سید حمزه موسوی؛ محمد عموزاده
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 193-225
چکیده
در مقاله حاضر تلاش شده است تا انگیزههای معناشناختی و کاربردشناختی باهمآیی واژگانی بر اساس معناشناسی قالبی که مشخص میکند چه واژههایی با واژة "دست" باهمآیی دارند و چه انگیزه شناختی میتواند توجیهگر کنار هم قرار گرفتن این واژهها باشد، بررسی شود. به عبارت دیگر، پرسش این است آیا انگیزهای که واژههای پایه و باهمآی را در کنار ...
بیشتر
در مقاله حاضر تلاش شده است تا انگیزههای معناشناختی و کاربردشناختی باهمآیی واژگانی بر اساس معناشناسی قالبی که مشخص میکند چه واژههایی با واژة "دست" باهمآیی دارند و چه انگیزه شناختی میتواند توجیهگر کنار هم قرار گرفتن این واژهها باشد، بررسی شود. به عبارت دیگر، پرسش این است آیا انگیزهای که واژههای پایه و باهمآی را در کنار یکدیگر نگاه میدارد، تناسب قالبی بین دو واژه است یا خیر. برای بررسی این مهم لازم است قالب واژههای باهمآی و پایه با قالب کل ترکیب مقایسه شود. به این ترتیب، باهمآیی با واژة "دست" مورد بررسی قرار گرفته و در آن باهمآیی فعلی و اسمی از یکدیگر بازشناخته شدهاند. به علاوه، مشاهده شده که هر چند واژة "دست" با برخی از واژهها باهمآیی دارد، اما با واژههای مترادف آنها باهمآیی ندارد. همچنین، گاهی ساختارهایی وجود دارند که در ظاهر تناسب قالبی ندارند، اما از طریق استعاره و مجاز متناسب میشوند. گاهی اوقات استعاره و مجاز به واسطة مفاهیم فرهنگی امکان مفهومسازی پیدا میکنند که از آن جمله میتوان به شیطان، استعمار و عالم غیب اشاره کرد.