عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا؛ فرزانه تاج آبادی؛ آیلین فیروزیان پور اصفهانی
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، صفحه 1-38
چکیده
حذف از جمله فرآیندهای واجی رایج در زبانها است که در آن یک یا چند مشخصة آوایی در یک موضع مشخص حذف میشود. این بافت خاص میتواند در یک واژة بسیط وجود داشته باشد یا در اثر یک فرایند ساختواژی همچون ترکیب یا وندافزایی ایجادشود. هدف مقاله حاضر این است که در چارچوب نظریة بهینگی به بررسی فرآیند حذف در زبان فارسی گفتاری بپردازد و ...
بیشتر
حذف از جمله فرآیندهای واجی رایج در زبانها است که در آن یک یا چند مشخصة آوایی در یک موضع مشخص حذف میشود. این بافت خاص میتواند در یک واژة بسیط وجود داشته باشد یا در اثر یک فرایند ساختواژی همچون ترکیب یا وندافزایی ایجادشود. هدف مقاله حاضر این است که در چارچوب نظریة بهینگی به بررسی فرآیند حذف در زبان فارسی گفتاری بپردازد و به سؤالات زیر پاسخ دهد: 1. فرآیند حذف در زبان فارسی معیار در چه بافتهایی صورت میگیرد؟ 2. کدام همخوانها و واکهها بیشتر در معرض حذف قرار دارند؟ 3. نوع و مقولة واژگانی کلماتی که حذف در آنها صورت میگیرد، کدام است؟ به این منظور 881 داده از فارسی معیار که در آنها فرایند حذف صورت گرفته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان میدهد که همخوانها بیش از واکهها در معرض حذف هستند و در این میان سهم همخوانهای انسدادی و واکههای کوتاه /a,e,o/ بیشتر است. همچنین کلماتی با مقولة واژگانی اسم و ساخت مشتق بیشتر در معرض حذف قرار دارند و در نهایت اینکه کلمات دوو سه هجایی گرایش بیشتری به سوی حذف داشته و هجای پایانی واژه مناسبترین بافت برای اعمال فرایند حذف است.
مژگان حبیبی؛ محمود الیاسی؛ محمد رضا پهلوان نژاد
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، صفحه 39-59
چکیده
یکی از مسائل قابلتوجه در حوزه زبانشناسی اجتماعی و دوزبانگی، پدیده رمزگردانی است. از جوامع بزرگ دوزبانه در ایران میتوان به جامعه دوزبانههای ترکی آذری-فارسیزبان اشاره کرد که وقوع این پدیده در میان بسیاری از آنان امری معمول است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی علل عوامل رمزگردانی و انواع آن در میان تعدادی از دبیران دوزبانه ترکی آذری-فارسیزبان ...
بیشتر
یکی از مسائل قابلتوجه در حوزه زبانشناسی اجتماعی و دوزبانگی، پدیده رمزگردانی است. از جوامع بزرگ دوزبانه در ایران میتوان به جامعه دوزبانههای ترکی آذری-فارسیزبان اشاره کرد که وقوع این پدیده در میان بسیاری از آنان امری معمول است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی علل عوامل رمزگردانی و انواع آن در میان تعدادی از دبیران دوزبانه ترکی آذری-فارسیزبان در شهر ارومیه میباشد. بدین منظور ابتدا دادههای مرتبط با رمزگردانی این دبیران، از طریق مشاهده مستقیم گردآوری شد. این دادهها پس از آوانگاری، مورد تحلیل قرار گرفت. در پژوهش حاضر، از چارچوب نظری بلوم و گامپرز (1972) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که 15 عامل مختلف در وقوع رمزگردانی در میان این دبیران مؤثر بودهاند. همچنین مشخص گردید این دبیران دوزبانه در سه بافت اتاق دفتر، جلسات شورای دبیران، و کلاسهای ضمن خدمت، در هنگام گفتگو درباره موضوعات آموزشی و غیرآموزشی از هر دو نوع رمزگردانی (استعاری و موقعیتی) استفاده میکنند.
طیبه گودرزی؛ ابراهیم رضاپور؛ ابراهیم کنعانی
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، صفحه 61-84
چکیده
زبان فارسی یکی از ارکان هویت ایرانی است که در عصر گفتوگوی فرهنگی و دهکدهی جهانی مورد توجه خاص استادان، پژوهشگران و علاقهمندان فرهنگ ایرانی در سراسر جهان قرار گرفتهاست. با این همه، رویکردهای متفاوت منابع آموزش زبان فارسی یکی از مشکلات پیش روی زبانآموزان و مدرسان این زبان است. در این مقاله بر اساس الگوی نشانهشناسی فرهنگی ...
بیشتر
زبان فارسی یکی از ارکان هویت ایرانی است که در عصر گفتوگوی فرهنگی و دهکدهی جهانی مورد توجه خاص استادان، پژوهشگران و علاقهمندان فرهنگ ایرانی در سراسر جهان قرار گرفتهاست. با این همه، رویکردهای متفاوت منابع آموزش زبان فارسی یکی از مشکلات پیش روی زبانآموزان و مدرسان این زبان است. در این مقاله بر اساس الگوی نشانهشناسی فرهنگی مکتب تارتو، چگونگی بازنمایی فرهنگ ایرانی در سطح پایه و میانی کتابهای خواندن و درک مطلب فارسی ویژهی زبانآموزان غیرایرانی بررسی شد. به این منظور برای استخراج نشانههای فرهنگی، ابعاد سهگانهی فرهنگ(بعد شعری، بعد بافت، بعد محتوا)، و رویکردهای سهگانهی نشانهشناسی فرهنگی مکتب تارتو(رویکرد خود و نه دیگری، دیگری و نه خود، نه خود و نه دیگری)، مورد ملاحظه قرار گرفت. سپس برای اطمینان از نتیجه ی حاصل شده در آمار توصیفی، فرضیه ی پژوهش با استفاده از کای دو تک متغیره (Chi-square Test) و تی تست مستقل(Independent Sample T-test) نیز بررسی شد. در پایان نیز برای آموزش بعد بافت و محتوای فرهنگی در آموزش زبان دوم الگویی پیشنهاد گردید که طبق سازوکارِ آن، چنانچه تدوینگران متون آموزشی تمایل به استفاده از رویکرد خود و نه دیگری داشتهباشند؛ لازم است از برجستهسازی ابعاد بافت فرهنگیِ خود بهره گیرند.
فاخته نخاولی؛ اعظم استاجی؛ عطیه کامیابی گل
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، صفحه 85-110
چکیده
پژوهش حاضر، مطالعهای توصیفی، تحلیلی و میدانی است که به بررسی نمونه اعلای دروغ در زبان فارسی و همچنین به ارتباط میان کنش گفتار دروغ و متغیرهای سن، جنسیت، رشته تحصیلی، جهتگیری مذهبی، منطقه جغرافیایی ( شهر یا مکانی که آزمودنیهای مورد نظر در آن بزرگ شدهاند) می پردازد. در این پژوهش از پرسشنامه ی رویکردهای مذهبی آلپورت و همچنین پرسشنامه ...
بیشتر
پژوهش حاضر، مطالعهای توصیفی، تحلیلی و میدانی است که به بررسی نمونه اعلای دروغ در زبان فارسی و همچنین به ارتباط میان کنش گفتار دروغ و متغیرهای سن، جنسیت، رشته تحصیلی، جهتگیری مذهبی، منطقه جغرافیایی ( شهر یا مکانی که آزمودنیهای مورد نظر در آن بزرگ شدهاند) می پردازد. در این پژوهش از پرسشنامه ی رویکردهای مذهبی آلپورت و همچنین پرسشنامه ی کلمن و کی استفاده نموده و برای تحلیل داده های حاصل از نرم افزار اس پی اس اس نسخه ی ۲۲، بهره گرفته ایم. این پرسشنامه ها به ۲۸۰ دانشجوی دانشکدهی ادبیات که در ۸ رشتهی مختلف در مقطع تحصیلات تکمیلی، مشغول به تحصیل بودند، داده شد. انتخاب آزمودنیها به صورت داوطلبانه و براساس جدول تعمیمپذیری مورگان، انجام گرفت. نتایج این بررسی ها نشان داد که نمونهی اعلای دروغ در زبان فارسی دارای سه مؤلفه است: مؤلفهی بیان خبر، مؤلفهی کذب بودن خبر و مؤلفهی قصد فریب داشتن. نتایج همچنین نشان داد که تنها میان متغیر منطقهی جغرافیایی و مفهوم دروغ همبستگی و ارتباط وجود دارد و میان سایر متغیرهای مورد نظر با کنش گفتار دروغ تفاوت معنادار مشاهده نشد.
منصور رحیمی فر؛ والی رضایی؛ رضوان متولیان
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، صفحه 111-139
چکیده
ساختهای کامل ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ، از مقوله های دستوری بحث برانگیز و دارای پیچیدگی از جنبه صوری و معنایی است. علت این پیچیدگی را باید در این ویژگی جستجو نماییم که از یک سو با گذشته و از سوی دیگر با زمان حال پیوند دارد. هم گذشته و هم کامل در پیوند با رویدادی به کار میروند که پیش از هنگام گفتار رخ داده اند، هر چند در مورد ساخت کامل، بر ...
بیشتر
ساختهای کامل ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ، از مقوله های دستوری بحث برانگیز و دارای پیچیدگی از جنبه صوری و معنایی است. علت این پیچیدگی را باید در این ویژگی جستجو نماییم که از یک سو با گذشته و از سوی دیگر با زمان حال پیوند دارد. هم گذشته و هم کامل در پیوند با رویدادی به کار میروند که پیش از هنگام گفتار رخ داده اند، هر چند در مورد ساخت کامل، بر خلاف گذشته، نقطه زمانی ویژهای مد نظر نیست. ساخت کامل میتواند به همه بازه زمانی رخدادی که ما از آن گفتگو میکنیم یا به هر بخشی از آن پیوند داشته باشد. افزون بر این، پیوند رویداد با نقطه ارجاع وابستگی ساخت کامل را با زمان حال نمایش میدهد که در مورد گذشته نقلی، همان زمان گفتار یا «پیوند با اکنون» است. از سوی دیگر پیوند ساختهای کامل با نمود و زمان دستوری نیز به پیچیدگی آنها میافزاید. در این تحقیق به دو نوع ساخت کامل گذشته نقلی و گذشته نقلی استمراری می پردازیم. بر این پایه، انگیزه نگارش این نوشتار فراهم آوردن تبیینی از کارکردهای گوناگون این دو ساخت در زبان فارسی امروز است به ویژه این که فراوانی کاربرد آنها نسبت به سایر ساختها گستردهتر است. در این نوشتار، که دادههای آن بیشتر از زبان گفتاری معاصر و از محتوای سریالهای تلویزیونی، فیلمهای سینمایی، گفتگوهای خبری، روزنامهها، گاهنامه ها، پیکره زبانی بیجن خان و نیز در برخی زمینه ها برای پشتیبانی از پیشنهادها، از نثر گذشته فارسی نیز فراهم آمده است، با تحلیلی نقشگرایانه از ساختهای یادشده در چهارچوب رویکرد نقشی-ردهشناختی دریافتیم که بارزترین کارکردهای گذشته نقلی آگاهیهای غیر مستقیم، فراکنش زمانی، کارکرد تجربی، خبر داغ، کارکرد جهانی و شگفت نمایی هستند و گواهنمایی و استمرار رویداد از مهمترین کارکردهای گذشته نقلی استمراری به شمار میرود. افزون بر این دو ساخت یاد شده همزمان در بر دارنده مفهوم زمان و نمود هستند.
الهه طاهریقلعهنو؛ محمد دبیرمقدم
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، صفحه 141-172
چکیده
هدف این پژوهش آن است که دریابد انواع و بسامد گفتماننماهای به کار رفته توسط کودکان پسر و دختر یازده ساله تکزبانه فارسیزبان در بافت روایی چیست. گفتماننماها عناصر واژی هستند که در فرایند دستوریشدگی، همه یا بخشی از معنای واژگانی یا ویژگیهای دستوری خود را از دست دادهاند و در سطح گفتمان ایفای نقش میکنند. این پژوهش بر روی پیکره ...
بیشتر
هدف این پژوهش آن است که دریابد انواع و بسامد گفتماننماهای به کار رفته توسط کودکان پسر و دختر یازده ساله تکزبانه فارسیزبان در بافت روایی چیست. گفتماننماها عناصر واژی هستند که در فرایند دستوریشدگی، همه یا بخشی از معنای واژگانی یا ویژگیهای دستوری خود را از دست دادهاند و در سطح گفتمان ایفای نقش میکنند. این پژوهش بر روی پیکره روایی 11207 کلمهای کودکان انجام شدهاست. آزمودنیهای این پژوهش 19 دختر و 20 پسر یازده ساله فارسیزبان تهرانی بودند که از منطقه 9 شهر تهران به شیوه غیرتصادفی و هدفمند انتخاب شدند. نتایج آزمون فیشر نشان داد که هر چند پسران در مجموع 349 گفتماننما و دختران 314 گفتماننما را به کار بردند اما این تفاوت عملکرد تنها در خصوص گفتماننمای «خب» معنادار بود و در خصوص سایر گفتماننماها معنادار نبود. همچنین دختران با کاربرد 25 نوع گفتماننما از انواع متنوعتری نسبت به پسران با کاربرد 20 نوع گفتماننما بهره بردند. سه گفتماننمای «بعد»، «بعدش» و «و» بالاترین میزان کاربرد را داشتند. این موضوع را میتوان با اصل تصویرگونگی تبیین کرد. بر اساس این اصل توالی عناصر جمله منطبق با توالی رخدادهای جهان خارج است. از اینرو، کاربرد سه گفتماننمای فوق که بیانگر توالی رخدادهای داستان بودند از سوی کودکان این پژوهش بیشتر بود.
مریم سادات طیرانی؛ سید علی اصغر سلطانی؛ علی ربیع
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، صفحه 173-192
چکیده
ویژگیهای برجسته زبانی و ادبی نهجالبلاغه همواره مایه پژوهشهای زبانی و ادبی بوده است. در این میان شقشقیه خطبهای مهم است که افزون بر آموزههای اخلاقی، از بعد زبانی نیرومندی برخوردار است. از این رو این مقاله میکوشد تا از طریق ایجاد یک سهضلعی هرمنوتیک متشکل از بافتشناسی سیاسی-اجتماعی، نظریه فراگفتمان و مبانی بلاغت، به درک ...
بیشتر
ویژگیهای برجسته زبانی و ادبی نهجالبلاغه همواره مایه پژوهشهای زبانی و ادبی بوده است. در این میان شقشقیه خطبهای مهم است که افزون بر آموزههای اخلاقی، از بعد زبانی نیرومندی برخوردار است. از این رو این مقاله میکوشد تا از طریق ایجاد یک سهضلعی هرمنوتیک متشکل از بافتشناسی سیاسی-اجتماعی، نظریه فراگفتمان و مبانی بلاغت، به درک و شناخت بهتری از لایههای پنهان خطبه شقشقیه دست یابد. در این راستا، از شیوه اسنادی و کتابخانهای برای جمعآوری دادهها و تحلیل آنها، استفاده شده است. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر حوزه بافت اجتماعی-سیاسی که خطبه در آن ایراد شده، شناسایی نشانگرهای فراگفتمان شامل نشانگرهای محاورهای و تعاملی (مطابق با مدل هایلند، 2005) و فنون اقناع مخاطب از حیث روشهای بنیادین بلاغت (اتوس، لوگوس، پاتوس) است. نتایج بررسی متن خطبه شِقشِقیّه، نشان داد که گذرها با بسامد 20 پرتکرارترین و چارچوبسازها و استنادها با بسامد 1، کم تکرارترین نشانگرهای محاورهای هستند. همینطور، نگرشها و خوداظهارها با بسامد 7 پرتکرارترین، و درگیرسازها با بسامد 2 کم تکرارترین نشانگرهای تعاملی هستند و هیچ نوع ارجاع درون متنی و عبارت احتیاطی در متن خطبه مشاهده نمیشود. همچنین، نشانگرهای محاورهای پرتکرارتر از نشانگرهای تعاملی بودند. همچنین، تحلیل خطبه نشان داد که گفتمان امام علی(ع) در خطبه شِقشِقیّه که متنی نه کنایهوار بلکه پراستعاره است جلوهای معرفتی دارد، چه گویی گوینده با مخاطبی غافل روبهرو است و لاجرم مسیر سخن میبایست به سوی هشدار به پیش رود. وجه غالب کلام امام علی(ع) در این خطبه عمدتاً متمرکز بر روشهای بنیادین لوگوس و پاتوس است، زیرا بافت اجتماعی-سیاسی، وجود جنبههای عقلانی و البته احساسی در کنار هم را ایجاب میکردهاست.
سید حمزه موسوی؛ محمد عموزاده
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، صفحه 193-225
چکیده
در مقاله حاضر تلاش شده است تا انگیزههای معناشناختی و کاربردشناختی باهمآیی واژگانی بر اساس معناشناسی قالبی که مشخص میکند چه واژههایی با واژة "دست" باهمآیی دارند و چه انگیزه شناختی میتواند توجیهگر کنار هم قرار گرفتن این واژهها باشد، بررسی شود. به عبارت دیگر، پرسش این است آیا انگیزهای که واژههای پایه و باهمآی را در کنار ...
بیشتر
در مقاله حاضر تلاش شده است تا انگیزههای معناشناختی و کاربردشناختی باهمآیی واژگانی بر اساس معناشناسی قالبی که مشخص میکند چه واژههایی با واژة "دست" باهمآیی دارند و چه انگیزه شناختی میتواند توجیهگر کنار هم قرار گرفتن این واژهها باشد، بررسی شود. به عبارت دیگر، پرسش این است آیا انگیزهای که واژههای پایه و باهمآی را در کنار یکدیگر نگاه میدارد، تناسب قالبی بین دو واژه است یا خیر. برای بررسی این مهم لازم است قالب واژههای باهمآی و پایه با قالب کل ترکیب مقایسه شود. به این ترتیب، باهمآیی با واژة "دست" مورد بررسی قرار گرفته و در آن باهمآیی فعلی و اسمی از یکدیگر بازشناخته شدهاند. به علاوه، مشاهده شده که هر چند واژة "دست" با برخی از واژهها باهمآیی دارد، اما با واژههای مترادف آنها باهمآیی ندارد. همچنین، گاهی ساختارهایی وجود دارند که در ظاهر تناسب قالبی ندارند، اما از طریق استعاره و مجاز متناسب میشوند. گاهی اوقات استعاره و مجاز به واسطة مفاهیم فرهنگی امکان مفهومسازی پیدا میکنند که از آن جمله میتوان به شیطان، استعمار و عالم غیب اشاره کرد.
فرهاد معزی پور
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، صفحه 227-259
چکیده
در زبان فارسی به حضور همزمان مفعول رایی و یک واژهبست دوگانسازی واژهبستی اطلاقمیشود. در این مقاله نشانخواهیمداد که ارائۀ یک تحلیل دستوری صحیح از این فرایند منوط است به تمایزی که میان مرز بند و جمله قائل میشویم. همنمایگی مفعول رایی و واژهبست ضمیری در حوزۀ بند، ذیل عنوان دوگانسازی قرار میگیرد؛ درحالی که اگر ...
بیشتر
در زبان فارسی به حضور همزمان مفعول رایی و یک واژهبست دوگانسازی واژهبستی اطلاقمیشود. در این مقاله نشانخواهیمداد که ارائۀ یک تحلیل دستوری صحیح از این فرایند منوط است به تمایزی که میان مرز بند و جمله قائل میشویم. همنمایگی مفعول رایی و واژهبست ضمیری در حوزۀ بند، ذیل عنوان دوگانسازی قرار میگیرد؛ درحالی که اگر رابطۀ همنمایگی میان این دو سازه در حوزۀ جمله قرار بگیرد فرایند موردنظر، چپنشانی است که به موجب آن گروه اسمی نشانهگذاریشده با «را» به حاشیۀ چب بند منتقل شده و نقش آن در مقام مفعول را همان واژهبست در درون بند بر عهده میگیرد. شاید بتوان بارزترین وجه تمایز میان دو ساخت دوگانسازی مفعول و چپنشانی آن را، حضور یک وقفۀ آوایی در مورد دوم دانست.
علی ایزانلو
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، صفحه 261-284
چکیده
تغییراتی که در یک سطح زبانی رخ میدهد مرتبط با دیگر سطوح زبان نیز میباشد. این نکته را میتوان در تعاملات بینزبانی همچون وامگیری مشاهده کرد. نامها از جمله نشانههای زبانی هستند که به هنگام وامگیری ترجمه نمیشوند. در عوض، هر زبان با توجه به محدودیتهای آوایی خود، تغییراتی در صورت نامهای وام گرفته میدهد. در این پژوهش، ...
بیشتر
تغییراتی که در یک سطح زبانی رخ میدهد مرتبط با دیگر سطوح زبان نیز میباشد. این نکته را میتوان در تعاملات بینزبانی همچون وامگیری مشاهده کرد. نامها از جمله نشانههای زبانی هستند که به هنگام وامگیری ترجمه نمیشوند. در عوض، هر زبان با توجه به محدودیتهای آوایی خود، تغییراتی در صورت نامهای وام گرفته میدهد. در این پژوهش، با بررسی 93 نام دوجزئی در گونه ترکی اسفیدانی، تلاش کردهایم الگوهای آوایی و کارکردهای ارتباطی تغییرات انجام گرفته را تحلیل کنیم. برای این منظور، پس از گردآوری نامهای کوچک دوجزئی تغییریافته، به مقایسه صورت آوایی هر یک از نامها در زبان فارسی و گونه موردپژوهش پرداختهایم. تحلیل دادهها نشان میدهد فرایندهای نرمشدگی، نیمهافراشتگی، افتادگی، و پیشینشدگی بسامد بالاتری نسبت به دیگر فرایندها دارند. علاوه بر این، کوتاهسازی واژگانی از طریق حذف یک آوا یا زنجیره آوایی یا هجایی، برجستهترین فرایند آوایی است که به دلایل غیرآوایی رخ میدهد؛ بهینهسازی کارکرد ارتباطی زبان یکی از انگیزههای اصلی این نوع تغییرات است که در قالب رساترسازی نامها نمود یافته است. همچنین، دادهها تبدیل صورت آوایی یک نام به صورتهای مختلف را در گذر از فارسی به گونه موردپژوهش نشان میدهند. صورتهای مختلف به وجود آمده در موقعیتهای جداگانهای به کار گرفته میشوند؛ برای نمونه، صورتهای کوتاهتر یک نام در جهت نمایش و تثبیت رابطه فرا-فرودستی به کار میروند..
آزاده شریفی مقدم
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، صفحه 285-311
چکیده
مفهومیشدگی حوزۀ معنایی مرگ به دلیل پیچیدگی و ناشناختگی از طریق ساختارهای استعاری بهطرق مختلف و گاه حتی متقابل صورتمیگیرد. هدف اصلی این مقاله بررسی نگاشتهای مفهومی مرگ با حوزههای مبدأ متقابل و توجیه آن درقالب نظریۀ تصویرگونگی است. پیکرۀ مورد بررسی با درنظر گرفتن آثار ادبی زبان فارسی از عواملی چون بازۀ زمانی، جنسیّت، ...
بیشتر
مفهومیشدگی حوزۀ معنایی مرگ به دلیل پیچیدگی و ناشناختگی از طریق ساختارهای استعاری بهطرق مختلف و گاه حتی متقابل صورتمیگیرد. هدف اصلی این مقاله بررسی نگاشتهای مفهومی مرگ با حوزههای مبدأ متقابل و توجیه آن درقالب نظریۀ تصویرگونگی است. پیکرۀ مورد بررسی با درنظر گرفتن آثار ادبی زبان فارسی از عواملی چون بازۀ زمانی، جنسیّت، وزن و گونههای ادبی انتخاب و بررسی شد. برطبق نتایج این بررسی، حوزههای متقابل زیر مشاهده شد: جهت، مسیر، فاصله، طیفِ نور، فضا، جانبخشی، خوراک، درجۀ حرارت و نیز طیف سلامت و دوام. این ویژگی با توجه به تجربۀ انسان از مرگ در جهان مادی از یکسو و باورها و اعتقادات مذهبی توجیه شده و نشانمیدهد که بین تقابلهای استعاری در درون زبان (سطح دالّ) و ویژگیهای برونزبانی (سطح مدلول) نوعی هماهنگی از نوع تصویرگونه وجوددارد.
پریسا نجفی؛ فریده حق بین
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، صفحه 313-333
چکیده
گفتمان موجود در فرایند بازجویی از حیطههای جالب و ارزشمند انواع پژوهشهای زبانی است. آنچه که گفتمان و تعامل بازجویی را شکل میدهد، توالی پرسش و پاسخها است. نگارندگان در جستار حاضر به بررسی و تقسیمبندی انواع صورتهای پرسشی در فرایند بازجویی پرداخته و همچنین مؤلفة کاربردشناختی «میزان کنترلکنندگی» را در بررسیها لحاظ کردهاند. ...
بیشتر
گفتمان موجود در فرایند بازجویی از حیطههای جالب و ارزشمند انواع پژوهشهای زبانی است. آنچه که گفتمان و تعامل بازجویی را شکل میدهد، توالی پرسش و پاسخها است. نگارندگان در جستار حاضر به بررسی و تقسیمبندی انواع صورتهای پرسشی در فرایند بازجویی پرداخته و همچنین مؤلفة کاربردشناختی «میزان کنترلکنندگی» را در بررسیها لحاظ کردهاند. لازم به ذکر است که دادههای پژوهش حاضر بر اساس دادههای متشکل از بیستویک پرونده کیفری در سه شعبه از دادسرای شهر شیراز تشکیل شده است. تحلیلها مؤید این نکته است که توزیع انواع سؤالها در گفتمان بازجویی به میزان چشمگیری با یکدیگر تفاوت دارد، به گونهای که از شش نوع صورتهای پرسشی اطلاعی گسترده، اطلاعی محدود، اختیاری، بله/ خیر، اخباری و تأکیدی بیشترین کاربرد را به ترتیب اطلاعیهای محدود و اطلاعیهای گسترده به خود اختصاص میدهند و به لحاظ کنترلکنندگی نیز دارای کمترین میزان میباشند. دلیل این امر را نیز میتوان به بافت و فضای بازجویی در مرحله دادرسی نسبت داد که به موجب آن بازپرس قصد دستیابی هرچه بیشتر به اطلاعات و جمعآوری ادله برای مرحله متعاقب یعنی دادگاه را دارد. از دیگر یافتههای پژوهش حاضر نیز میتوان به این نکته اشاره داشت که پرسشیهای اخباری که عموما در بسیاری از پژوهشها در دسته پرسشهای بسته قرار میگیرند، بر اساس دادههای حاضر در دسته پرسشهای باز قرار میگیرند.