حسین رضائی لاکسار؛ یوسف آرام؛ مازیار مهیمنی
دوره 15، شماره 2 ، شهریور 1402، ، صفحه 100-123
چکیده
رهش آخرین رمان رضا امیرخانی است. او در این رمان به موضوع توسعة نامتوازن تهران پرداخته است. این رمان مانند سایر آثار امیرخانی به چاپهای متعدد رسید و جایزة ادبی جلال آل احمد را نیز نصیب خود کرد؛ نکتهای که ضرورت نقد و بررسی آن را نشان میدهد. از این رو، هدف مقالة حاضر این است که با استفاده از نظریة رمزگان بارت به تحلیل نشانهشناختی ...
بیشتر
رهش آخرین رمان رضا امیرخانی است. او در این رمان به موضوع توسعة نامتوازن تهران پرداخته است. این رمان مانند سایر آثار امیرخانی به چاپهای متعدد رسید و جایزة ادبی جلال آل احمد را نیز نصیب خود کرد؛ نکتهای که ضرورت نقد و بررسی آن را نشان میدهد. از این رو، هدف مقالة حاضر این است که با استفاده از نظریة رمزگان بارت به تحلیل نشانهشناختی این رمان پرداخته شود. برای این کار ابتدا رمزگانهای پنجگانه، با تأکید بر رمزگانهای معنایی، نمادین و فرهنگی، در واحدهای خوانش برگزیده تحلیل و بررسی میشود. سپس به نقد این متنِ واسازیشده با نگاهی به مفهوم ایدئولوژی پرداخته میشود تا به حقیقت مادی پنهان در متن دست یازیم. نتایج حاصل از این بررسی نشان میدهد که روش بارت، در صورتی که با خوانشی فرامتنی همراه شود قادر است پرتوی بر زوایای پنهان و تاریک متن بیفکند. برای مثال، تقابلی تکرارشونده در رمان حول مضامین طبیعت/شهر، پاکی/آلودگی و سنت/تجدد از همان سطرهای نخستین رمان شکل میگیرد و تا پایان ادامه مییابد و تقویت میشود. تقابلی که بدیهی و طبیعی انگاشته میشود و تردید در آن روا نیست. نیز معلوم شد که راوی داستان با ایجاد تقابلهای کاذب میان شخصیتهای سیاه و سفید، سعی در پوشاندن بخشی از واقعیت و گاهی واژگونه نشان دادن آن دارد. ویژگیهایی که رهش را تبدیل به متنی ایدئولوژیک میکند.