رده شناسی زبان
والی رضایی؛ طاهره ثامنیان
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1402، صفحه 27-1
چکیده
ردهشناسی واژگانی مطالعۀ روشهای خاصی است که بر اساس آنها زبانها معنایی را در قالب واژهها میگنجانند. بهاینترتیب ردهشناسی واژگانی را که با واژگان سروکار دارد، میتوان زیرشاخۀ ردهشناسی معنایی بهحساب آورد. اخیراً مطالعات در زبانشناسی شناختی نشان دادهاند که چگونه اعضای بدن بهعنوان منبعی برای مفهومسازی تجربههای ...
بیشتر
ردهشناسی واژگانی مطالعۀ روشهای خاصی است که بر اساس آنها زبانها معنایی را در قالب واژهها میگنجانند. بهاینترتیب ردهشناسی واژگانی را که با واژگان سروکار دارد، میتوان زیرشاخۀ ردهشناسی معنایی بهحساب آورد. اخیراً مطالعات در زبانشناسی شناختی نشان دادهاند که چگونه اعضای بدن بهعنوان منبعی برای مفهومسازی تجربههای مختلف مانند احساسکردن، اندیشیدن و غیره عمل میکنند و در فرهنگهای مختلف به شکلهای متفاوت بازنمایی میشوند. استفاده از کلماتی که به اعضای بدن اشاره دارد میتواند به ما کمک کند تا احساسات خود را با دقت بیشتری بیان کنیم. در این پژوهش سعی بر آن شد که نگاهی به بررسی الگوهای ردهشناسی واژگانی نقش ناماندامها در بیان احساسات فارسیزبانان داشته باشیم. این پژوهش را شاید بتوان اولین مجموعۀ ردهشناختی نقش استعاری ناماندامها در توصیف احساسات در نظر گرفت. روش پژوهش، شیوهای تطبیقی تحلیلی با استناد به مطالعات زبانشناسان این حوزه است؛ بدین منظور، نزدیک به 50 جمله از شواهد زبانی از پایگاه دادگان و برخی منابع مکتوب استخراج شد و بر مبنای مفهوم ناماندامها در بیان احساسات دستهبندی گردید. سعی شد نمونههای مورد نظر بر اساس نقشی که در بیان احساسات دارند، بررسی شود. تحلیل دادهها بر اساس الگوی پونسونِت و لاگینها و متداولترین ناماندامها صورت گرفته است. یافتهها نشان میدهد از واژههای دل، قلب، چشم و جگر بیشتر از سایر واژهها در زبان فارسی برای بیان احساسات بهره گرفته شده است؛ البته برای بیان ارزیابی دقیق این نظر، به تحقیقات گستردۀ ترکیبی از رویکرد فرهنگ خاص و بین فرهنگی نیاز است.
عصب شناسی زبان
سیمین میکده؛ ورنر زومر؛ سیدامیرحسین بتولی
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1402، صفحه 51-29
چکیده
دوزبانـگی با انطباقهای ساختاری نواحی زیرقشری دخیل در کنترل چندین زبان مرتبط است (کرنار، ترفرز-دالر و پلیاستیکاس، 2023). تالاموس یک ساختار زوجی مادۀ خاکستری است که در نزدیکی مرکز مغز قرار دارد و انتقال اطلاعات به نواحی قشری را تنظیم میکند. اخیراً در یک مطالعۀ fMRI، حساسیت تالاموس به محرکهای دستوری و نادستوری زبان اول در سطح کل-مغز ...
بیشتر
دوزبانـگی با انطباقهای ساختاری نواحی زیرقشری دخیل در کنترل چندین زبان مرتبط است (کرنار، ترفرز-دالر و پلیاستیکاس، 2023). تالاموس یک ساختار زوجی مادۀ خاکستری است که در نزدیکی مرکز مغز قرار دارد و انتقال اطلاعات به نواحی قشری را تنظیم میکند. اخیراً در یک مطالعۀ fMRI، حساسیت تالاموس به محرکهای دستوری و نادستوری زبان اول در سطح کل-مغز در افراد دوزبانه شناسایی شد (میکده و همکاران، 2021 الف). مطالعۀ حاضر درصدد است با اتخاذ رویکرد ناحیۀ موردنظر، الگوهای فعالیت تالاموس دوجانبه را برای هر دو زبان اول و دوم بررسی کند. بدینمنظور، درصد تغییر سیگنالِ محرکهای دستوری و نادستوری در زبان اول و دوم بهعنوان معیار «شدت» برای هر شرکتکننده استخراج شد. تعداد 36 نفر دوزبانۀ ترکی-فارسی (21 زن) که زبان دومشان را بهطور رسمی در 7 سالگی آموخته بودند، انتخاب شدند. بر مبنای شاخص تسلط دوزبانه، هیچ تفاوت معناداری بین سطوح بالای بسندگی شرکتکنندگان در زبان اول (ترکی) و دوم (فارسی) وجود نداشت. شرکتکنندگان یک آزمون شنیداری قضاوت دستوریبودگی با پارادایم زبانگردانی جایگزین را در حین اخذ تصاویر fMRI اجرا کردند. نتایج مبتنی بر ناحیۀ موردنظر، اثر دستوریبودگی را در زبان اول و تالاموس چپ تأیید کرد. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر زبان اول بهعنوان زبان غالب عمل کرد و اثرات معکوس بزرگتری را ایجاد نمود، به نظر میرسد دخالت تالاموس در زبان اول به پردازش نحوی مربوط نمیشود، بلکه ممکن است تالاموس نقش کنترلی و نظارتی را برای فعالیتهای زبان-ویژۀ قشر مغز ایفا میکند.
تحلیل گفتمان انتقادی
احمد سپنتامهر؛ مجیدرضا خزاعی وفا؛ علی ماندگار
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1402، صفحه 89-53
چکیده
زبان از منظرهای مختلفی قابلمطالعه است و یکی از روشهای پژوهش دگرگونیهای زبانی در جامعه، پژوهش در منابع فرهنگی جامعه از قبیل داستانها، رمانها، تولیدات موسیقیایی و اشعار و اساطیر کهن است. از مقولات موردتوجه رسانهها که در بازنماییها جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است، مقولۀ جنسیت و بهطور ویژه بازنمایی جنسیتی مردانه ...
بیشتر
زبان از منظرهای مختلفی قابلمطالعه است و یکی از روشهای پژوهش دگرگونیهای زبانی در جامعه، پژوهش در منابع فرهنگی جامعه از قبیل داستانها، رمانها، تولیدات موسیقیایی و اشعار و اساطیر کهن است. از مقولات موردتوجه رسانهها که در بازنماییها جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است، مقولۀ جنسیت و بهطور ویژه بازنمایی جنسیتی مردانه یا زنانه است. نمایش مردسالاری جنبههای مختلف مثبت و منفی دارد و در فرهنگهای مختلف دگرگون است و نحوۀ به تصویر کشیدن مرد دارای اقتدار و تأثیرگذار برخاسته از مؤلفههای یک فرهنگ به نقش و جایگاه او در همان بستر و زمینه است. هدف پژوهش حاضر، مطالعۀ شیوۀ بازنمایی مردسالاری در شکل مثبت در شعر کهن فارسی از منظر زبانشناسی اجتماعی است. به این منظور، ابیاتی که در ارتباط روشنتری با موضوع تحقیق، یعنی تعامل زبانی مبتنی بر جنسیت، هستند انتخاب شده و با استفاده از روش تحلیل نشانهشناختی سه سطحی بارت، نحوۀ بازنمایی شخصیت مرد و بهطور مشخص پدر، همچنین جایگاه زبانی پدر در برابر دیگر نقشها از منظر زبانشناسی اجتماعی تحلیل شده است. نتایج بهدستآمده، نشان میدهد در شعر کهن شاهد بازنمایی از نوع کنترل زبانی مردان، فرادستی زبانی پدر در برابر دیگر نقشها، غیاب گفتگو و بسترسازی برای درخواست از مرد کانونی (پدر) و همچنین جنسیتزدگی در مراودات زبانی هستیم که این بازنمایی مبتنی بر ایدئولوژی و گفتمان مردسالاری در جامعه است و هرچند مثبت قلمداد میشده است در جامعه و فرهنگ کنونی آن جایگاه و نقش را بر عهده ندارد.
تحلیل گفتمان
سجاد باقری؛ علی علیزاده
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1402، صفحه 119-91
چکیده
هویت زنان و مسائل پیرامون آنها از موضوعات مهم این روزهای جامعه جهانی است؛ اما این بخش از جامعه به علت برخی سنتها و عادات حاکم بر جوامع و نگاه خاص به آنها، همیشه جنس دوم تلقی شدهاند. این شیوۀ نگرش به هویت زن در ادبیات داستانی نیز نمود پیداکرده است. تحلیل گفتمان بر این اصل تأکید دارد که نحوه خلق هر گفتمان ریشه در دیدگاه خالق آن گفتمان ...
بیشتر
هویت زنان و مسائل پیرامون آنها از موضوعات مهم این روزهای جامعه جهانی است؛ اما این بخش از جامعه به علت برخی سنتها و عادات حاکم بر جوامع و نگاه خاص به آنها، همیشه جنس دوم تلقی شدهاند. این شیوۀ نگرش به هویت زن در ادبیات داستانی نیز نمود پیداکرده است. تحلیل گفتمان بر این اصل تأکید دارد که نحوه خلق هر گفتمان ریشه در دیدگاه خالق آن گفتمان و شرایط اجتماعی حاکم بر دوره خلق آن گفتمان دارد. در این تحقیق اصول مربع ایدئولوژیک وندایک، کارکرد سهگانه گفتمان و همچنین استراتژیهای گفتمانی بهکاررفته توسط نویسندگان بررسی شده و رمانها در سطوح معنا، توصیف، سبک و استدلال تحلیلشدهاند. این تحقیق بر روی چهار رمان مشهور فارسی انجامشده است. رمانهای «سووشون» اثر سیمین دانشور، «چراغها را من خاموش میکنم» اثر زویا پیرزاد، «سال بلوا» اثر عباس معروفی، «شوهر آهو خانم» اثر علیمحمد افغانی. این تحقیق از نوع کیفی است و به روش توصیفی-تحلیلی انجامشده است. علاوه بر آشکار کردن تفاوت بازنمایی هویت زن در آثار نویسندگان زن با نویسندگان مرد، نشان میدهیم که چگونه شرایط حاکم بر جامعه، افکار عمومی، اخلاق اجتماعی و حتی اصول تربیتی در خانوادهها میتواند بر شکلگیری هویت مستقل زن و کمرنگ شدن روابط ناعادلانه میان زن و مرد و حتی تغییر آن کمک کند. طی این مقاله استراتژیها را در خدمت سه عامل اصلی، شامل رفتار اجتماعی، رفتار تربیتی و آگاه شدن و آگاهی بخشیدن میبینیم که هویت مستقل زن را آشکار، شکوفا و سپس به جامعه اثبات میکنند.
تحلیل گفتمان
سلیم قادری تپه رشت؛ ناصر حسینی؛ اردشیر صدر الدینی
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1402، صفحه 143-121
چکیده
زبانشناسی شناختی، بهعنوان یکی از شاخههای اصلی علوم شناختی، رویکردی است که به زبان، بهمثابه ابزاری برای کشف ساختار نظام شناختی انسان مینگرد. معنیشناسی شناختی، بهعنوان یکی از حوزههای اساسی زبانشناسی شناختی، دارای نظریههای مختلفی مانند طرحوارههای تصویری، آمیختگی مفهومی، فضاهای ذهنی، مجاز و استعاره است. گرایش ...
بیشتر
زبانشناسی شناختی، بهعنوان یکی از شاخههای اصلی علوم شناختی، رویکردی است که به زبان، بهمثابه ابزاری برای کشف ساختار نظام شناختی انسان مینگرد. معنیشناسی شناختی، بهعنوان یکی از حوزههای اساسی زبانشناسی شناختی، دارای نظریههای مختلفی مانند طرحوارههای تصویری، آمیختگی مفهومی، فضاهای ذهنی، مجاز و استعاره است. گرایش شاعران معاصر عرب و ایران به مکتب رمانتیک، نقطۀ آغازین تحول در شعر معاصر به شمار میرود و رمانتیکها از گروههای پیشتازی هستند که دگرگونی ادبیات عربی و فارسی و همچنین همگامی آن با عصر جدید، با تلاشهای آنان شروع شد. هرچند تعداد این جماعت در ابتدا اندک بود و بیشتر تغییر در حوزه معانی شعر را مدنظر داشتند، اما طولی نکشید که شمار آنها بیشتر شد و در مدتی کوتاه، محتوا و ساختار شعر معاصر عربی و فارسی را دگرگون ساخت. این تأثیرگذاری به حدی گسترده بود که در فاصله میان دو جنگ جهانی، برجستهترین شاعران عرب و فارسیگو که آثاری جهانی پدید آوردهاند، از پیروان مکتب رمانتیک هستند. پیوند میان نابسامانیهای اجتماعی جهان و اندوه که یکی از درونمایههای اصلی شعر رمانتیکی است، از عوامل گسترش و ماندگاری این تأثیرگذاری ژرف به شمار میرود. بدین ترتیب، در تحقیق حاضر تلاش بر آن است تا به «بررسی تطبیقی رمانتیسم زبانی در اشعار انسی الحاج و هوشنگ ابتهاج» پرداخته شود. در این رهگذر از مفاهیم زبانشناسی شناختی و نقد تطبیقی بهره گرفته میشود.
تحلیل گفتمان
محسن آذرپیرا؛ حمیدرضا اردستانی رستمی؛ نصرا.. امامی؛ مسعود خردمندپور
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1402، صفحه 166-145
چکیده
«کهنالگو» یکی از اصطلاحات بنیادین در روانشناسی کارل گوستاو یونگ است که در ناخودآگاه فردی و جمعی نوع بشر حضور دارد. هنر و ادبیّات، یکی از نمودگاههای اصلی ناخودآگاه بشری است. در شعر کهن فارسی، بهویژه منظومۀ حماسیِ بهمننامه و فرامرزنامه، کهنالگوها ازجمله کهنالگوی «پیرِ دانا» برای تحقّقِ منظور یا غرضی خاص در حماسه ...
بیشتر
«کهنالگو» یکی از اصطلاحات بنیادین در روانشناسی کارل گوستاو یونگ است که در ناخودآگاه فردی و جمعی نوع بشر حضور دارد. هنر و ادبیّات، یکی از نمودگاههای اصلی ناخودآگاه بشری است. در شعر کهن فارسی، بهویژه منظومۀ حماسیِ بهمننامه و فرامرزنامه، کهنالگوها ازجمله کهنالگوی «پیرِ دانا» برای تحقّقِ منظور یا غرضی خاص در حماسه حضور مییابد که نگارندگان در پژوهشِ پیشِ رو با استناد به دو منظومۀ حماسی، به توصیف و تحلیل آن میپردازند. پژوهندگان بر آناند به این پرسش پاسخ دهند که کهنالگوی پیر دانا، به چه اَشکالی در دو اثرِ یادشده ظاهر شده است؟ چنانکه از نتیجۀ تحقیق برمیآید، گاهی شخصیتهای شناختهشده بهمانند زال، رستم و گرشاسپ، به حقیقتی که در آینده ممکن است رخ دهد، واقف میشوند و در نقشِ پیر دانا، نزدیکان خود را از آن رخدادِ در پیشآگاهی میبخشند. گاهی هم کسی همچون بهمن که تابعِ «نهادِ» خود است، در رؤیا با کسانی مانند فریدون، سیاوش و کیخسرو روبهرو میشود و آنان در نقش پیرانِ دانا، با تهدید او را از بدی بر حذر میدارند. در مواقعی هم پیر دانا بهعنوان پشتیبانِ پنهان، رخدادی تمثیلی را به تصویر میکشد تا مخاطبش را از کاری نادرست بر حذر دارد. گاهی هم او در هیأت پرنده یا خوابگزاری پیشگو آشکار میشود و رستگاری مخاطبش را رقم میزند. نکتۀ قابل تأمّل این است که در همۀ موارد، رؤیا نقشی اساسی دارد و بهطورکلی، پیر دانا در سوگیریهای کنش شاهان و پهلوانان و تغییر مسیر حماسه، اثراتی مطلوب و تأثیرگذار به جای مینهد.
تحلیل گفتمان انتقادی
رضا قنبری عبدالملکی؛ شهربانو قربان عبدالملکی
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1402، صفحه 193-167
چکیده
پژوهش حاضر با تکیه بر نظریۀ تئون وندایک، راهبردهای گفتمانیِ جیمز موریه در دگرسازی و بازنماییِ زندگیِ شرقی ـ ایرانی را مورد واکاوی قرار داده است. نگارندگان در این جستار با بررسی رمان سرگذشت حاجیبابا کوشیدهاند به این پرسش مهم پاسخ دهند که ایدئولوژی موریه چه سان بر گفتمان وی تأثیر نهاده است؟ اینکه هویت و شیوۀ زندگی شرقی ـ ایرانی، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با تکیه بر نظریۀ تئون وندایک، راهبردهای گفتمانیِ جیمز موریه در دگرسازی و بازنماییِ زندگیِ شرقی ـ ایرانی را مورد واکاوی قرار داده است. نگارندگان در این جستار با بررسی رمان سرگذشت حاجیبابا کوشیدهاند به این پرسش مهم پاسخ دهند که ایدئولوژی موریه چه سان بر گفتمان وی تأثیر نهاده است؟ اینکه هویت و شیوۀ زندگی شرقی ـ ایرانی، در گفتمان این نویسندۀ غربی و مسیحی چگونه بازنمایی شده است، پرسش بعدی این مقاله است. در پیوند با این پرسشها، نگارندگان نقش این بازنماییها را در رویههای تولید گفتمان بهطور انتقادی بررسی کردهاند. روش انجام این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و دادهها بهصورت کتابخانهای گردآوری شدهاند. یافتههای مقاله نشان میدهد در گفتمان موریه، جلوههایی از شرقِ ساختهشدۀ ذهن خاورشناسان غربی وجود دارد که در ایدئولوژیِ آنان بهمنزلۀ «غیر» پنداشته شده و با صورتی از نژادپرستی همراه است. بر پایۀ این ایدئولوژی، موریه کوشیده است از طریق دگرسازی منفیانگار و هویتبخشی به خود از راه انتساب ویژگیهای منفی به ایرانیان، تصویری ناخوشایند از جامعۀ ایران عصر قاجار ارائه کند. شایان ذکر است که در گفتمان رمان، ساختارهای ایدئولوژیکی به شیوههای مختلف در مقولههای «معنا»، «ساختارهای صوری» و «بلاغت» اظهار شدهاند.
تحلیل گفتمان انتقادی
غلامحسین خلیل پور؛ شاهپور شاهولی؛ سید علی سهراب نژاد
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1402، صفحه 216-195
چکیده
تاکنون نظریّههای متنوّعی در شاخههای گوناگون علمی دربارۀ مقولۀ شخصیّت مطرح شده که آراء جین شینودا بولن از آن جمله است. او با رویکردی کهنالگویی و نظرداشت اسطورههای یونانی به بازنمایی ابعاد جدیدی از هر شخصیّت بر مبنای صفاتی که دارند، پرداخته است. نظرات بولن در ارائۀ خوانشی نوین از متون داستانی و شخصیّتهای حاضر در آن، تأثیری ...
بیشتر
تاکنون نظریّههای متنوّعی در شاخههای گوناگون علمی دربارۀ مقولۀ شخصیّت مطرح شده که آراء جین شینودا بولن از آن جمله است. او با رویکردی کهنالگویی و نظرداشت اسطورههای یونانی به بازنمایی ابعاد جدیدی از هر شخصیّت بر مبنای صفاتی که دارند، پرداخته است. نظرات بولن در ارائۀ خوانشی نوین از متون داستانی و شخصیّتهای حاضر در آن، تأثیری مطلوب دارد. به این اعتبار، در پژوهش حاضر با استناد به منابع کتابخانهای و روش توصیفی- تحلیلی، شخصیّتهای مجموعۀ یکی بود یکی نبود از محمدعلی جمالزاده بر اساس آراء کهنالگویی شینودا بولن بررسی شده است. در اینجا ویژگیهای کهنالگویی شخصیّتها با توجّه به کنشها و عملکرد روانی آنان مورد نظر است که میتواند لایههای پنهان شخصیّتها را بروز دهد. نتایج تحقیق نشان میدهد در کلّیّت این مجموعه شاهد نفوذ کهنالگوهای هادس، زئوس، هفائستوس، دیونوسوس و هرمس در دنیای درون و بیرون شخصیّتها بودهایم که برآیند این اثرگذاری گاهی مثبت و گاهی منفی بوده است. این امر بیانگر اعتقاد جمالزاده به خاکستری بودن شخصیّت انسانها و زدودن غبار مطلقانگاری (خوب یا بد) در مواجهه با دیگران است. همچنین، مشخص گردید که شیخ جعفر در داستان رجل سیاسی دارای پیچیدهترین شخصیّت که نشانههایی از کهنالگوهای زئوس (قدرتطلبی)، هرمس (حقهبازی و پیام رسان)، هفائستوس (عدم رضایت درونی، ضعف در مهارتهای سیاسی و ...) در کنش، گفتار و اندیشۀ وی دیده میشود. شخصیّتهای دیگر، کاملاً ساده و قابل پیشبینی خَلق و پردازش شدهاند.