دانشگاه فردوسی مشهد
زبانشناسی و گویش های خراسان
2008-7233
2383-269X
11
2
2019
12
22
مقایسۀ سه نوع تکلیف در روش تکلیفمحور و تأثیر آن در آموزش دستور زبان فارسی بهغیر فارسیزبانان (انشای کوتاه، بازنویسی متن و بررسی اختلاف تصاویر)
1
24
FA
محمد جواد
هادی زاده
0000-0002-1922-1677
دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
mohammad.j.hadizadeh@gmail.com
محمد جواد
مهدوی
محمدجواد مهدوی؛ استادیار گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
mahdavy@um.ac.ir
رضامراد
صحرایی
0000-0001-9953-0789
رضا مراد صحرایی؛ دانشیار گروه آموزشی زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی؛ تهران، ایران
sahraei@atu.ac.ir
علی
علیزاده
0000-0002-5941-457X
علی علیزاده؛ دانشیار گروه آموزشی زبانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
alalizadeh@um.ac.ir
10.22067/jlkd.2019.29133
یکی از روشهای موفق آموزش زبان ارتباطی، روش یادگیری تکلیفمحور است که مزایای کار گروهی و تعامل کلاسی را همزمان با مؤلفههای مثبت توجه به صورتهای دستوری در خود دارد. در زبان فارسی پژوهشهای مستقل اندکی دربارۀ روش تکلیفمحور انجام شده است؛ اما در زبان انگلیسی پژوهشهای پر شمار و گوناگونی دربارۀ میزان تأثیرگذاری روش تکلیفمحور صورت گرفته است. این مقاله، پس از بیان اهمیت روش تکلیفمحور، با گزینش سه نوع تکلیف پر کاربرد در متون آزفا (انشای کوتاه، بازنویسی متن و بررسی اختلاف تصاویر) و ثبت تعاملهای 16 فارسیآموز بنیاد سعدی، از طریق مطالعهی بخشهای زبانمند و فراگفتار هر یک از آنان، هنگام اجرای گروهی این تکلیفها، میکوشد میزان تأثیر هر یک از این تکلیفها را در جلب توجه زبانآموزان به صورتهای دستوری بررسی کند و برایندی از کاربست عملی روش تکلیفمحور در کلاس درس و مزایای آن بهدست دهد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که انجام تکلیف به صورت گروهی در ارتقای توانش دستوری زبانآموزان آشکارا تأثیر مثبت دارد؛ بازخورد مثبت یا منفیای که زبانآموزان در تعامل با یکدیگر ارائه میکنند، در بیشتر موارد سازنده است؛ منجر به تصمیمگیری صحیح میشود و زبانآموزان بر مقولههای دستوریای که در قالب تکلیف فرا میگیرند، مسلطترند. از میان انواع گوناگون تکلیف، بازنویسی متن به دلیل قابلیت بازطراحی برای توجه به صورتهای دستوری مختلف و بازتاب مشخصتر مقولههای دستوری هدف در آن، برای آموزش دستور از مناسبترین گزینههاست.
تکلیفمحور,تکلیف گروهی,بخشهای زبانمند,دستور زبان,آزفا
https://jlkd.um.ac.ir/article_29133.html
https://jlkd.um.ac.ir/article_29133_dc6f31e70f59dead560c075bc2e53879.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
زبانشناسی و گویش های خراسان
2008-7233
2383-269X
11
2
2019
12
22
بررسی بخش گوش کردن در آزمون بسندگی زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
25
54
FA
محسن
رودمعجنی
0000000000000000
محسن رودمعجنی؛ دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
mroodmajani@gmail.com
بهزاد
قنسولی
00000000000000000
بهزاد قنسولی؛ استاد گروه آموزشی زبان انگلیسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
ghonsoli@gmail.com
احسان
قبول
احسان قبول؛ استادیار گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
ghabool@um.ac.ir
10.22067/jlkd.2019.39334
اهمیتِ برخورداری از توانمندی گوش کردن در زندگی دانشگاهی دانشجویان قابل انکار نیست. افراد برای انجام بسیاری از فعالیت های دانشگاهیشان نیازمند برخورداری از این مهارت هستند. از همین رو سنجش این توانمندی بخش بسیار مهمی از آزمون های بسندگی زبان فارسی را به خود اختصاص میدهد از جمله آزمون زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد که به عنوان معیاری برای سنجش دانشجویان غیرفارسی زبان برای ورود به دانشگاههای ایران، در برخی شهرهای ایران و عراق برگزار می گردد. در این پژوهش با کمک مدل آماری رش، به بررسی بخش گوش کردن این آزمون پرداختیم. نتایج نشان داد که پایایی آزمون 66/0 است که برای یک آزمون سرنوشت ساز میزان پایینی به حساب می آید. همچنین نقشة رایت بیانگر این نکته بود که سؤالات آزمون عمدتاً در سطح زبان آموزان متوسط و یا ضعیف هستند. برای بهبود کیفیت پایایی آزمون پیشنهاد می شود که در طراحی آزمون از انواع دیگر متون مانند مشاوره ها و گفتگوها نیز استفاده شود. از نظر نوع مطابقت، سؤالات آزمون عمدتاً از نوع محل یابی و یا سلسه ای هستند، قرار گرفتن تعداد بیشتری پرسش از نوع ترکیبی و تولیدی میتواند به سخت تر شدن سؤالات بیانجامد. به طور کلی آزمون بسندگی زبان فارسی فردوسی بیشتر به سنجش توانمندی تشخیص واژگان کلیدی و درک جزئیات متن می پردازد. درک کارکرد ارتباطی پاره گفتارها، نتیجه گیریکردن برمبنای رابطة بین عناصر موجود در متن، پیونددادن اطّلاعات یک متن شنیداری و یک متن خواندن از جمله توانمندی های دیگر است که استفاده از آنها می تواند سطح دشواری آزمون را ارتقاء دهد.
مهارت گوشکردن,آزمون بسندگی زبان,مدل راش,سنجش ارتباطی,پایایی آزمون
https://jlkd.um.ac.ir/article_39334.html
https://jlkd.um.ac.ir/article_39334_25ccdede3afa1023097f3fe7055e03c0.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
زبانشناسی و گویش های خراسان
2008-7233
2383-269X
11
2
2019
12
22
بررسی عملکرد حافظه شنوایی کلامی و یادگیری در زنان و مردان فارسیزبان با استفاده از آزمون یادگیری شنوایی کلامی رِی (RAVLT)
55
84
FA
الناز
اقبالی
الناز اقبالی؛ دانشآموختهی کارشناسی ارشد زبانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
e.eghbali.f@gmail.com
شهلا
شریفی
0000-0000-0000-1860
شهلا شریفی؛ دانشیار گروه آموزشی زبانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد ایران
sh-sharifi@um.ac.ir
10.22067/jlkd.2019.39341
حافظه شنوایی، اساس رشد مهارتهای زبانی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی عملکرد حافظه شنوایی کلامی در زنان و مردان 25 تا 30 سال و دارای تحصیلات با استفاده از نسخه فارسی آزمون یادگیری شنوایی کلامی ری است. مطالعه توصیفی و مقطعی حاضر بر روی 60 فرد سالم (30 مرد و 30 زن) در محدوده سنی 25 تا 30 سال انجام شد و جنبههای مختلف حافظه از جمله یادآوری فوری، یادآوری تاخیری، توانایی بازشناسی، سرعت یادگیری، سرعت فراموشی، تأثیر تداخل پیشگستر و تداخل پسگستر و اثر تقدم و اثر تاخر بررسی شد. با بررسی دادههای حاصل از آزمون معین گردید که گروه زنان در مراحل اول، سوم، چهارم و ششم (مرحله مداخلهگر) آزمون ری و همچنین شاخص میانگین کل امتیاز یادآوری عملکرد بهتری نشان دادند. در مراحل دیگر آزمون ری و نیز دیگر شاخصهای ترکیبی تأثیر جنسیت مشاهده نشد. همچنین بر اساس یافتهها، عملکرد حافظه شنوایی کلامی و یادگیری در دو گروه مورد مطالعه با جمعیت مشابه در سایر کشورها مطابقت دارد.
آزمون یادگیری شنوایی کلامی «ری»,تداخل,حافظه,حافظهی شنوایی کلامی,یادگیری
https://jlkd.um.ac.ir/article_39341.html
https://jlkd.um.ac.ir/article_39341_edf0bf5b94c0995caadb523609eea24e.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
زبانشناسی و گویش های خراسان
2008-7233
2383-269X
11
2
2019
12
22
انسدادچاکنایی در گونههای زبان فارسی
85
113
FA
فهیمه
خداوردی
دانشجوی دکتری رشتۀ زبانشناسی همگانی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
fahimehkhodaverdi60@gmail.com
10.22067/jlkd.2019.39331
در مقالۀ حاضر، بافتهای وقوع همخوان انسدادی چاکنایی در ۴۶ واژه و ترکیب، با بسامد رخداد ۲-۳ بار در گفتار پنج گویشور مرد زبان فارسی تهرانی، یزدی، اصفهانی، کرمانی و خراسانی (سبزوار)، بررسیشدهاند و مقادیر آماری رخداد گونههای آوایی آن، بنا بر شواهد صوتشناختی، بهدستآمدهاست. یافتههای آزمایشگاهی نشان میدهند که در مجموع گونههای زبانی، شایعترین بافت ظهور این همخوان با جلوة آوایی بست کامل چاکنای یا واک بازداشته، جایگاه آغاز واژه، پس از مکث است و عدم تلفظ آن در سایر جایگاهها، ممکن است به کشش جبرانی واکۀ ماقبل، توالی واکهای یا بازهجابندی در واژهها بیانجامد. این تنوع آوایی متناظر با درجات واکسازی در حنجره و منطبق بر محدودیتهای واجشناختی زبان فارسی است که ترتیب زبانویژۀ آنها در قالب نظریۀ بهینگی، ضرورت تلفظ/عدم تلفظ همخوان انسدادی چاکنایی را به عنوان واحد آوایی زبان فارسی، توجیه میکند.
همخوان انسدادی چاکنایی,واجشناسی آزمایشگاهی,واکسازی,نظریّهی بهینگی,گونههای گفتاری زبان فارسی
https://jlkd.um.ac.ir/article_39331.html
https://jlkd.um.ac.ir/article_39331_74a12de88f02d0369c8c5de308467757.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
زبانشناسی و گویش های خراسان
2008-7233
2383-269X
11
2
2019
12
22
چندمعنایی ترکیبات "چشم" در زبان فارسی: رویکرد صرف ساختی
115
140
FA
آوا
ایمانی
استادیار گروه زبانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بوعلی سینا همدان، همدان، ایران
avaimani2015@gmail.com
عادل
رفیعی
0000-0002-8798-4043
دانشگاه اصفهان
a.rafiei@fgn.ui.ac.ir
10.22067/jlkd.2019.39335
هدف پژوهش حاضر بررسی ساخت ترکیبات ناماندام "چشم" به عنوان یکی از ناماندامهای فعال فارسی است که در چارچوب صرف ساختی بوی (2010) به تحلیل الگوهای واژهسازی ]چشم-[X و X]-چشم[ میپردازد و تنوعات معنایی، عمومیترین طرحواره ساختی ناظر بر عملکرد این دو الگوی واژهسازی و نیز ساختار سلسلهمراتبی آنها را در واژگان گویشوران فارسی مورد بررسی قرار میدهد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و دادهها شامل 66 واژه مرکب است که از جستجو در فرهنگ سخن، فرهنگ زانسو، پیکرۀ بیجنخان و جستجوگر گوگل استخراج شدهاند. فرضیه تحقیق این بود که یک طرحواره ساختی عمومی و چندین زیرطرحواره فرعی، ناظر بر ساخت ترکیبات "چشم" هستند و مفهوم "ویژگی متمایزکنندۀ هستار مرتبط با معنای چشم و X" انتزاعیترین همبستگی صورت و معنای قابل برداشت از این دو الگو است. نتایج نشان داد معنای اجزای ساخت و رابطۀ آنها، دانش دایرهالمعارفی، بافت و همچنین استعاره و مجاز مفهومی نقش بسزایی در تعیین معنای واژههای مرکب حاصل دارند و در پایان فرضیۀ پژوهش مبنی بر وجود زیرطرحوارههای مستقل و ساختار سلسلهمراتبی در الگوهای مذکور رد شد؛ چون واژههای مرکب حاصل، صرفاً مواردی از نمونیافتگیهای عینی برگرفته از انتزاعیترین طرحوارههای ساختی ترکیب، یعنی [N-X]A [X-N]A و [N-N]N هستند و نه برگرفته از زیرطرحوارههای واژهسازی متشکل از "چشم".
صرف ساختی,طرحوارهی ساختی,چندمعنایی ساختی,ترکیب,ناماندام
https://jlkd.um.ac.ir/article_39335.html
https://jlkd.um.ac.ir/article_39335_051d404cbb68632c8a4453bbdf5bf9d4.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
زبانشناسی و گویش های خراسان
2008-7233
2383-269X
11
2
2019
12
22
بررسی وضعیت اشتغال دانشآموختگان گروه آموزشی زبانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد
141
160
FA
علی
علیزاده
دانشیار گروه آموزشی زبانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
alializadeh@um.ac.ir
ابوالقاسم
قوام
دانشیار گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
الهام
اخلاقی باقوجری
دانشآموخته دکتری زبانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
elhamakhlaghi80@gmail.com
10.22067/lj.v11i2.79549
تربیت نیروی انسانی متخصص، اشتغالزایی و استفاده از تخصص آنها ازجمله دغدغههای اصلی نظام آموزش عالی است. اما گاهی تعادلی بین تعداد فارغالتحصیلان و شغل متناسب با تخصص آنها مشاهده نمیشود، یا فارغالتحصیلان چنان که شایسته است برای آن شغل متخصص نشدهاند. لذا از وظایف دانشگاهها و بالطبع گروههای آموزشی مربوطه پیگیری و بررسی میزان کفایت و کیفیت آموزشی دانشآموختگان است. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت فارغالتحصیلان رشتۀ زبانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در یک دوره ده ساله (1395- 1385) پرداخته است. در بررسی اولیۀ تمام فارغالتحصیلان رشتۀ زبانشناسی در بازۀ مورد بررسی، افراد شاغل و غیرشاغل مشخص شدند. سپس از میان شاغلین به کار، 30 نفر به صورت تصادفی برای شرکت در مصاحبۀ تلفنی ساختار یافته، انتخاب شدند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، میانگین 83 درصد از فارغالتحصیلان این رشته جذب بازار کار شدهاند که از این نظر در جایگاه نسبتا خوبی قرار دارد. اکثر افراد رشته خود را آگاهانه انتخاب کردهاند و تفاوت معناداری در رابطه با میزان اشتغال به کار با جنسیت و همینطور مقطع تحصیلی افراد دیده نمیشود. در 80 درصد از افراد ارتباط شغلی با رشته تحصیلی وجود داشت، اما تنها 33 درصد پایاننامهها برای اشتغال به کار نویسندگانشان مفید و مرتبط تشخیص داده شدهاند. همچنین در مورد ارتباط سرفصل و محتوای دروسی که فارغالتحصیلان گذراندهاند و کاری که به آن مشغول هستند، تنها 53 درصد پاسخ مثبت دادهاند. درضمن اینکه لزوم تغییراتی در ساختار جذب دانشجو حتمی میباشد، هدایت پایاننامههای دانشجویان به سوی موارد کاربردیتر نیز از ملزومات است.
وضعیت اشتغال,دانشآموخته,رشتة زبانشناسی,دانشگاه فردوسی مشهد
https://jlkd.um.ac.ir/article_29153.html
https://jlkd.um.ac.ir/article_29153_fa04e4b159032e465cd72a1e7a7952e2.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
زبانشناسی و گویش های خراسان
2008-7233
2383-269X
11
2
2019
12
22
پیش انگاره و فراز و نشیب های آن در ترجمۀ دوبلۀ فیلم
161
180
FA
زهرا
سالاری
دانشجوی دکتری مطالعات ترجمه، دانشگاه فردوسی مشهد
zahra.salari@mail.um.ac.ir
علی
خزاعی فرید
دانشیار مطالعات ترجمه، دانشگاه فردوسی مشهد، نویسنده مسئول
khazaeefarid@um.ac.ir
10.22067/jlkd.2019.39330
ترجمه فرآیندی است که نیازمند سطح بالایی از دانش در زبان مبدا و مقصد است. محدود کردن این دانش به سطح واژگان و ساخت دستوری متن، گاه منجر به تولید ترجمههای مغایر با متن مبدا و حتی در برخی موارد، نامفهوم میگردد. ترجمۀ فیلم نیز از این مساله مستثنی نیست. در واقع برای آنکه فیلمی برای مخاطبان قابل درک باشد و بتوانند لذت کافی را از تماشای آن ببرند لازم است تا مترجم سطح مورد رضایتی از دانش داشته باشد و بتواند از آن بهره کافی را ببرد. یکی از چالشهایی که دانش و تسلط مترجمان را در بوته آزمایش میگذارد بعد کاربردشناختی[1] متن است. این بعد لایههای زیادی را دربرمیگیرد که یکی از این لایهها پیشانگاره (حتیم و میسون[2]، 1997) است. پژوهش حاضر سعی دارد تا با بررسی تمامی موارد پیشانگاره و در نظرگرفتن شیوه ترجمه آنها در چهار فیلم انگلیسی زبان (ناتینگ هیل[3]، فهرست آرزوها[4]، هدیه نهایی[5] و من هنوز آلیس هستم[6]) که به فارسی دوبله شدهاند، موارد اختلاف میان نسخه اصلی و دوبله فیلمها را از لحاظ پیشانگاره و همچنین چگونگی عملکرد برخی از مترجمان هنگام مواجه شدن با این بعد کاربردشناختی را مورد بررسی قرار دهد. تحلیلهای صورت گرفته نشان میدهد که از نظر پیشانگاره در نسخه اصلی و دوبله این فیلمها در مواردی اختلاف وجود دارد و مترجمان جهت ترجمه پیشانگاره به راهکارهایی متوسل میشوند.<br />
کاربردشناسی,پیشانگاره,ترجمه,دوبله,شیوۀ ترجمه
https://jlkd.um.ac.ir/article_39330.html
https://jlkd.um.ac.ir/article_39330_d91c720b187d6d7ae9f250a6aea1f28b.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
زبانشناسی و گویش های خراسان
2008-7233
2383-269X
11
2
2019
12
22
رویکردی شناختی اجتماعی به چندمعنایی واژگانی مطالعۀ موردی: "تپل"
181
201
FA
سید محمود
متشرعی
مدرس دانشگاه پیام نور و آزاد اسلامی
m.motesharrei@gmail.com
فاطمه
یوسفی راد
استادیار دانشگاه پیام نور،تهران، ایران
f_yousefirad@pnu.ac.ir
10.22067/jlkd.2020.48245.0
این مقاله به مطالعۀ چندمعنایی واژۀ "تپل" در زبان فارسی در چارچوب زبانشناسی شناختی اجتماعی میپردازد. این پژوهش به دنبال آن است که نشان دهد رویکرد زبانشناسی شناختی اجتماعی بهتر از رویکرد زبانشناسی شناختی استاندارد میتواند از عهدۀ تبیین انعطاف در معانی مختلف واژههای چندمعنا برآید، در واقع این مقاله به پیروی از مدل رابینسون(2010، 2012الف ، 2012 ب، و 2014) نشان میدهد که چندمعنایی واژگانی را نمیتوان به یک مفهوم ایستا که نزد تمام گویشوران زبان ثابت است تقلیل داد و اینکه متغیرهای اجتماعی مثل سن، جنسیت، طبقۀ اجتماعی، سطح سواد و غیره در آن مؤثرند. در این مقاله به طور خاص تأثیر دو متغیر اجتماعی سن و جنسیت بر تعداد و برجستگی هریک از معانی واژۀ چندمعنای "تپل" نزد گویشوران مورد مطالعه قرار میگیرد. اطلاعات به روش کتابخانهای(شامل مطالعه واژهنامهها)، مصاحبه، و پرسشنامه جمعآوری شدهاند. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، و نیز میدانی و روش تحلیل دادهها نیز تلفیقی(کمّی و کیفی) است. دادهها از 200 آزمودنی، شامل 100 نفر مرد و 100 نفر زن فارسی زبان در چهار طبقۀ سنی برای هر دو گروه گردآوری شدهاند. نتایج نشان داد که زبانشناسی شناختی اجتماعی میتواند تبیینهای دقیقتری در خصوص تنوع معنایی واژههای چندمعنا و تأثیر متغیرهای اجتماعی جنسیت و سن بر تعداد و برجستگی هریک از معانی به دست دهد. به عبارت دیگر، نتایج نشان داد که معانی مختلف واژة چندمعنای مذکور در میان گویشوران زن و مرد متعلق به گروههای سنی متفاوت، توزیع یکسانی نداشته و تصادفی نیست، بلکه به میزان چشمگیری تحت تأثیر سن و جنسیت میباشد.
زبانشناسی شناختی اجتماعی,معنا,چندمعنایی,سن,جنسیت,متغیرهای اجتماعی
https://jlkd.um.ac.ir/article_39337.html
https://jlkd.um.ac.ir/article_39337_4502d08b1f5b22bd4b152a2bc2161744.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
زبانشناسی و گویش های خراسان
2008-7233
2383-269X
11
2
2019
12
22
بررسی شیوههای کاربرد بهگویی درتبلیغات رسانهای فارسی زبان درایران بر اساس رویکرد کرسپوفرناندز(۲۰۰۵ )
202
230
FA
هنگامه
واعظی
0000-0002-8078-5084
استادیار زبانشناسی همگانی، گروه زبان انگلیسی، واحد رشت، دانشگاه آزاداسلامی، رشت، ایران
hengamehvaezi@yahoo.com
ملاحت
روشن ضمیر
کارشناس ارشد زبانشناسی همگانی، گروه زبان انگلیسی، واحد رشت، دانشگاه آزاداسلامی، رشت، ایران
roshanzamir330@gmail.com
10.22067/jlkd.2019.29004
تبلیغات، از مهمترین ابزار ارتباطی بشر یعنی زبان، بیشترین بهره را برده و برای استفاده درست و کارآمد از آن، شیوۀ گفتمانی ویژهای به نام بهگویی را بهکار میگیرد. هدف این پژوهش، ارزیابی راهبردهای گفتمانی بهگویانه و معرفی جدیدترین شیوههای بهگویی مطرح نشده در تبلیغات بر مبنای رویکرد گفتمانی کرسپوفرناندز[1] (2005) است. دادهها از آگهیهای تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، اینترنتی و تابلـوها جمعآوری و به روش توصیفی- تحلیلی مورد بحث قرار میگیرند. بررسی 71 داده از مجموع 125 جمله گردآوری شده، نشان میدهد که12 شیوۀ کلی برای به گویی در تبلیغات همانند سایر بافتهای زبانی مشترکاً مورد استفاده قرار میگیرند که پیشتر معرفی شده بودند مانند استفاده از شیوه غیر شخصیسازی، قیدها و عبارات کاهنده، جملات پرسشی، افعال وجهی تعدیلگر، ساختار منفی، جملات خبری و جایگزین سازی واژگانی. علاوه برشیوههای عام، سه شیوه پیشنهادی مستخرج از پژوهش حاضر عبارتند از؛ استفاده از صیغۀ اول شخص جمع در انواع جملات به تفکیک خبری، پرسشی و امری و همچنین استفاده از جملات مرکب و امری تلطیف شده که پیش از این به آنها اشارهای نشده است و از یافته های این تحقیق می باشند. بهطور کلی، روشهای بهگویی در تبلیغات را میتوان در پنج گروه، جایگزین سازی، اضافه کردن عوامل کاهنده، تغییر ساختار، اشاره ضمنی و تغییر صیغگان، طبقه بندی کرد. نکته قابل توجه در تبلیغات، عدم امکان تعیین مرز دقیق میان شیوههای بهگویی و مشاهده تلفیقی از روشهای مختلف است که نوعی همپوشانی در آنها دیده میشود.<br /> <br /> [1]. Crespo Frenandez
بهگویی,تبلیغات,رسانه,زبانفارسی,کرسپوفرناندز
https://jlkd.um.ac.ir/article_29004.html
https://jlkd.um.ac.ir/article_29004_54479355ba65fdae6f611fbae7cbc4dc.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
زبانشناسی و گویش های خراسان
2008-7233
2383-269X
11
2
2019
12
22
گسترشپذیری واژهبستهای مطابقه در گزارههای تکمفعولی کُردی اردلانی (نظریّۀ فاز)
231
254
FA
روزیتا
رنجبر
دانش آموخته دکتری زبانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، تهران، ایران
ranjbar.roz@gmail.com
بهرام
مدرسی
0000-0002-3652-2121
استادیار زبانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، تهران، ایران
ba.modarresi@yahoo.com
10.22067/jlkd.2019.39333
نظریۀ فاز بهعنوان آخرین دستاورد برنامۀ کمینهگرا در جهت بهینه ساختن محاسبات و اقتصاد اشتقاق زبانی مطرح شده است. چامسکی برای اطمینان از کاهش بار محاسباتی حافظه معتقد است که اشتقاق ساختهای زبانی برمبنای عملکرد فازهای مختلف انجام میشود و هرساخت نحوی در یک فازمشخص شکل میگیرد. به اعتقاد وی فازها باید تا حد امکان کوچک باشند تا بارحافظه کاهش یابد. در این نظریه، اشتقاق نحوی ساختهای زبانی بهصورت مرحله به مرحله انجام میشود و پس از کامل شدن هر فاز، اشتقاق حاصل به دو سطح صورت آوایی و صورت منطقی جهت خوانش آوایی و معنایی منتقل میشود و در نهایت براساس شرط نفوذناپذیری چامسکی(2000)، تنها هسته فاز و مشخصگرهای آن برای ادامه محاسبات قابل دسترسی خواهند بود. بسیاری از زبانشناسان بر این باورند که فرآیندهای نحوی ادغام و مطابقه از شرط نفوذناپذیری فاز تبعیت میکنند. از آنجائی که نظام واژهبست افزایی ضمیری اغلب در طول تاریخ با نظام مطابقه مورد در ارتباط بوده اند ، لذا نویسندگان این مقاله برآنند تا شیوه میزبانگزینی واژهبستها رادر زبان کردی اردلانی بر اساس نظام مطابقه مطالعه کنند. در این مقاله با بررسی دادههای زبان کردی اردلانی و توصیف و تحلیل نظری میزبانگزینی واژهبستهای مطابقه در آن نشان خواهیم داد که تبیین مطابقهای واژهبستها با اصل شرط نفوذناپذی فاز در ارتباط است.
گسترشپذیری واژهبست,گزارههای تکمفعولی,نظریّۀ فاز,مطابقه
https://jlkd.um.ac.ir/article_39333.html
https://jlkd.um.ac.ir/article_39333_49df18388d5dfcaa63ba0a51fec3b4bf.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
زبانشناسی و گویش های خراسان
2008-7233
2383-269X
11
2
2019
12
22
بررسی عبارات معترضۀ (و) در زبان فارسی
255
280
FA
رضا
کاظمیان
0000-0002-1437-0243
رضا کاظمیان، دانشجوی دکتری زبانشناسی دانشگاه اصفهان
r.kazemian@fgn.ui.ac.ir
محمد
عموزاده
0000-0001-8964-7967
استاد گروه زبانشناسی دانشگاه اصفهان و دانشگاه سون یات سن
amouzadeh.m@gmail.com
10.22067/jlkd.2019.39332
مطالعۀ عبارات معترضۀ زبان فارسی و بهویژه عبارات معترضۀ «و»، از موضوعات جدید محسوب میشود، لذا پژوهش حاضر بر آن است تا مطالعهای نظاممند بر روی عبارات معترضۀ «و» بر اساس چهارچوب توصیفی‑تحلیلی کاوالوا (2007) ارائه دهد. این پژوهش با بحث در خصوص محل قرارگیری و ویژگی معمول این عبارات نظیر سیاّل بودن آغاز گشته و سپس دیگر ویژگیهای آنها از قبیل قابلیت حذف، پیروی از حذف به قرینه و عدم قرارگیری در دامنۀ وابستهسازان را مورد بررسی قرار داده است. بررسی دادهها مشخص نمود که جایگاه عبارات معترضۀ «و» در زبان فارسی اساساً سیّال و نسبتاً مستقل از دیدگاه نحوی بوده که میتوانند بهراحتّی حذف گردند. در ادامه نیز به تفاوتهای موجود میان عبارات معترضۀ «و» و عبارات حاوی نقشنمای گفتمان «و» پرداخته شد و مشخص گردید علیرغم وجود برخی ویژگیهای مشترک میان آنها تنها میتوان قائل به رابطهای یکطرفه میان آنها شد؛ به این معنا که عبارت معترضۀ «و» را میتوان نوعی عبارت حاوی نقشنمای گفتمان در نظر گرفت، اما در مقابل نمیتوان تمامی عبارات حاوی نقشنمای گفتمان «و» را بهعنوان عبارات معترضۀ «و» تلّقی نمود. این پژوهش همچنین نشان داد که با اعمال تغییرات و اصلاحاتی جزئی میتوان چهارچوب مورد استفادۀ (کاوالوا، 2007) را الگویی مناسب برای بررسی دادههای زبان فارسی بهحساب آورد. لازم به یادآوری است که دادههای مورد نیاز این پژوهش از دو پیکرهی گفتاری و نوشتاری گردآوری شده است. پیکرهی گفتاری آن توسط نگارندگان از برنامههای تلویزیونی تهیه گردیده و دادههای نوشتاری نیز از پیکرهی «تاک بنک» موجود بر روی «پلتفورم اسکچ اینجین» استخراج شده است.
عبارات معترضه,عبارات معترضۀ «و»,نقشنماهای گفتمان,نقشنمای گفتمان «و»
https://jlkd.um.ac.ir/article_39332.html
https://jlkd.um.ac.ir/article_39332_d502ecb96cd65306a78ed44d9a623a75.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
زبانشناسی و گویش های خراسان
2008-7233
2383-269X
11
2
2019
12
22
بازنمایی شناختی رویداد حرکت در کردی کلهری
281
307
FA
مسعود
دهقان
0000-0001-7925-7770
استادیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی و زبانشناسی، دانشکدۀ زبان و ادبیات، دانشگاه کردستان، سنندج، کردستان، ایران
dehghan_m85@yahoo.com
10.22067/jlkd.2019.39336
حرکت به مثابۀ رویداد و طرحوارهای ذهنی است که آدمی از بدو تولد آن را تجربه میکند و مفهومی همگانی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رویداد حرکت در کردی (گویش کلهری) بر اساس انگارۀ الگوهای واژگانشدگی تالمی (1985؛2000ب) انجام گرفته است تا نشان دهد که این انگاره، رویداد حرکت را در کردی کلهری چگونه بازنمایی مینماید. نگارنده در پی پاسخی برای این پرسش به بررسی و واکاوی جایگاه ردهشناختی کردی کلهری بر اساس الگوهای واژگانشدگی پرداخته است. این پژوهشِ کیفی با استفاده از روش تحلیل-توصیفی انجام شده و بدین منظور، تعداد 130 فعل حرکتی به صورت پیمایشی و از طریق مصاحبه با گویشوران کردی کلهری گردآوری شده است که اصالت آنها نیز تأیید شده است. نتایج نشان داد که کردی کلهری از نه الگوی ادغام استفاده میکند که از میان آنها، الگوهای دو جزیی ادغام حرکت+همرویداد و حرکت + مسیر به ترتیب از بیشترین بسامد برخوردارند، و الگوی سه جزیی حرکت+مسیر+همرویداد نیز پس از دو الگوی مذکور از بسامد بالاتری برخوردار است. همچنین یافتهها حاکی از آن است که در کردی کلهری افعال حرکتی هم مسیرنما و هم شیوهنما هستند و از آنجایی که در این گویش، الگوی سه جزیی حرکت+مسیر+همرویداد نیز بسامد بالایی را داراست، بر این اساس باید گفت که این گویش جزء دستۀ زبانهای دو قطبی به حساب میآید.
زبانشناسی شناختی,رویداد حرکت,الگوهای واژگانشدگی,کردی کلهری,زبانهای دو قطبی
https://jlkd.um.ac.ir/article_39336.html
https://jlkd.um.ac.ir/article_39336_23b017c2ba09365060e87fcb03b80b38.pdf