منصور رحیمی فر؛ والی رضایی؛ رضوان متولیان
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 111-139
چکیده
ساختهای کامل ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ، از مقوله های دستوری بحث برانگیز و دارای پیچیدگی از جنبه صوری و معنایی است. علت این پیچیدگی را باید در این ویژگی جستجو نماییم که از یک سو با گذشته و از سوی دیگر با زمان حال پیوند دارد. هم گذشته و هم کامل در پیوند با رویدادی به کار میروند که پیش از هنگام گفتار رخ داده اند، هر چند در مورد ساخت کامل، بر ...
بیشتر
ساختهای کامل ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ، از مقوله های دستوری بحث برانگیز و دارای پیچیدگی از جنبه صوری و معنایی است. علت این پیچیدگی را باید در این ویژگی جستجو نماییم که از یک سو با گذشته و از سوی دیگر با زمان حال پیوند دارد. هم گذشته و هم کامل در پیوند با رویدادی به کار میروند که پیش از هنگام گفتار رخ داده اند، هر چند در مورد ساخت کامل، بر خلاف گذشته، نقطه زمانی ویژهای مد نظر نیست. ساخت کامل میتواند به همه بازه زمانی رخدادی که ما از آن گفتگو میکنیم یا به هر بخشی از آن پیوند داشته باشد. افزون بر این، پیوند رویداد با نقطه ارجاع وابستگی ساخت کامل را با زمان حال نمایش میدهد که در مورد گذشته نقلی، همان زمان گفتار یا «پیوند با اکنون» است. از سوی دیگر پیوند ساختهای کامل با نمود و زمان دستوری نیز به پیچیدگی آنها میافزاید. در این تحقیق به دو نوع ساخت کامل گذشته نقلی و گذشته نقلی استمراری می پردازیم. بر این پایه، انگیزه نگارش این نوشتار فراهم آوردن تبیینی از کارکردهای گوناگون این دو ساخت در زبان فارسی امروز است به ویژه این که فراوانی کاربرد آنها نسبت به سایر ساختها گستردهتر است. در این نوشتار، که دادههای آن بیشتر از زبان گفتاری معاصر و از محتوای سریالهای تلویزیونی، فیلمهای سینمایی، گفتگوهای خبری، روزنامهها، گاهنامه ها، پیکره زبانی بیجن خان و نیز در برخی زمینه ها برای پشتیبانی از پیشنهادها، از نثر گذشته فارسی نیز فراهم آمده است، با تحلیلی نقشگرایانه از ساختهای یادشده در چهارچوب رویکرد نقشی-ردهشناختی دریافتیم که بارزترین کارکردهای گذشته نقلی آگاهیهای غیر مستقیم، فراکنش زمانی، کارکرد تجربی، خبر داغ، کارکرد جهانی و شگفت نمایی هستند و گواهنمایی و استمرار رویداد از مهمترین کارکردهای گذشته نقلی استمراری به شمار میرود. افزون بر این دو ساخت یاد شده همزمان در بر دارنده مفهوم زمان و نمود هستند.
پروین دخت مشهور؛ غلام محمد فقیری
دوره 4، شماره 6 ، دی 1391
چکیده
مقاله حاضر با رویکرد سبک شناسی رایانشی- پیکره ای به بررسی توزیع فراوانی و درصدی انواع زمان در دفتر اول، دوم و سوم مثنوی میپردازد و بر این فرضیه استوار است که میتوان با استفاده از متغیر زمان به میزان واقع گرایی، سبک روایی و جنبههایی از صدای دستوری در این اثر دست یافت. مبانی نظری و کاربردی این نوشتار، تلفیقی از دستور نظام مند هلیدی ...
بیشتر
مقاله حاضر با رویکرد سبک شناسی رایانشی- پیکره ای به بررسی توزیع فراوانی و درصدی انواع زمان در دفتر اول، دوم و سوم مثنوی میپردازد و بر این فرضیه استوار است که میتوان با استفاده از متغیر زمان به میزان واقع گرایی، سبک روایی و جنبههایی از صدای دستوری در این اثر دست یافت. مبانی نظری و کاربردی این نوشتار، تلفیقی از دستور نظام مند هلیدی و دستور سنتی است. پیکره زبانی آن شامل 16122 فعل در سه دفتر نخست مثنوی بوده که بر اساس روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شده و 16 متغیر زمان در پیکره داده ها تحلیل شده است. یافته ها نشان میدهد در سه دفتر نخست مثنوی، زمان حال %63، گذشته %36 و آینده %5/0درصد افعال را به خود اختصاص داده است. این یافته ها بیانگر این نکات است که مولانا در اشاره گری زمانی فلسفه روانشناسی انسانگرایانه داشته که به زندگی در اینجا و اکنون میاندیشد. همچنین وی از داستان ها و رویدادهای گذشته نیز برای تبیین احوال افراد استفاده میکند و سپس به پند و نصیحت میپردازد که سبک روایی نقل، نتیجه گیری و نصیحت را در مثنوی تایید میکند.