صدیقه سادات مقداری؛ رضا زمردیان؛ اعظم استاجی؛ مهدی مشکوةالدینی
دوره 3، شماره 5 ، دی 1390
چکیده
در سه دهه اخیر تحلیل دقیق زبان و گفتمان و بررسی های انتقادی در علوم انسانی و اجتماعی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. گفتمان شناسی انتقادی از جمله نظریاتی است که تأثیرات منفی کاربرد زبان در ایجاد و حفظ روابط قدرت و سلطه را در جامعه مورد توجه قرار میدهد. از این رو نابرابری های اجتماعی از جمله تبعیض نژادی، مذهبی، سنی، جنسی، موقعیتی از ...
بیشتر
در سه دهه اخیر تحلیل دقیق زبان و گفتمان و بررسی های انتقادی در علوم انسانی و اجتماعی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. گفتمان شناسی انتقادی از جمله نظریاتی است که تأثیرات منفی کاربرد زبان در ایجاد و حفظ روابط قدرت و سلطه را در جامعه مورد توجه قرار میدهد. از این رو نابرابری های اجتماعی از جمله تبعیض نژادی، مذهبی، سنی، جنسی، موقعیتی از موارد کانونی و مورد توجه در بررسیهای انجام شده در چهارچوب این نظریه بوده اند. تحقیق حاضر نیز به طور موردی به بررسی نابرابری جنسی در ادبیات جنگ برای کودک و تأثیر آن بر شکل گیری هویت جنسی کودکان ایرانی می پردازد. برای این منظور ده داستان شامل هفت داستان کوتاه و سه داستان بلند در حوزه ادبیات دفاع مقدس انتخاب شده است. داستان ها چه از نظر تعداد شخصیت ها و چه از نظر نوع فعالیت ها و شرکت و مرتبط بودن با مساله جنگ مردگرا می باشند. زنان یا نادیده گرفته شده و یا در صورت حضور در داستان، منفعل و منفک از مساله جنگ هستند. در این تحقیق با توجه به مفاهیم قدرت، سلطه و برتری جویی( هژمونی) و از طریق بررسی کلیشه ها، پیش فرض ها، حسن تعبیر، سوء تعبیر و سایر راه کارهای گفتمانی که در بررسی های تحلیل گفتمان انتقادی رایج می باشند نشان میدهیم که چگونه بازنمایی منفعلانه و حتی حذف جنس مؤنث در این داستان ها و بازنمایی فعال و پویای جنس مذکر حتی گروه های نوجوان و پیر می تواند با تأثیر گذاشتن بر شکل گیری هویت دختران و پسران به حفظ و ایجاد روابط ناعادلانه قدرت میان زن و مرد که در آن زن در سوی ضعیف و مرد در سوی قوی آن قرار دارد کمک کند.