نحو
مریم خمسه عشری؛ رضوان متولیان؛ والی رضایی
چکیده
متمم مفعول به عنوان یکی از مقولات مهم و چالشبرانگیز دستوری از گذشته تاکنون مورد توجه زبانشناسان و دستورنویسان واقع شده است. پژوهش حاضر ساخت دارای مقولۀ متمم مفعول را بر اساس سه فرضیۀ اساسی تحت عنوان نظریۀ خردهجمله، نظریۀ محمولسازی و نظریۀ محمول مرکب مورد بررسی قرار میدهد. اغلب زبانشناسان و دستورنویسانی که تاکنون ساخت ...
بیشتر
متمم مفعول به عنوان یکی از مقولات مهم و چالشبرانگیز دستوری از گذشته تاکنون مورد توجه زبانشناسان و دستورنویسان واقع شده است. پژوهش حاضر ساخت دارای مقولۀ متمم مفعول را بر اساس سه فرضیۀ اساسی تحت عنوان نظریۀ خردهجمله، نظریۀ محمولسازی و نظریۀ محمول مرکب مورد بررسی قرار میدهد. اغلب زبانشناسان و دستورنویسانی که تاکنون ساخت متمم مفعول را در زبان فارسی بررسی کردهاند، دیدگاهی مشابه نظریۀ محمولسازی ارائه نمودهاند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که تحلیل ساخت حاوی متمم مفعول بر اساس نظریۀ محمولسازی با اصول نظریۀ حاکمیت و مرجع گزینی و برنامۀ کمینهگرا همچون معیار نقش معنایی، اصل فرافکن و فرضیۀ اعطای نقش تتای یکسان (یوتا) مغایرت دارد. همچنین تحلیل ساخت مذبور بر اساس نظریۀ محمول مرکب از یک سو، با افزایش تعداد افعال مرکب در زبان فارسی زایایی و اصل اقتصاد زبانی را نادیده می گیرد و از سوی دیگر رابطۀ گزارهای بین متمم مفعول و گروه اسمی پیش از آن را از دست میدهد. در ادامه به پیروی از رویکرد خرده-جمله و با استناد به استدلالهایی نظیر تناوب موضوعی، محدودیت گزینشی، ابهام در جملات مرکب استفهامی، حضور در بافتهای نحوی مختلف، اصطلاح پاره، رابطۀ تطابق، هم تعبیری، آزمون پاره جمله، قلب نحوی، خلأ نحوی، آزمون جایگزینی با ضمیر و توزیع انواع گروه اسمی به عنوان فاعل ساخت خرده جمله نشان داده میشود که ساخت دارای متمم مفعول را باید به همراه گروه اسمی پیش از آن به عنوان سازهای مستقل تحت عنوان ساخت خرده جمله در نظر گرفت.