تحلیل گفتمان شعر این امکان را به خواننده میدهد تا نسبت به جهانبینی شاعر، عقاید، باورها و انگارههای ذهنی او آگاهی پیدا کند. این مسأله در ارتباط با شعر شیعه و شعر عاشورایی که غالبا برپایة برجستهسازی قطب مثبت «خود» و حاشیهرانی قطب منفی «دیگری» بنا شدهاست، نمودی دوچندان دارد. ترکیببند محتشم کاشانی ازجمله شاهکارهای ...
بیشتر
تحلیل گفتمان شعر این امکان را به خواننده میدهد تا نسبت به جهانبینی شاعر، عقاید، باورها و انگارههای ذهنی او آگاهی پیدا کند. این مسأله در ارتباط با شعر شیعه و شعر عاشورایی که غالبا برپایة برجستهسازی قطب مثبت «خود» و حاشیهرانی قطب منفی «دیگری» بنا شدهاست، نمودی دوچندان دارد. ترکیببند محتشم کاشانی ازجمله شاهکارهای ادبیات فارسی است که نظام دوقطبی برجستهسازی و حاشیهرانی، نقش اساسی در شکلبندی گفتمان آن دارد. از آنجاکه این اثر در واکُنش به ظلمی که در واقعة عاشورا به امام حسین (ع) و اطرافیانش روا شد، شکل گرفت؛ لذا متن آن تبدیل به شبکة زبانیای میشود که بهخاطر بُعد تأویلی نشانهها و آگاهی محتشم نسبت به قدرت زبان و سطوح گفتمانی، هویت «خود» برجستهسازی میشود و هویت «دیگری» به حاشیهرانده میشود. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است با تکیهبر روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به نظریة تحلیل گفتمان انتقادیِ وندایک، نظام گفتمانی ترکیببند محتشم بررسی شود. بُرش افقی گفتمانِ ترکیببند نشان میدهد حاشیهرانی هویت دیگری، قطب برجستة ترکیببند است (%61) که با بُرشهای عمودیای که شامل سطوح معنی، ساختار گزارهای، دستور زبان و استدلال است، این حاشیهرانی تقویت میشود.