تحلیل گفتمان انتقادی
عرفان ابراهیمی؛ بهروز محمودی بختیاری
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402، صفحه 1-24
چکیده
در این پژوهش، گفتمان دو نمایشنامه از نغمه ثمینی با توجه به هژمونی زمان تولید و مصرف آنها بررسی شده است. در این بررسی، نمایشنامه نه بهعنوان یک متن هنری صِرف، بلکه بهعنوان یک عنصر زبانی مطالعه شده که در برگیرندۀ گفتمانهای مختلف است که در اینجا، کارکرد اجتماعی آن با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، موردبررسی قرار گرفته ...
بیشتر
در این پژوهش، گفتمان دو نمایشنامه از نغمه ثمینی با توجه به هژمونی زمان تولید و مصرف آنها بررسی شده است. در این بررسی، نمایشنامه نه بهعنوان یک متن هنری صِرف، بلکه بهعنوان یک عنصر زبانی مطالعه شده که در برگیرندۀ گفتمانهای مختلف است که در اینجا، کارکرد اجتماعی آن با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، موردبررسی قرار گرفته است. متنهای انتخاب شده برای این پژوهش، نمایشنامههای شکلک و خواب در فنجان خالی هستند که هر دو در بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ یعنی همزمان با دولت اصولگرا امکان مصرف در جامعه (به معنای انتشار و اجرا) داشتهاند. با استفاده از مدل سه مرحلهای فرکلاف یعنی تحلیل متن، یافتن کارکرد گفتمانی و یافتن کارکرد اجتماعی این نتیجه حاصل میشود که گفتمان حاکم در آن دوران بر شکلگیری متون تأثیر داشته است و همزمان گفتمانهای مورداستفاده نویسنده در نمایشنامهها بر اساس جنسیت نویسنده و برخی ویژگیهای دیگر با مفصلبندی گفتمانیِ هژمونی زمانه فاصله دارد. اگرچه نویسنده سعی دارد با استفاده از ابزارهای زبانی از هژمونی فاصله بگیرد، اما میزان این فاصله و چگونگی بازتاب ایدئولوژی و قدرت در متنهای موردنظر قابلبررسی هستند.
زبانشناسی عمومی
فائقه ابراهیم پورنیک؛ عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا؛ محمد دبیر مقدم
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402، صفحه 25-49
چکیده
در پژوهش حاضر تلاش میشود یک مورد خاص از کاربرد پیبست ضمیری (ـش) در فارسی محاورهای از منظر نقشگرایی موردبررسی قرار گیرد. برای تهیه پیکره از دو رمان مجموعاً 56500 واژهای که به زبان محاورهای نگارش یافته و همچنین اطلاعات موجود در فضای مجازی استفاده شد و 110 جمله با ساخت موردنظر استخراج گردید. بررسی دادهها نشان میدهد مرجع ...
بیشتر
در پژوهش حاضر تلاش میشود یک مورد خاص از کاربرد پیبست ضمیری (ـش) در فارسی محاورهای از منظر نقشگرایی موردبررسی قرار گیرد. برای تهیه پیکره از دو رمان مجموعاً 56500 واژهای که به زبان محاورهای نگارش یافته و همچنین اطلاعات موجود در فضای مجازی استفاده شد و 110 جمله با ساخت موردنظر استخراج گردید. بررسی دادهها نشان میدهد مرجع پیبست (ـش) دانش مشترک و مفروض میان طرفین مکالمه است که ممکن است در قالب یک گزاره در گفتمان بازنمایی شود و یا با استفاده از یک عنصر در زبان فعال شود؛ بنابراین پیبست (ـش) از لحاظ ساختاری محرک پیشانگاری و افزودههای (راستش، حقیقتش، واقعیتش) گفتماننما هستند. مرجع پیبست حاوی اطلاع کهنه و معرفۀ مشخص است؛ اما گزارۀ پس از آن حاوی اطلاع نو و نکرۀ مشخص است. گزارهای که پس از پیبست ضمیری میآید کانون اطلاعی جمله است. پیبست ضمیری سومشخص مفرد هم در قالب افزوده و هم یک بند در آغاز جمله ظاهر میشود که هر دو صورت در جمله قابلحذف هستند و نقش معنایی و کاربردی آنان تصریحِ بیان حقیقت است.
معنا شناسی
سید اصغر موسوی؛ اکبر شعبانی؛ بتول فخراسلام؛ پروین دخت مشهور
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402، صفحه 51-73
چکیده
نشانهشناسی دانشی است که به مطالعۀ نظامهای نشانهای، فرایند تأویل و معنا و حقیقت پنهان در پس رمزها، نشانهها، نمادها و علائم میپردازد. این دانش در حوزههای گوناگون روابط بشری کاربردها و کارکردهای قابلتوجهی دارد. ادبیات و ازجمله ادبیات کودک از مهمترین این حوزههاست. پژوهش حاضر کوشیده است به روش تحلیلی-توصیفی، شعرهای کودک ...
بیشتر
نشانهشناسی دانشی است که به مطالعۀ نظامهای نشانهای، فرایند تأویل و معنا و حقیقت پنهان در پس رمزها، نشانهها، نمادها و علائم میپردازد. این دانش در حوزههای گوناگون روابط بشری کاربردها و کارکردهای قابلتوجهی دارد. ادبیات و ازجمله ادبیات کودک از مهمترین این حوزههاست. پژوهش حاضر کوشیده است به روش تحلیلی-توصیفی، شعرهای کودک سلمان هراتی را با بهرهگیری از دیدگاههای رولان بارت (1974) تحلیل رمزگانی نماید. نتایج حاصله نشان میدهد که شعر هراتی به دلیل اشتمال بر زمینههای گوناگون از عناصر طبیعی و ایدئولوژیک، سرشتی بکر، ساده و صمیمی، مختصات برجستۀ زمانی و مکانی، گسترۀ مضمون اجتماعی و گفتمان آرمانی، قادر است رمزگانها و بهتبع آن معنا و تأویلهای گوناگون را تولید کند. این ویژگیها اگرچه با توانش خواننده ارتباط مستقیم دارند، نشان میدهند که شعر هراتی در مواجهه با مکانیسمهای تأویلی رمزگانها و تحلیل سایر عناصر نشانهشناختی، ژرفساخت معنایی ساختارمند و اندیشیده شده دارد. بینامتنیت عامل دیگری است که در فرایند نشانه معناشناسی و تفسیر درون و برونمتن، فضا و امکان بازتولید محتوا را برای خواننده فراهم میآورد. روایت در شعر سلمان بهعنوان عامل یکپارچگی محور عمودی، رمزگانهای متنوعی را تولید کرده است. نمود قابلتوجه رمزگانهای کنش روایی، نمادین و هرمنوتیک، نشانگر روایتمندی و ماهیت دلالتگر شعر او است. دلالتها در شعر هراتی تداعیهای عینی و شفافی را سبب میشود و فرامتن را بهطور مؤثری در تأویل و تحلیل نشانهها دخیل میسازد.
کاربرد شناسی
الهام ضیایی؛ اعظم استاجی؛ عطیه کامیابی گل
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402، صفحه 75-105
چکیده
حوزۀ مفاهیم ریاضی که مشتمل بر شمارش، مقایسه و ارزش مکانی اعداد است یکی از بنیادیترین حوزههاست که تأثیرات بسیاری در زندگی روزمره فرد دارد. فرد ممکن است برای حل یک مسأله ریاضی راهبرد شمارش را بهکار ببرد که سیستم واجی را درگیر میکند؛ چراکه در روند شمردن باید نمودهای واجی کلمات عددی را بازیابی کند که این از طریق حافظه کاری واجی امکانپذیر ...
بیشتر
حوزۀ مفاهیم ریاضی که مشتمل بر شمارش، مقایسه و ارزش مکانی اعداد است یکی از بنیادیترین حوزههاست که تأثیرات بسیاری در زندگی روزمره فرد دارد. فرد ممکن است برای حل یک مسأله ریاضی راهبرد شمارش را بهکار ببرد که سیستم واجی را درگیر میکند؛ چراکه در روند شمردن باید نمودهای واجی کلمات عددی را بازیابی کند که این از طریق حافظه کاری واجی امکانپذیر است. در این پژوهش سعی بر آن است تا به بررسی تأثیر آموزش آگاهی واجی بر عملکرد حوزه مفاهیم ریاضی دانشآموزان دختر پایه دوم ابتدایی پرداخته شود. بر همین اساس پژوهش حاضر که از نوع آزمایشی و کاربردی است، بر روی تعداد 140 نفر دانشآموز دختر پایه دوم دبستان شهر قوچان در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شد. از این میان تعداد 70 نفر بهعنوان گروه گواه و 70 نفر بهعنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 35-30 دقیقهای در معرض آموزش آگاهی واجی قرار گرفتند. از هر دو گروه، هم در حوزه آگاهی واجی و هم در حوزه مفاهیم ریاضی، پیشآزمون و پسآزمون به عمل آمد. نتایج نشان داد آموزش مهارت آگاهی واجی بر افزایش نمره آزمون ریاضی (حوزه مفاهیم) در دانشآموزان دختر پایه دوم دبستان تأثیر معنیداری دارد. بدین ترتیب نتایج پژوهش حاضر همراستا با نتایج سایر پژوهشهای انجام شده در این زمینه است. اما جنبه تفاوت این پژوهش با سایر پژوهشها، تقسیمبندی مهارت آگاهی واجی بر مبنای سن و در نظر گرفتن حوزههای مختلف برای آزمون ریاضی بود. در این پژوهش صرفاً به حوزه مفاهیم پرداخته شده است.
ساختواژه
کورش کریمی؛ آرزو نجفیان؛ راضیه مهدی بیرقدار؛ سیدمحمد حسینی معصوم
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402، صفحه 107-137
چکیده
جستار حاضر در تلاش است با اتخاذ روش تحلیلی _ توصیفی و بهرهگیری از امکانات صرف ساختی بوی (2010) سلسلهمراتبی طرحوارهای حاکم بر صورتبندی اسمهای مرکب برونمرکز در کردی سورانی را کشف کرده و به مدلی کلی از نظام مفهومساز ناظر بر آنها دست یابد. در وهلۀ نخست دادههای پژوهش شامل 1400 اسم مرکب از فرهنگهای کردی- فارسی ههنبانه بورینه ...
بیشتر
جستار حاضر در تلاش است با اتخاذ روش تحلیلی _ توصیفی و بهرهگیری از امکانات صرف ساختی بوی (2010) سلسلهمراتبی طرحوارهای حاکم بر صورتبندی اسمهای مرکب برونمرکز در کردی سورانی را کشف کرده و به مدلی کلی از نظام مفهومساز ناظر بر آنها دست یابد. در وهلۀ نخست دادههای پژوهش شامل 1400 اسم مرکب از فرهنگهای کردی- فارسی ههنبانه بورینه (شرفکندی، 1369) و فرهنگ فارسی- کردی دانشگاه کردستان (1393) بهصورت تمامشمار استخراج شد. در مرحلۀ دوم با استفاده از آزمون هستهمندی و شمول معنایی اسکالیز و گویورا (2006) و همچنین شمّ زبانی دو تن از نگارندگان بهعنوان گویشور بومی، 842 نمونهشدگی، یعنی بالغ بر 60 درصد از کل دادهها برونمرکز تشخیص داده شدند. سپس با استفاده از ابزار نظری پژوهش و اتکا بر نمونهشدگیهای موردبررسی، یک کلانطرحواره، 12 طرحوارههای میانی و 54 ریزطرحوارۀ حاکم بر اسمهای مرکب برونمرکز، ترسیم شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد صرف قرارگرفتن واژه ذیل عنوان برونمرکز به معنای گسیختگی در انگیزش و انسداد کامل رابطۀ میان صورت و معنا در تمامی موارد نبوده، بلکه این امر طیفی از ترکیبهایی با تیرهگی معنایی کمتر تا ترکیبهای مطلقاً تیره را در بر میگیرد. شایان ذکر است که وجود ترکیبهای فاقد هستۀ اسمی را میتوان نشانهای دال بر عدم تأثیرپذیری مقولۀ واژگانی برونداد از سازههای مشارکتکننده در ساخت بهحساب آورده و این امر را در قالب تراوش مشخصههای طرحوارۀ حاکم بر نمونهشدگیهای تحت تسلط تفسیر کرد. بهبیاندیگر یافتههای پژوهش نشان میدهند طرحوارهها هم بر تعیین مشخصههای صوری ساخت و هم بر تعیین حدود معنایی آنها تأثیرگذار هستند.
واج شناسی
فرناز عبادی؛ محمدرضا اروجی؛ سکینه جعفری؛ مهری تلخابی
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402، صفحه 139-163
چکیده
در این تحقیق سعی شده برخی فرایندهای واژ-واجی یعنی فرایندهای واجی که در مرز تکواژها (ریشه و پسوند) رخ میدهد، در چهارچوب بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993) بررسی شود. زبان ترکی آذری، زبانی پیوندی است بهطوریکه حروف اضافه (پساضافه) بهصورت پسوند به ریشه پیوند میخورند. این تحقیق بهصورت توصیفی-تحلیلی و بر اساس دادههایی صورت گرفته ...
بیشتر
در این تحقیق سعی شده برخی فرایندهای واژ-واجی یعنی فرایندهای واجی که در مرز تکواژها (ریشه و پسوند) رخ میدهد، در چهارچوب بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993) بررسی شود. زبان ترکی آذری، زبانی پیوندی است بهطوریکه حروف اضافه (پساضافه) بهصورت پسوند به ریشه پیوند میخورند. این تحقیق بهصورت توصیفی-تحلیلی و بر اساس دادههایی صورت گرفته که بهصورت مصاحبه از سی گویشور بومی زن و مرد شهر زنجان (بین 15 تا 75 سال) در سه گروه نوجوان، میانسال و بزرگسال (هر گروه ده نفر) جمع آوری شده است. بر اساس نظریه بهینگی، محدودیتهای وفاداری و نشانداری مربوط به فرایندهای واژ-واجی مشخص شد و تعامل محدودیتها برای بهدست آوردن صورت بهینه موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد محدودیت ONSET (هجا باید دارای آغازه باشد) و محدودیت HARMONY (واکه پسوند باید از نظر مشخصه پسین و گرد با آخرین واکه ریشه هماهنگی داشته باشد) بهعنوان محدودیتهای بالارتبه در زبان ترکی آذری گویش زنجانی در نظر گرفته میشود. همچنین محدودیتهای وفاداری IDENT-IO (واحد برونداد باید دارای ارزش برابر با واحد متناظر دروندادیاش باشد) در رتبهبندی محدودیتها دارای رتبه پایینی هستند و تخطی از آنها گزینه را غیربهینه نمیکند. همچنین میتوان گفت نظریه بهینگی توانایی توصیف فرایندهای واژ-واجی در زبان ترکی آذری را دارد.
زبانشناسی و گویشهای خراسان
حمید خصلتی
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402، صفحه 165-177
چکیده
پژوهش و بررسی گویشهای اصیل فارسی از جمله پژوهشهایی است که برای پژوهشگر لذتی دوچندان همراه دارد و همچنین دستاوردهای حاصل از آن میتواند دستمایهٔ کارگزاران فرهنگی کشور قرار گیرد و راهگشای پژوهشهای بعدی در این مسیر باشد. خراسان بزرگ که خاستگاه زبان فارسی دری بوده است، هنوز از یک ویژگی منحصربهفرد برخوردار است و آن دور بودن گویش ...
بیشتر
پژوهش و بررسی گویشهای اصیل فارسی از جمله پژوهشهایی است که برای پژوهشگر لذتی دوچندان همراه دارد و همچنین دستاوردهای حاصل از آن میتواند دستمایهٔ کارگزاران فرهنگی کشور قرار گیرد و راهگشای پژوهشهای بعدی در این مسیر باشد. خراسان بزرگ که خاستگاه زبان فارسی دری بوده است، هنوز از یک ویژگی منحصربهفرد برخوردار است و آن دور بودن گویش بسیاری از از تغییرات گستردهٔ زبانی است. گویش شهرهایی چون گناباد، قاین، تایباد، تربتحیدریه بهگونهای است که کمترین تغییرات را در طول زمان شاهد بوده است و مقایسۀ گویش و واژگان مردم این مناطق با منابع مکتوب قرنهای چهارم و پنجم شاهدی بر این مدعاست. پژوهش پیش رو که با دقت نظر و جستجو در بخش کوچکی از گویش روستای بیمرغ شهرستان گناباد صورت گرفته است، نشان دهندهٔ اهمیّت زمان و تقسیمبندی و نامگذاری آن نزد مردم این دیار است. این پژوهش نشان خواهد داد مردم این منطقه با روشهای جالبتوجهی تقسیمبندیهای متنوعی از زمان را در طول شبانهروز و همچنین در طول ماه و سال انجام دادهاند. توجه به شغل اکثر مردم این منطقه که کشاورزی و دامداری بوده است، دلایل خوبی برای نحوه تقسیمبندیهای زمان و تنوع آن فراهم میآورد.
زبانشناسی و گویشهای خراسان
آرمان بختیاری
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402، صفحه 179-191
چکیده
واژۀ پهلوی اشکانی nw ̉rدر متن تورفانیM5815 IVi/29/ آمده است. آندره آس- هنینگ آن را در MMiii,b آوردهاند (Durkin-Meisterernst,2004:246)این واژه را بویس در واژهنامهاش آورده است (Boyce,1975:63). دورکین – مایسترارنست نیز آن را در واژهنامهاش آورده است(Durkin‑Meisterernst,2004:246) در هیچیک از این موردها، معنی و آوانوشت درستی برای آن داده نشده است. این جستار بر آن است تا ...
بیشتر
واژۀ پهلوی اشکانی nw ̉rدر متن تورفانیM5815 IVi/29/ آمده است. آندره آس- هنینگ آن را در MMiii,b آوردهاند (Durkin-Meisterernst,2004:246)این واژه را بویس در واژهنامهاش آورده است (Boyce,1975:63). دورکین – مایسترارنست نیز آن را در واژهنامهاش آورده است(Durkin‑Meisterernst,2004:246) در هیچیک از این موردها، معنی و آوانوشت درستی برای آن داده نشده است. این جستار بر آن است تا با نویسهگردانی، آوانوشت و ترجمۀ سطرهای مربوطه در متن پهلوانیگ M5815 و با یاریگرفتن از گونههای واژگانیای که در زبان پارسی میتوانند دنبالۀ این واژه باشند، آوانوشت، ریشهشناسی و معنای آن را روشن سازد؛ چراکه بسیاری از واژههای پهلوی اشکانی در زبان پارسی کاربرد دارند و واژگانی نیز هستند که در پارسی میانه و پهلوی اشکانی یکسان بهکاررفتهاند؛ چراکه ریشهای مشترک دارند. در پایان چنین نتیجهگیری شده است که واژه موردنظر را میتوان از پیشوند ni- و ریشه par دانشت.