معنا شناسی
محمود نقی زاده
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 04 دی 1403
چکیده
رویکرد نظامهای پویا چارچوبی را جهت توصیف استعاره در گفتگوهای رودررو ارائه میدهد که در آن استعاره نگاشت ثابت میان حوزهها نیست؛ بلکه نوعی پایداری موقت است که از فعالیت نظامهای در هم تنیده و مرتبط با کاربرد اجتماعی زبان و فعالیت شناختی حاصل میشود. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی کاربرد و درک عبارات استعاری در مناظرههای انتخاباتی ...
بیشتر
رویکرد نظامهای پویا چارچوبی را جهت توصیف استعاره در گفتگوهای رودررو ارائه میدهد که در آن استعاره نگاشت ثابت میان حوزهها نیست؛ بلکه نوعی پایداری موقت است که از فعالیت نظامهای در هم تنیده و مرتبط با کاربرد اجتماعی زبان و فعالیت شناختی حاصل میشود. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی کاربرد و درک عبارات استعاری در مناظرههای انتخاباتی در زبان فارسی در چارچوب نظریة نظامهای پویا میباشد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و دادههای تحقیق از طریق مشاهدة مناظرههای مردمی مربوط به انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 1402 و از برنامة تلویزیونی بهاضافةیک جمعآوری شده است. نتایج نشان میدهد که در کنش استعاری به عنوان فرایندی خودسازمانده، جنبههای بدنمند مربوط به تجارب پرتکرار زیستی از قبیل طرحوارههای ذهنی دوری-نزدیکی (دور شدن از بحث) یا استعارههای اولیهای نظیر مقاومت، ایستادن به صورت عمودی است(قد عَلم کردن) نقطة تعادل و بستر ظهور عبارات استعاری محسوب میشوند. به علاوه، تنوع در مفهومسازی یک موضوع واحد (انتخابات) با استفاده از واژههای حامل متفاوت (قمار، حق)، باعث فهم و استدلال متفاوت از دنیای پیرامون و ظهور عبارات استعاری متنوع (تغییر فاز) در گفتمان میشود. ضمناً، بکارگیری استعارههای مفهومی(سیستان جسد نیمهجان یک انسان است)، استفاده از طرحوارة نیرو (سنگین کردن بار طرح) و کاربرد عبارات استعاری بدیع (تقدیم کادو به مخالفین شرکت در انتخابات یا رقیب انتخاباتی) در کنار مؤلفههای فرهنگی و عناصر بافتی-شناختی به صورت غیرخطی و در مقیاسهای زمانی و اجتماعی متفاوت شرایط مقتضی برای بیان نگرش و اقناع مخاطبین جهت شرکت یا عدم شرکت در انتخابات را فراهم میآورد.
معنا شناسی
فاطمه هاشمی زاده ابرقویی؛ آرمان بختیاری
دوره 16، شماره 3 ، دی 1403، ، صفحه 1-19
چکیده
متن M150 ازجمله دستنوشتههای مجموعه متنهای مانوی آکادمی علوم برلین است که به خط مانوی و به زبان فارسی نو آغازین نوشته شده است. این متن را مانویان فارسیزبان آسیای میانه، به نگارش درآوردهاند و ازجمله کهنترین متنهای فارسی دری است. این دستنوشته به گونۀ جدولی تنظیم شده که بیشتر قسمتهای آن آسیب دیده و دارای واژههای عربی ...
بیشتر
متن M150 ازجمله دستنوشتههای مجموعه متنهای مانوی آکادمی علوم برلین است که به خط مانوی و به زبان فارسی نو آغازین نوشته شده است. این متن را مانویان فارسیزبان آسیای میانه، به نگارش درآوردهاند و ازجمله کهنترین متنهای فارسی دری است. این دستنوشته به گونۀ جدولی تنظیم شده که بیشتر قسمتهای آن آسیب دیده و دارای واژههای عربی بسیاری است که یک نمونه از گاهشماری سغدی- مانوی مربوط به نیمۀ نخست قرن چهارم هجری به شمار میرود. در این متن، نام روزها زردشتی، ولی نام سیارهها و برجهای دوازدهگانه (صور فلکی) بهصورت عربی آمده است. این مقاله، ابتدا به معرفی این گاهشماری قرن چهارم هجری میپردازد و سپس نویسهگردانی، آوانوشت و ترجمه شده و در پایان همراه با توضیحات و یادداشتها به بررسی آن پرداخته شده است.
معنا شناسی
سید محمد حسینی معصوم؛ مرجان اکبری
دوره 16، شماره 2 ، شهریور 1403، ، صفحه 82-55
چکیده
نشانهمعناشناسی گفتمانی علمی است که به مطالعه فرآیندی زبان میپردازد. این علم نشانه را بهعنوان مبدأ و معنا را مقصد کار خود در نظر میگیرد. نشانهمعناشناسی گفتمان را بهعنوان حوزه کاری خود برمیگزیند. ازآنجاییکه ادبیات از نمونههای گفتمانهای پویاست، نشانهمعناشناسی گفتمانی با بررسی عناصر دخیل در این گفتمانها و روابط ...
بیشتر
نشانهمعناشناسی گفتمانی علمی است که به مطالعه فرآیندی زبان میپردازد. این علم نشانه را بهعنوان مبدأ و معنا را مقصد کار خود در نظر میگیرد. نشانهمعناشناسی گفتمان را بهعنوان حوزه کاری خود برمیگزیند. ازآنجاییکه ادبیات از نمونههای گفتمانهای پویاست، نشانهمعناشناسی گفتمانی با بررسی عناصر دخیل در این گفتمانها و روابط بین این عناصر، به کشف فضاهای معنایی مخفی میپردازد. پژوهش حاضر در پی بررسی فرآیند تولید معنا و نظامهای گفتمانی مؤثر در این فرآیند در عناصر داستانی زال و رودابه شاهنامه فردوسی بر اساس رویکرد نشانهمعناشناسی گفتمانی است. در بررسی این روایت مشخص شد که سوژه کنشی به جهت کسب ارزش و رفع نقصان خواهان داشتن فرزند است؛ اما رفع این نقصان باعث اولین تنش و چالش در سیر روایت میشود. سوژه با طرد نوزاد سپیدموی که مغایر با هنجارهای اجتماعی است، سعی در رفع چالش دارد، اما طرد فرزند چالشهای بیشتری را پیش روی کنشگر اصلی و حتی دیگر کنشگران روایی قرار میدهد. در واقع، طرد فرزند در این روایت امکان اضمحلال معنا را فراهم میسازد. دراینبین، آنچه جریان معناسازی را تداوم میبخشد تبدیلشدن سوژه کنشی به سوژه شوشی و تغییر فضای روایت به فضایی حسی-ادراکی است. در واقع، حکیم فردوسی با استفاده از راهکارهای عاطفی و بهرهبردن از نظامهای معنایی از قبیل کنش، شوش، بوش، تخیل و اسطوره جریان معناسازی را تداوم میبخشد.
معنا شناسی
سید اصغر موسوی؛ اکبر شعبانی؛ بتول فخراسلام؛ پروین دخت مشهور
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402، ، صفحه 51-73
چکیده
نشانهشناسی دانشی است که به مطالعۀ نظامهای نشانهای، فرایند تأویل و معنا و حقیقت پنهان در پس رمزها، نشانهها، نمادها و علائم میپردازد. این دانش در حوزههای گوناگون روابط بشری کاربردها و کارکردهای قابلتوجهی دارد. ادبیات و ازجمله ادبیات کودک از مهمترین این حوزههاست. پژوهش حاضر کوشیده است به روش تحلیلی-توصیفی، شعرهای کودک ...
بیشتر
نشانهشناسی دانشی است که به مطالعۀ نظامهای نشانهای، فرایند تأویل و معنا و حقیقت پنهان در پس رمزها، نشانهها، نمادها و علائم میپردازد. این دانش در حوزههای گوناگون روابط بشری کاربردها و کارکردهای قابلتوجهی دارد. ادبیات و ازجمله ادبیات کودک از مهمترین این حوزههاست. پژوهش حاضر کوشیده است به روش تحلیلی-توصیفی، شعرهای کودک سلمان هراتی را با بهرهگیری از دیدگاههای رولان بارت (1974) تحلیل رمزگانی نماید. نتایج حاصله نشان میدهد که شعر هراتی به دلیل اشتمال بر زمینههای گوناگون از عناصر طبیعی و ایدئولوژیک، سرشتی بکر، ساده و صمیمی، مختصات برجستۀ زمانی و مکانی، گسترۀ مضمون اجتماعی و گفتمان آرمانی، قادر است رمزگانها و بهتبع آن معنا و تأویلهای گوناگون را تولید کند. این ویژگیها اگرچه با توانش خواننده ارتباط مستقیم دارند، نشان میدهند که شعر هراتی در مواجهه با مکانیسمهای تأویلی رمزگانها و تحلیل سایر عناصر نشانهشناختی، ژرفساخت معنایی ساختارمند و اندیشیده شده دارد. بینامتنیت عامل دیگری است که در فرایند نشانه معناشناسی و تفسیر درون و برونمتن، فضا و امکان بازتولید محتوا را برای خواننده فراهم میآورد. روایت در شعر سلمان بهعنوان عامل یکپارچگی محور عمودی، رمزگانهای متنوعی را تولید کرده است. نمود قابلتوجه رمزگانهای کنش روایی، نمادین و هرمنوتیک، نشانگر روایتمندی و ماهیت دلالتگر شعر او است. دلالتها در شعر هراتی تداعیهای عینی و شفافی را سبب میشود و فرامتن را بهطور مؤثری در تأویل و تحلیل نشانهها دخیل میسازد.
معنا شناسی
آرش آقابزرگیان معصومخانی؛ مریم ایرجی
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1401، ، صفحه 67-95
چکیده
این پژوهش ضمن کاربست ابزارهای گسترش، پیچیدهسازی، پرسش و ترکیب در چارچوب نظریه استعاره مفهومی جهت تحلیل خلاقیت مبتنی بر تفکر عامیانه در شعر سیمین بهبهانی، به بررسی ویژگیهای کیفی نظریه آمیختگی مفهومی به عنوان دیدگاهی مکمل برای تبیین جامعتر موضوع پرداخته است. نتایج حاصله نشان میدهند که شاعر ضمن کاربرد جداگانه ابزارها در مواردی ...
بیشتر
این پژوهش ضمن کاربست ابزارهای گسترش، پیچیدهسازی، پرسش و ترکیب در چارچوب نظریه استعاره مفهومی جهت تحلیل خلاقیت مبتنی بر تفکر عامیانه در شعر سیمین بهبهانی، به بررسی ویژگیهای کیفی نظریه آمیختگی مفهومی به عنوان دیدگاهی مکمل برای تبیین جامعتر موضوع پرداخته است. نتایج حاصله نشان میدهند که شاعر ضمن کاربرد جداگانه ابزارها در مواردی نیز از کاربرد توأمان بهره گرفته است. به طور کلی تحلیل این نمونهها در چارچوب نظریه آمیختگی مفهومی نمایانگر این است که گاهی شاعر شبکههای آمیختهای مبتنی بر دو رونداد را به صورت جداگانه در متن حاضر میکند که اگرچه در برخى جنبهها اطلاعات مشابهى را به دست مىدهند، اما بعضاً مىتوانند حاوی برخى اطلاعات متضاد نیز باشند. از سوی دیگر گاهی شاهد بازتاب یک یا چند فضاى آمیخته برآمده از شبکههایی در پسزمینه به داخل شبکه دیگری هستیم که هر دو درونداد آن نقش فضاهاى پیشزمینه را ایفا مىکنند. همچنین میتوان شرایطی را در نظر گرفت که شبکه آمیختهای مبتنى بر سه درونداد وجود داشته باشد. نظریه آمیختگی مفهومی میتواند بر اساس تبیینهای مرتبط با برداشتهاى پویا و منظرى از اندیشه عامیانه و همچنین چگونگی انسجام مفاهیم در ذهن و بافت بلافصل زبانی به واکاوی جامع چگونگی درهم تنیدگی مفاهیم مختلف در شعر بپردازد.
معنا شناسی
عشرت ایشان اقا؛ محمد فاضلی؛ محمدعلی شریفیان
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1401، ، صفحه 119-140
چکیده
استفادۀ عطار از تصویر و آفرینش تصویرهای گوناگون و خلاق از ویژگیهایی است که به آثار وی امکان تحلیلهای ورای تحلیلهای گفتمانی رایج میدهد. عطّار در آثار خود به فراخور موضوع، برای بیان مضامین و اصطلاحات حکمی و فلسفی، و تاثیرگذاری بیشتر ، از تصویرپردازی و ظرفیاهای آن در خلق زیبایی استفاده کرده است. تصاویر موجود در آثار عطار در ...
بیشتر
استفادۀ عطار از تصویر و آفرینش تصویرهای گوناگون و خلاق از ویژگیهایی است که به آثار وی امکان تحلیلهای ورای تحلیلهای گفتمانی رایج میدهد. عطّار در آثار خود به فراخور موضوع، برای بیان مضامین و اصطلاحات حکمی و فلسفی، و تاثیرگذاری بیشتر ، از تصویرپردازی و ظرفیاهای آن در خلق زیبایی استفاده کرده است. تصاویر موجود در آثار عطار در خدمت گسترش مفاهیم در داستان هستند و بر زیباییآفرینی و ابهام مجود در متن میافزایند، بنابراین ضرورت دارد که به شکلی روشمند بررسی شوند. نگاه عطار به تصویر فراتر از نظام ادبی نگاهی جهانشناختی نیز هست وی باور دارد؛ عالَم، تصویری از جمال حّق است که همۀ زیباییهای معشوق را در خود منعکس کرده و به راحتی میتوان صفات جمال حق را در دنیا و مخلوقات نظاره کرد. این پژوهش با استفاده از نشانهشناسی دیداری به بررسی رمزهای موجود در تصاویر به کار رفته در مثنویهای عطار پرداخته است. در این فرایند نخست برخی تصاویر مورد مطالعه قرار میگیرند؛ و ویژگیهای نظام دیداری موجود در تصاویر تا حد امکان بررسی میشوند و در مرحلۀ بعدی دلالتهای ضمنی و رمزگانی آنها مورد بررسی و اشاره قرار میگیرد تا نقش تصاویر در زیباییآفرینی و تکمیل گفتمان مفهومی مورد نظر عطار در آثارش آشکار شود.
معنا شناسی
رضا کاظمیان؛ سمیه حاتم زاده
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1401، ، صفحه 127-153
چکیده
با ظهور ویروس کرونا، تعابیر استعارهای آن مورد توجه پژوهشهای متعددی قرار گرفت تا نقش نظام شناختی در درک یک مفهوم جدید و ناشناخته آشکار گردد. این در حالی است که پژوهشهای گذشته از اهمیت برخی فرایندهای مفهومی همچون نیرو-پویایی که نقش قابل توجهی در مفهوم پروری ویروس کرونا ایفا میکند باز مانده اند. لذا پژوهش حاضر با استفاده از مدل ...
بیشتر
با ظهور ویروس کرونا، تعابیر استعارهای آن مورد توجه پژوهشهای متعددی قرار گرفت تا نقش نظام شناختی در درک یک مفهوم جدید و ناشناخته آشکار گردد. این در حالی است که پژوهشهای گذشته از اهمیت برخی فرایندهای مفهومی همچون نیرو-پویایی که نقش قابل توجهی در مفهوم پروری ویروس کرونا ایفا میکند باز مانده اند. لذا پژوهش حاضر با استفاده از مدل کوچش (a2020، بزودی) که ترکیبی از نظریة استعارة مفهومی و نظام نیرو-پویایی است، به دنبال آشکار کردن نقش اساسی نیرو-پویایی در تفسیر استعارههای کرونا است. همچنین، این مقاله قصد دارد دریابد آیا ارتباط پایداری بین استعارة مفهومی (لیکاف و جانسون، 1989) و نیرو-پویایی (تالمی، 2000) وجود دارد تا درک عمیقتری از استعارههای کرونا حاصل شود. بدین منظور، با استفاده از یافتههای مطالعات پیشین حوزههای معنایی مورد نیاز را شناسایی نموده که عبارتند از جنگ، آتش، نیروی طبیعی، حیوان وحشی و ابزار که همگی شامل طرحوارة نیرو هستند. یافتههای این پژوهش حاکی از ارتباط میان استعارههای بیماری و نیرو-پویایی است که در درک بهتر ساختارهای استعارهای پیچیده کمک شایانی به ما نموده و ماهیتهای نیرو و گرایشهای آن را مشخص میکند.
معنا شناسی
مرتضی دستلان
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 285-306
چکیده
اصطلاحات زبانی عبارتهایی هستند که به سادگی و با دانستن دستور و معنای واژگان، نمیتوان معنای آنها را پیشبینی کرد. در این مقاله به بررسی گونهای از اصطلاحات زبانی از دریچه معناشناسی شناختی و بر پایه ردهبندی اصطلاحات زبانی در چارچوب نظریات فیلمور و دیگران (1988) و استعجاز در قالب نظریات گوسنز (1990)، و تعیین نقش استعجاز در ساختار معنایی ...
بیشتر
اصطلاحات زبانی عبارتهایی هستند که به سادگی و با دانستن دستور و معنای واژگان، نمیتوان معنای آنها را پیشبینی کرد. در این مقاله به بررسی گونهای از اصطلاحات زبانی از دریچه معناشناسی شناختی و بر پایه ردهبندی اصطلاحات زبانی در چارچوب نظریات فیلمور و دیگران (1988) و استعجاز در قالب نظریات گوسنز (1990)، و تعیین نقش استعجاز در ساختار معنایی آنها پرداختهایم. استعجاز، حاصل حضور همزمان استعاره و مجاز در یک ساختار معنایی و تعامل آنها با یکدیگر است. اصطلاحات مورد بررسی در این مقاله، اصطلاحات رایج حاوی اندامواژهها هستند که ساختار ردهشناختی واژگان-آشنا در قالب نحوی متعارف دارند و دارای حالت جوهری میباشند. در این بررسی به دو نتیجه مشخص رسیدیم؛ اول اینکه، در کنار استعاره و مجاز، استعجاز هم نقش پررنگی در ساختار معنایی اصطلاحات حاوی اندامواژهها دارد و دوم اینکه، استعجاز دخیل در ساختار معنایی این اصطلاحات از نوع «مجاز درون استعاره» است که در آن، استعاره، زمینه را برای ظهور مجاز فراهم میکند. این یافتهها در چارچوب رویکرد ذیل به صدر قابل تحلیل است، بدین ترتیب که ابتدا نقش یا کارکرد انتزاعی عضوی از بدن، از رهگذر عملکرد استعاره، در قالب یک حوزه عینی، مفهوم سازی میگردد، سپس، مجاز وارد عمل میشود و آن نقش یا کارکرد انتزاعی را با نام عضو عینی مربوطه جایگزین میکند؛ بدین ترتیب از مفهومی کاملاً انتزاعی در ذیل، به مفهومی تا حد ممکن عینی و ملموس در صدر میرسیم.
معنا شناسی
مریم گلشن؛ شمس الحاجیه اردلانی؛ سیدجعفر حمیدی
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1400، ، صفحه 191-212
چکیده
روایتشناسی موضوعی است که کسانی چون تزوتان تودوروف، نورمن فریدمن، ژاپ لینولت، ژرالدپرس، اشتانسل و ژرارژنت دربارۀ آن سخن گفتهاند. نزدیک چهار دهه است این مقوله، بهعنوان علمی مستقل در غرب، جای خود را باز کردهاست و از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعۀ طبیعت، شکل و نقش روایت میپردازد و میکوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. ژرار ژنت، ...
بیشتر
روایتشناسی موضوعی است که کسانی چون تزوتان تودوروف، نورمن فریدمن، ژاپ لینولت، ژرالدپرس، اشتانسل و ژرارژنت دربارۀ آن سخن گفتهاند. نزدیک چهار دهه است این مقوله، بهعنوان علمی مستقل در غرب، جای خود را باز کردهاست و از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعۀ طبیعت، شکل و نقش روایت میپردازد و میکوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. ژرار ژنت، به باور بسیاری از محققان، کاملترین طرح نظری را در این زمینه به دست داده است. از دیدگاه وی زاویه دید یا کانون روایت پنجرهای است که نویسنده پیش روی خود میگشاید تا از آن به رویدادهای داستان بنگرد. براساس الگوی روایت شناسی او، متون مختلف ادبی را بررسی کرد و دید تازهای را به روی آنها گشود. در این پژوهش، با بهرهگیری از روش توصیفی–تحلیلی، شگردهای روایی را در رمان پلنگهای کوهستان امین فقیری بر اساس نظریۀ کانون روایت ژنت مورد بررسی قرار خواهدگرفت. حاصل این پژوهش بیان میدارد داستان «پلنگهای کوهستان» فقیری مجموعۀ در همتنیدهای از شیوهها و روشهای روایی مختلف است. نویسنده (راوی) کانون توجهاش را به روایت معطوف داشتهاست. او از غم و شادی، از عشق و نفرت، از جنگ و گریز، از دشمن و دوست و هر آنچه که به روایتش کمک کند، بهره بردهاست تا درونیات شخصیتها را به صورتی مستقیم و یا غیر مستقیم بیان کند.
معنا شناسی
مجتبی پردل
دوره 12، شماره 2 ، دی 1399، ، صفحه 281-315
چکیده
اشعار گروس عبدالملکیان از نمونههای موفق شعر سپید فارسی در دو دهۀ اخیر بوده است (فروش و تجدید چاپ بالا و ترجمۀ منتخبی از اشعارش به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، سوئدی، کردی، ترکی و عربی دو شاهد برای این مدعا هستند). هدف پژوهش حاضر این است تا با اشاره از نظریههای مربوط به ماهیت شعر و نیز با استفاده از چارچوب نظریۀ همآمیزی مفهومی فوکونیه ...
بیشتر
اشعار گروس عبدالملکیان از نمونههای موفق شعر سپید فارسی در دو دهۀ اخیر بوده است (فروش و تجدید چاپ بالا و ترجمۀ منتخبی از اشعارش به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، سوئدی، کردی، ترکی و عربی دو شاهد برای این مدعا هستند). هدف پژوهش حاضر این است تا با اشاره از نظریههای مربوط به ماهیت شعر و نیز با استفاده از چارچوب نظریۀ همآمیزی مفهومی فوکونیه و ترنر (2002) و ابزارهایی نظری که برای تحلیل متون خلاقانۀ ادبی به دست میدهد به گونهای علمی و نظاممند به بررسی دلایل این موفقیت بپردازد. آنچه از این رهگذر به دست میآید نشان میدهد که اشعار عبدالملکیان به دلیل استفاده از تصویرسازیهای بدیع و نو از خلاقیت ادبی بالایی برخوردارند، و هم از اینرو ارزش زیباییشناختی آنها نیز بالاست. این تصویرسازیها، به زبان اصطلاحات نظریۀ همآمیزی مفهومی، حاصلِ استفاده از آمیزههای مرکب یا اَبَرآمیزه و نیز شبکههای ادغامی چنددامنه و همینطور پیوندهای حیاتی متنوع هستند. همچنین رعایت اصول بهینگی نیز در ایجاد آمیزهها و شبکههای ادغامی مزبور مدخلیت دارند، که این امر باعث میشود اشعار وی در عین خلاقیت ادبی بالا در برابر خوانش آثارش مانع ایجاد نکنند، و این مطلب نیز در کنار جنبۀ زیباییشناختی به جذابیت اشعارش افزوده است، که حاصل آن موفقیت کارش بوده است.
معنا شناسی
بلقیس روشن؛ حمیده بنیادی
دوره 12، شماره 1 ، تیر 1399، ، صفحه 277-304
چکیده
زبانشناسی اجتماعی شناختی، نگرشی نو در حوزة زبانشناسی است که از تعامل دو رویکرد زبانشناسی اجتماعی و زبان-شناسی شناختی بوجود آمده و هدف آن بررسی ابعاد اجتماعی شناختی زبان در کاربرد روزمره است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و هدف از آن تحلیل کتاب فارسی پایة هشتم، دورة متوسطة اول (اکبری شلدره، 1397) در چارچوب زبانشناسی اجتماعی شناختی ...
بیشتر
زبانشناسی اجتماعی شناختی، نگرشی نو در حوزة زبانشناسی است که از تعامل دو رویکرد زبانشناسی اجتماعی و زبان-شناسی شناختی بوجود آمده و هدف آن بررسی ابعاد اجتماعی شناختی زبان در کاربرد روزمره است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و هدف از آن تحلیل کتاب فارسی پایة هشتم، دورة متوسطة اول (اکبری شلدره، 1397) در چارچوب زبانشناسی اجتماعی شناختی است. در این مطالعه، واحد تحلیل "جمله" و دادهها به شیوة اسنادی و تمامشماری استخراج شدهاند. از میان 1200 جملة استخراجشده، جملههایی که ساختار استعاری داشتند، (500 جمله)، بر اساس طرحوارههای تصوری جانسون (1987) بررسی شدند. از این میان، جملههای حاوی متغیرهای اجتماعی (170 جمله) مشخص شده و در پایان تعامل طرحوارههای تصوری با متغیرهای اجتماعی مورد تحلیل (کمّی و کیفی) و بازنمایی قرار گرفتند. در این تعامل 320 مورد طرحوارة تصوری و 240 مورد متغیر اجتماعی مشارکت داشتند. طرحوارههای تصوری «نیرو»، «حرکت»، «حجم» و «فرایند» و متغیرهای اجتماعی «نگرش اعتقادی و مذهبی»، «فرهنگ» و «همبستگی» بیشترین مشارکت را در تعامل دو رویکرد زبانشناسی شناختی و اجتماعی داشتند. گرچه کاربرد بیش از 500 جملة استعاری نشان میدهد که مؤلفان به رشد خلاقیت و تفکرات انتزاعی نوجوانان توجه داشتهاند؛ اما، با توجه به تعامل 34 درصدی از جملههای استعاری با متغیرهای اجتماعی، نگارندگان معتقدند رویکرد زبانشناسی اجتماعی شناختی در این کتاب به تمامیت به منصة ظهور نرسیده است. از دیگر یافتهها آنکه هر چه تعداد طرحوارهها نسبت به متغیرهای اجتماعی در یک جمله بیشتر باشد، آن جمله از پیچیدگی مفهومی بیشتری برخوردار است و عکس آن نیز صادق است. ایجاد حس صمیمیت با کاربرد بالای متغیر «همبستگی»، تبعیض جنسیتی، معرفی فرهنگ ایرانی-اسلامی در ساختارهای استعاری از دیگر یافتههای این پژوهش میباشند.