واج شناسی
فرناز عبادی؛ محمدرضا اروجی؛ سکینه جعفری؛ مهری تلخابی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 03 اردیبهشت 1403
چکیده
در این تحقیق سعی بر آن شد تا برخی فرایندهای واژ-واجی یعنی فرایندهای واجی که در مرز تکواژها (ریشه و پسوند) رخ میدهد در چهارچوب بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993) بررسی شوند. زبان ترکی آذری زبانی پیوندی است بطوریکه حروف اضافه (پساضافه) بصورت پسوند به ریشه پیوند میخورند. این تحقیق بصورت توصیفی-تحلیلی و بر اساس دادههایی صورت گرفت که ...
بیشتر
در این تحقیق سعی بر آن شد تا برخی فرایندهای واژ-واجی یعنی فرایندهای واجی که در مرز تکواژها (ریشه و پسوند) رخ میدهد در چهارچوب بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993) بررسی شوند. زبان ترکی آذری زبانی پیوندی است بطوریکه حروف اضافه (پساضافه) بصورت پسوند به ریشه پیوند میخورند. این تحقیق بصورت توصیفی-تحلیلی و بر اساس دادههایی صورت گرفت که بصورت مصاحبه از سی گویشور بومی زن و مرد شهر زنجان ( بین 15 تا 75 سال) در سه گروه نوجوان، میانسال و بزرگسال ( هر گروه ده نفر) جمع آوری شده بود. بر اساس نظریه بهینگی، محدودیتهای وفاداری و نشانداری مربوط به فرایندهای واژ-واجی مشخص شد و تعامل محدودیتها برای بهدست آوردن صورت بهینه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که محدودیت ONSET (هجا باید دارای آغازه باشد) و محدودیتHARMONY (واکه پسوند باید از نظر مشخصه پسین و گرد با آخرین واکه ریشه هماهنگی داشته باشد) به عنوان محدودیتهای بالارتبه در زبان ترکی آذری گویش زنجانی در نظر گرفته میشود. همچنین محدودیتهای وفاداری IDENT-IO (واحد برونداد باید دارای ارزش برابر با واحد متناظر دروندادیاش باشد) در رتبهبندی محدودیتها دارای رتبه پایینی هستند و تخطی از آنها گزینه را غیربهینه نمیکند. همچنین میتوان گفت که نظریه بهینگی توانایی توصیف فرایندهای واژ-واجی در زبان ترکی آذری را دارد.
آوا شناسی
مسعود مُشیّدی؛ بتول علی نژاد
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1402، ، صفحه 223-250
چکیده
این پژوهش در چارچوب نظریه بهینگی پرینس و اسمولنسکی(2004) و با استناد به شواهدی از «اصل توالی رسایی» در زبان فارسی به بررسی موضوع همنوایی در این زبان میپردازد. اصل توالی رسایی یک الگوی همگانی در ترتیب قرارگرفتن اجزاء درون هجاست که به موجب آن درجه رسایی در توالیِ اجزاء تشکیل دهنده آغازه، سیر صعودی و در توالیِ اجزاء تشکیل دهنده ...
بیشتر
این پژوهش در چارچوب نظریه بهینگی پرینس و اسمولنسکی(2004) و با استناد به شواهدی از «اصل توالی رسایی» در زبان فارسی به بررسی موضوع همنوایی در این زبان میپردازد. اصل توالی رسایی یک الگوی همگانی در ترتیب قرارگرفتن اجزاء درون هجاست که به موجب آن درجه رسایی در توالیِ اجزاء تشکیل دهنده آغازه، سیر صعودی و در توالیِ اجزاء تشکیل دهنده پایانه، سیر نزولی دارد. در برخی موارد برای دستیابی به این اصل چند فرایند واجی مختلف باهم همنوا میشوند. در نظریه بهینگی، همنوایی نشاندهنده وحدت عملکردی چند فرایند واجی مختلف است که هدف ساختاری یکسانی را دنبال میکنند. در این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی است، 204 واژه با ساختار هجاییCVCC که در آنها اصل توالی رسایی نقض شده است به شکل کتابخانهای و میدانی مورد مطالعه قرار میگیرند. با بررسی دادهها، ابتدا استدلال میشود که چگونه قواعد اشتقاقی نمیتوانند ابزاری برای نشان دادن وحدت عملکردی فرایندهای واجی مختلف باشند و سپس در چارچوب نظریه بهینگی و از طریق ترسیم تابلوهای بهینگی نشان داده میشود که چگونه برخی فرایندهای واجی مختلف در زبان فارسی(مانند حذف، درج، قلب، ...) علیرغم اینکه به تغییرات متفاوتی منجر میشوند ولی به جهت دستیابی به اصل توالی رسایی با هم همنوا شده و یک هدف واحد را دنبال میکنند. همچنین در این پژوهش مشخص میشود علیرغم یافتههای پژوهشهای پیشین که اِعمال اصل توالی رسایی در زبان فارسی را فقط مختص هجاهای دارای واکه بلند می داند، این اصل در بسیاری از هجاهای دارای واکه کوتاه هم صدق می کند.