ساختواژه
پریا رزمدیده؛ ساره خیرمند
چکیده
بررسی واژههای پیچیدۀ مختوم به «نامه»، از جمله موضوعاتی بوده که کمتر مورد توجه زبانشناسان قرار گرفته است. در این جستار، به منظور بررسی نقش واژهسازی «نامه» در این گروه از واژههای پیچیدۀ زبان فارسی، به تحلیل چندمعنایی این جزء واژگانی در چارچوب صرف ساختی (بوی، 2010) پرداخته شدهاست. برای نیل به این هدف، 102 واژۀ ساخته شده ...
بیشتر
بررسی واژههای پیچیدۀ مختوم به «نامه»، از جمله موضوعاتی بوده که کمتر مورد توجه زبانشناسان قرار گرفته است. در این جستار، به منظور بررسی نقش واژهسازی «نامه» در این گروه از واژههای پیچیدۀ زبان فارسی، به تحلیل چندمعنایی این جزء واژگانی در چارچوب صرف ساختی (بوی، 2010) پرداخته شدهاست. برای نیل به این هدف، 102 واژۀ ساخته شده با «نامه» از فرهنگ فارسی زانسو (کشانی، 1372)، فرهنگ بزرگ سخن (انوری ،1381) و فرهنگ دهخدا (1377) گردآوری شدند که با استفاده از امکانات صرف ساختی مبنی بر وجود طرحوارۀ ساختی ناظر و انشعاب زیرطرحوارهها بر اساس دخالت سازوکارهای سطح مفهومی، در 12 دسته مختلف قرار گرفتند. یافتههای این پژوهش نشان داد که طرحوارههای تصویری، مجاز و استعاره سه سازوکار اصلی عامل چندمعناشدن سازۀ مشترک «نامه» در واژههای مورد بررسی بودهاست. به علاوه، امکانات صرف ساختی از جمله وجود معنای مقید در قالب اصطلاح ساختی، واژگان سلسلهمراتبی و وراثت پیشفرض نشان داد که بر ساخت واژههای پیچیدۀ مختوم به «نامه»، طرحوارهای ساختی موسوم به اصطلاح ساختی ناظر است که «نامه» را در وضعیت بینابین ترکیب و اشتقاق قرار میدهد و آن را بهعنوان «شبهوندی» در مسیر دستوریشدگی قرار میدهد.