، سهم یکسان در سلاست و روانی کلام رضاشاه داشتهاند. در این میان عامل پیوندی، عنصر حذف و ارجاع در کنار دیگر عناصر انسجام، مانع از انقطاع کلام رضاشاه در ذهن مخاطب و باعث کوتاه شدن فواصل بین پیام ها گشتهاند. در پایان مشخص شد که گفتمان رضاشاه از موضع قدرت در برابر مخاطب تولید گشته، مشروعیتنما بوده و مولفههای نابرابری اجتماعی وبر در جای جای آن مشاهده میگردد.
شهلا شریفی؛ سیده مریم فضائلی
دوره 2، شماره 3 ، مهر 1389
چکیده
این مقاله درصدد آن است تا با روشی توصیفی- تحلیلی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی نمود زبانیِ قدرت در نامه های مولانا از طریق متغیّرِ شیوة بیان که بر دو نوع بیان مستقیم و بیان غیرمستقیم است، بپردازد. برای بررسی این متغیر زبانی در چهل نامه، نخستنامه ها به دو ردة اصلیِ غیرخویشاوندان و خویشاوندان رده بندی شد. سپس هریک از این رده ...
بیشتر
این مقاله درصدد آن است تا با روشی توصیفی- تحلیلی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی نمود زبانیِ قدرت در نامه های مولانا از طریق متغیّرِ شیوة بیان که بر دو نوع بیان مستقیم و بیان غیرمستقیم است، بپردازد. برای بررسی این متغیر زبانی در چهل نامه، نخستنامه ها به دو ردة اصلیِ غیرخویشاوندان و خویشاوندان رده بندی شد. سپس هریک از این رده ها به دو ردة فرعی تقسیم گردید: ردة غیرخویشاوندان به رده های سیاسیون و مریدان و ردة خویشاوندان به رده های فرزندان و عروس. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در نامه های بررسی شده، شیوة بیان غالب، غیر مستقیم است که مولانا از این شیوة بیان برای حفظ وجهة ردة سیاسیون و رعایت ادب در برابر آنها بهره جسته است که این نشاندهنده در موضع قدرت بودن این رده نسبت به وی می باشد. شیوة بیانی دیگر که به میزان محدودی در نامه ها به کار رفته، بیان مستقیم است که نشاندهنده تهدید وجهة ردة سیاسیون و نیز فرادست بودن مولانا و در جایگاه قدرت بودن وی نسبت به رده های مریدان، فرزندان و عروس است.