ساختواژه
سارا عباسیان؛ بهرام مدرسی؛ مهناز کربلایی صادق
چکیده
فرایند تکرار یکی از سازوکارهای مهم در ساخت واژههای زبان فارسی است که به ایجاد واژههای جدیدی با معنای مستقل از پایه واژگانی منجر میشود. این پژوهش با هدف تحلیل فرایند تکرارکامل ناافزوده در چارچوب نظریه صرف توزیعی هله و مرنتز (1993 ) انجام شده است. هدف این پژوهش تبیین فرایند تکرار کامل ناافزوده و چگونگی شکلگیری مفهوم نمود در صورت ...
بیشتر
فرایند تکرار یکی از سازوکارهای مهم در ساخت واژههای زبان فارسی است که به ایجاد واژههای جدیدی با معنای مستقل از پایه واژگانی منجر میشود. این پژوهش با هدف تحلیل فرایند تکرارکامل ناافزوده در چارچوب نظریه صرف توزیعی هله و مرنتز (1993 ) انجام شده است. هدف این پژوهش تبیین فرایند تکرار کامل ناافزوده و چگونگی شکلگیری مفهوم نمود در صورت مکرر بر پایه این نظریه است. با اضافه شدن بخش تکرار شونده برای تشکیل صورت مکرر غالبا مقوله نحوی پایه تغییر میکند و مفهوم نمود تداومی شکل میگیرد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و گردآوری دادهها به شکل کتابخانهای است. ابتدا 78 نمونه از تکرارکامل ناافزوده که مفهوم تداوم و تکرار عمل را در خود واژگانی کردهاندبرپایهی طبقهبندی شقاقی (1379) و همچنین طبقهبندی رضایتی کیشهخاله و دیگران (1394) استخراج شد .سپس،در قالب نمودارهای درختی و از طریق ادغام واحدهای زبانی و چگونگی به کارگیری اصول نظریه صرف واژگانی از جمله قواعد ترمیمی، شکاف، وندافزایی، قواعد تنظیم آوایی و زیرمشخصههای تخصیصی مورد بررسی قرار گرفت.یافتههای تحقیق نشان میدهد که در ساخت صورتهای تکراری کامل مانند "آهستهآهسته" قواعدوندافزایی و قواعد ترمیمی و همجوشی دخیل هستند.هسته واژگانی در طی فرایند ادغام با بخش تکرارشونده گره نحوی مشخصی بوجود میآورد در نتیجه جابجایی آن به گروه نمود مشخصه نمودی خود را بازبینی می کند.در این رابطه برای ساخت این فرایند قواعد شکاف ، حذف، نقشی را ایفا نمیکنند و تشکیل صورت مکرر از طریق بهکارگیری قواعد وندافزایی، قواعد ترمیمی و همجوشی حاصل میشود. به این ترتیب، عناصر واژگانی در سطح نحو شکل میگیرند و از نمود تداومی برخوردار میشوند. و تکرار صرفی به عنوان یک فرایند واژهسازی در سطح واژه و بالاتر عمل میکند و معنای جدیدی رامیافزاید . این پژوهش میتواند در قالب الگویی برای تحلیلهای صرفی در زبان مورد استفاده قرار گیرد .
ساختواژه
سیما نبی پور؛ مهدی محمدی نیا؛ احمد مجوزی
چکیده
در پژوهش حاضر به مطالعه موردی واژههای معادلیابیشده در درسنامه زیستشناسی پرداخته شده و سنجش میزان مقبولیت واژههای تخصصی معادلیابیشده به زبان فارسی در درس زیستشناسی دوره متوسطه اول و دوم، بر اساس مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بر پایه معیارهای واژهسازی و واژهگزینی نقد و بررسی شده است. روش تحقیق بهصورت کیفی و کمی ...
بیشتر
در پژوهش حاضر به مطالعه موردی واژههای معادلیابیشده در درسنامه زیستشناسی پرداخته شده و سنجش میزان مقبولیت واژههای تخصصی معادلیابیشده به زبان فارسی در درس زیستشناسی دوره متوسطه اول و دوم، بر اساس مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بر پایه معیارهای واژهسازی و واژهگزینی نقد و بررسی شده است. روش تحقیق بهصورت کیفی و کمی است. در روشکیفی، پرسشنامهای از نوع نگرشسنجی بسته بهصورت جداگانه به 50 دانشآموز داده شده است و در روشکمی، دادهها با تحلیل آماری بیان شدهاند تا تأثیر واژههای معادلیابی شده بر استقبال کاربران سنجیده شود. نتایج تحقیق با توجه به ساختواژههای معادلیابیشده از نظر بهرهوران تفاوت معناداری را نشان میدهد؛ یعنی دانشآموزان با همان اصطلاحات و واژگان تخصصی لاتین بهتر میتوانند معنی واژگان را مفهومسازی و درک کنند. به همین دلیل واژهها به سه دسته (آشنا، نسبتاًآشنا و ناآشنا) تقسیم شدهاند و نظر دانشآموزان در مورد کل واژههای معادلیابیشده بررسی و تحلیل گردید که نتیجه منفی بود. نظر دانشآموزان به این اشاره دارد که معادلهای ارائه شده برای واژههای ناآشنا مناسب نیستند؛ اما معادلهای ارائهشده برای واژههای آشنا و نسبتاًآشنا از نظر ایشان مناسبتر هستند.
ساختواژه
فاطمه ظهرابی؛ عادل رفیعی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی واژههای مرکب مختوم به ستاک گذشته «گشت» در چارچوب صرف ساختی پرداخته است. تلاش این پژوهش ارائه توصیفی همزمانی و درزمانی از تنوعات معنایی و نظام طرحوارهای ناظر بر واژههای حاصل از این ساخت بوده است. دادههای پژوهش حاضر شامل 202 واژه مرکب بوده که از پیکرههای همزمانی و درزمانی زبان فارسی همچون پیکره فرهنگیار ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی واژههای مرکب مختوم به ستاک گذشته «گشت» در چارچوب صرف ساختی پرداخته است. تلاش این پژوهش ارائه توصیفی همزمانی و درزمانی از تنوعات معنایی و نظام طرحوارهای ناظر بر واژههای حاصل از این ساخت بوده است. دادههای پژوهش حاضر شامل 202 واژه مرکب بوده که از پیکرههای همزمانی و درزمانی زبان فارسی همچون پیکره فرهنگیار زبان فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پیکره پایگاه دادگان زبان فارسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پیکره بیجنخان، پیکره برخط گنجور زبان فارسی (ganjoor.net)، فرهنگ زانسو کشانی (۱۳۷۲) و لغتنامه دهخدا (1377) و نیز جستجوگر گوگل گردآوری شدهاند. روش کار توصیفی-تحلیلی و هدف از پژوهش حاضر بررسی تنوعات معنایی موجود، توصیف ساخت ناظر بر این گروه از واژهها و نیز نگاهی به عملکرد این ساخت در گذر زمان بوده است. برای این منظور ابتدا واژههای استخراج شده بر اساس معنی آنها در چهار مقوله معنایی دستهبندی شدند. سپس طرحواره ناظر بر آنها به دست داده شد. بررسیهای درزمانی نشان داد از این ساخت در قرون گذشته، در معنایی متفاوت از آنچه امروزه به کار میرود، تولید شده است. همچنین با رواج فضای مجازی در سالهای اخیر شاهد بروز برخی تغییرات در عملکرد این ساخت بودهایم. با در نظر گرفتن تغییرات درچندمعنایی ناظر بر این ساخت، درنهایت نظام طرحوارهای ساخت [x گشت] به دست داده شد. در نظام طرحوارهای این ساخت شاهد دو زیرساخت زایا بودیم که واژههای جدید از رهگذر آنها تولید شده و دو ساخت ایستا که عامل انگیختگی برخی واژههای موجود هستند.
ساختواژه
کورش کریمی؛ آرزو نجفیان؛ راضیه مهدی بیرقدار؛ سیدمحمد حسینی معصوم
چکیده
جستار حاضر در تلاش است با اتخاذ روش تحلیلی _ توصیفی و بهرهگیری از امکانات صرف ساختی بوی (2010) سلسلهمراتبی طرحوارهای حاکم بر صورتبندی اسمهای مرکب برونمرکز در کردی سورانی را کشف کرده و به مدلی کلی از نظام مفهومساز ناظر بر آنها دست یابد. در وهلۀ نخست دادههای پژوهش شامل 1400 اسم مرکب از فرهنگهای کردی- فارسی ههنبانه بورینه ...
بیشتر
جستار حاضر در تلاش است با اتخاذ روش تحلیلی _ توصیفی و بهرهگیری از امکانات صرف ساختی بوی (2010) سلسلهمراتبی طرحوارهای حاکم بر صورتبندی اسمهای مرکب برونمرکز در کردی سورانی را کشف کرده و به مدلی کلی از نظام مفهومساز ناظر بر آنها دست یابد. در وهلۀ نخست دادههای پژوهش شامل 1400 اسم مرکب از فرهنگهای کردی- فارسی ههنبانه بورینه (شرفکندی، 1369) و فرهنگ فارسی- کردی دانشگاه کردستان (1393) بهصورت تمامشمار استخراج شد. در مرحلۀ دوم با استفاده از آزمون هستهمندی و شمول معنایی اسکالیز و گویورا (2006) و همچنین شمّ زبانی دو تن از نگارندگان بهعنوان گویشور بومی، 842 نمونهشدگی، یعنی بالغ بر 60 درصد از کل دادهها برونمرکز تشخیص داده شدند. سپس با استفاده از ابزار نظری پژوهش و اتکا بر نمونهشدگیهای موردبررسی، یک کلانطرحواره، 12 طرحوارههای میانی و 54 ریزطرحوارۀ حاکم بر اسمهای مرکب برونمرکز، ترسیم شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد صرف قرارگرفتن واژه ذیل عنوان برونمرکز به معنای گسیختگی در انگیزش و انسداد کامل رابطۀ میان صورت و معنا در تمامی موارد نبوده، بلکه این امر طیفی از ترکیبهایی با تیرهگی معنایی کمتر تا ترکیبهای مطلقاً تیره را در بر میگیرد. شایان ذکر است که وجود ترکیبهای فاقد هستۀ اسمی را میتوان نشانهای دال بر عدم تأثیرپذیری مقولۀ واژگانی برونداد از سازههای مشارکتکننده در ساخت بهحساب آورده و این امر را در قالب تراوش مشخصههای طرحوارۀ حاکم بر نمونهشدگیهای تحت تسلط تفسیر کرد. بهبیاندیگر یافتههای پژوهش نشان میدهند طرحوارهها هم بر تعیین مشخصههای صوری ساخت و هم بر تعیین حدود معنایی آنها تأثیرگذار هستند.
ساختواژه
سعید اکبری؛ نازنین امیر ارجمندی؛ مرجان طاهری اسکویی؛ مهناز کربلایی صادق
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی زایایی پسوندهای اشتقاقی اسم ساز در زبان فارسی با تکیه بر چارچوب نظری زایایی پلاگ(2003) میپردازد. بدین منظور نگارندگان از پیکرهای برگرفته از پایگاه دادگان زبان فارسی، 3907اسم مشتق استخراج نمودند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری دادهها بر اساس مطالعات کتابخانهای است.نگارندگان پس از بررسی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی زایایی پسوندهای اشتقاقی اسم ساز در زبان فارسی با تکیه بر چارچوب نظری زایایی پلاگ(2003) میپردازد. بدین منظور نگارندگان از پیکرهای برگرفته از پایگاه دادگان زبان فارسی، 3907اسم مشتق استخراج نمودند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری دادهها بر اساس مطالعات کتابخانهای است.نگارندگان پس از بررسی و تحلیل دادههای جمعآوری شده از پیکره پژوهش، اینگونه نتیجه گرفتند که روش کمی سنجش زایایی فرایندهای واژهسازی که پلاگ(2003) معرفی نموده، شمارش بروندادهای یک فرایند واژهسازی است. همچنین، روشهای مختلف سنجش میزان زایایی پسوندهای اشتقاقی اسمساز، نتایج متفاوتی را از میزان زایایی این پسوندها ارائه میدهد. تحلیل دادههای استخراج شده از پیکره پژوهش نشان میدهد که در میان پسوندهای اشتقاقی اسمساز در زبان فارسی پسوند اسم ساز(-ی) بیشترین زایایی را دارد و پسوندهای اسم ساز (-ان، -ئینه، -یژه، -ون، -اورنجن، -رنجن، -شِن ، -گاله) از کمترین میزان زایایی برخوردارند.
ساختواژه
طاهره افشار؛ علی روحی
چکیده
یکی از اساسیترین بخشهای زبانشناسی، صرف است که به مطالعه ساختمان واژه و تغییرات آن میپردازد. فرایند دوگانسازی یکی از فرایندهای صرفی زایاست، که در اکثر زبانهای شناختهشده، الگویی برای تولید واژة جدید محسوب میشود. این پژوهش قصد دارد گویش لری دهلرانی را از منظر دوگانساخت بر مبنای نظریه تصویرگونگی مورد ...
بیشتر
یکی از اساسیترین بخشهای زبانشناسی، صرف است که به مطالعه ساختمان واژه و تغییرات آن میپردازد. فرایند دوگانسازی یکی از فرایندهای صرفی زایاست، که در اکثر زبانهای شناختهشده، الگویی برای تولید واژة جدید محسوب میشود. این پژوهش قصد دارد گویش لری دهلرانی را از منظر دوگانساخت بر مبنای نظریه تصویرگونگی مورد بررسی قرار دهد. تصویرگونگی در این پژوهش با بهرهگیری از مدل ریگر (1998) از بُعد معنایی بررسی شده است. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانهای- توصیفی و میدانی صورت گرفت. در روش میدانی با استفاده از مصاحبه و مشاهده، اطلاعات مورد نظر جمعآوری شدند. طبقهبندی معنایی دوگانساختها که در گویش لری دهلرانی بالغ بر 234 مورد، بود در جداولی مجزا، انجام و فراوانی آنها تعیین گشت. طبقهبندی معنایی به تفکیک براساس مفاهیم جمع، تکرار، کودک، گسترش، شدت، تداوم، دلبستگی،کوچک، ناهمگونی، آشفتگی، کمال، تحقیر و تضعیف و مفاهیم پرکاربرد دیگری چون کاهش، افزایش و توزیع، انجام گردید و درپایان، اطلاعات جمعآوریشده، مورد تجزیه و تحلیل واقع شد تا بدین ترتیب ویژگیهای معنایی دوگانساخت، در گویش لری دهلرانی بهعنوان یکی از گویشهای جنوب غرب ایران در چارچوب نظریه تصویرگونگی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بررسیها نشان داد که در گویش لری دهلرانی به استثنای مواردی که دوگانساخت علامت "جمع" محسوب میگردد، انواع دوگانساخت های تصویری وجود دارد، ولی میزان فراوانی انواع دوگانساخت در این گویش یکسان نمیباشند. بدین ترتیب که مفهوم افزایش با فراوانی 51 مورد و مفاهیم کوچک و تحقیر هر کدام با فراوانی 2 مورد به ترتیب بیشترین و کمترین میزان کاربرد را به خود اختصاص دادند.
ساختواژه
پریا رزمدیده؛ ساره خیرمند
چکیده
بررسی واژههای پیچیدۀ مختوم به «نامه»، از جمله موضوعاتی بوده که کمتر مورد توجه زبانشناسان قرار گرفته است. در این جستار، به منظور بررسی نقش واژهسازی «نامه» در این گروه از واژههای پیچیدۀ زبان فارسی، به تحلیل چندمعنایی این جزء واژگانی در چارچوب صرف ساختی (بوی، 2010) پرداخته شدهاست. برای نیل به این هدف، 102 واژۀ ساخته شده ...
بیشتر
بررسی واژههای پیچیدۀ مختوم به «نامه»، از جمله موضوعاتی بوده که کمتر مورد توجه زبانشناسان قرار گرفته است. در این جستار، به منظور بررسی نقش واژهسازی «نامه» در این گروه از واژههای پیچیدۀ زبان فارسی، به تحلیل چندمعنایی این جزء واژگانی در چارچوب صرف ساختی (بوی، 2010) پرداخته شدهاست. برای نیل به این هدف، 102 واژۀ ساخته شده با «نامه» از فرهنگ فارسی زانسو (کشانی، 1372)، فرهنگ بزرگ سخن (انوری ،1381) و فرهنگ دهخدا (1377) گردآوری شدند که با استفاده از امکانات صرف ساختی مبنی بر وجود طرحوارۀ ساختی ناظر و انشعاب زیرطرحوارهها بر اساس دخالت سازوکارهای سطح مفهومی، در 12 دسته مختلف قرار گرفتند. یافتههای این پژوهش نشان داد که طرحوارههای تصویری، مجاز و استعاره سه سازوکار اصلی عامل چندمعناشدن سازۀ مشترک «نامه» در واژههای مورد بررسی بودهاست. به علاوه، امکانات صرف ساختی از جمله وجود معنای مقید در قالب اصطلاح ساختی، واژگان سلسلهمراتبی و وراثت پیشفرض نشان داد که بر ساخت واژههای پیچیدۀ مختوم به «نامه»، طرحوارهای ساختی موسوم به اصطلاح ساختی ناظر است که «نامه» را در وضعیت بینابین ترکیب و اشتقاق قرار میدهد و آن را بهعنوان «شبهوندی» در مسیر دستوریشدگی قرار میدهد.