واج شناسی
طاهره جعفری؛ مهدی فتاحی
چکیده
حرکت تکواژ پدیدهای بسیار کمیاب است که در کردی کلهری بر پیبست ضمیری سومشخص مفرد اعمال میشود، و انگیزۀ آن رفع التقای واکههاست. فتاحی و کرد زعفرانلو کامبوزیا (۱۳۹۲) به بررسی یک نمونه از این روش از رفع التقای واکهها در کردی کلهری پرداختهاند. در این پژوهش، افزونبر معرفی نمونهای متفاوت از نمونۀ پژوهش مذکور، یافتههای جدیدی ...
بیشتر
حرکت تکواژ پدیدهای بسیار کمیاب است که در کردی کلهری بر پیبست ضمیری سومشخص مفرد اعمال میشود، و انگیزۀ آن رفع التقای واکههاست. فتاحی و کرد زعفرانلو کامبوزیا (۱۳۹۲) به بررسی یک نمونه از این روش از رفع التقای واکهها در کردی کلهری پرداختهاند. در این پژوهش، افزونبر معرفی نمونهای متفاوت از نمونۀ پژوهش مذکور، یافتههای جدیدی بهدست آمده و با یافتهها و نتایج پژوهشی پیشین در این زمینه مقایسه گردید. همچنین، در این مطالعه تحلیلهای مربوط به حرکت تکواژ در چارچوب نظریۀ بهینگی موازی انجام شده است، تا از طریق کشف محدودیتهای مرتبط و رتبهبندی آنها مشخص گردد که چرا باوجود روشهای رایجتری همچون حذف و درج، این مورد از التقای واکهها در کردی کلهری صرفاً با حرکت تکواژ رفع میشود. پژوهش بهصورت واجنگاری و بررسی دادههایی انجام شد که از طریق ۲۰ ساعت مصاحبه با ۱۵ گویشور کردی کلهری گردآوری شده بود. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که حرکت تکواژ علاوهبر بافت افعال پسوندی در مجاورت با پیبست تأکیدی نیز حرکت میکند و این حرکت نه فقط در مواجهه با التقای سه واکه، بلکه در التقای دو واکه نیز رخ میدهد. تحلیلهای بهینگی نیز وجود محدودیتهای فعالی را در این گویش آشکار کرد که رفع التقای واکهها در این مورد خاص را با روشهای رایجتر مجاز ندانسته و به همین سبب، راهکار حرکت تکواژ اعمال میگردد.
واج شناسی
بشیر جم
چکیده
جایگزینی یک واجِ زبان وامدهنده با نزدیکترین آوای موجود در زبان وامگیرنده «جایگزینی واج» نامیده میشود. زبانهای انگلیسی و عربی بهطور مشترک دارای واکههای افراشتۀ کوتاه /I/ و /U/ هستند که زبان فارسی فاقد آنهاست. هدف این پژوهش توصیفی-تحلیلی که در چارچوب نظریۀ بهینگی(پرینس و اسمولنسکی، 1993 /2004) انجام شده، مقایسه و تبیین چگونگی ...
بیشتر
جایگزینی یک واجِ زبان وامدهنده با نزدیکترین آوای موجود در زبان وامگیرنده «جایگزینی واج» نامیده میشود. زبانهای انگلیسی و عربی بهطور مشترک دارای واکههای افراشتۀ کوتاه /I/ و /U/ هستند که زبان فارسی فاقد آنهاست. هدف این پژوهش توصیفی-تحلیلی که در چارچوب نظریۀ بهینگی(پرینس و اسمولنسکی، 1993 /2004) انجام شده، مقایسه و تبیین چگونگی جایگزینی این دو واکه در وامواژههای انگلیسی و عربی است. یافتههای پژوهش پیشِ رو نشان میدهد دو واکه کوتاه /I/ و /U/ در وامواژههای انگلیسی به ترتیب به نزدیکترین واکهها یعنی واکههای افراشتۀ کشیده [i] و [u] تبدیل میشوند. ولی این دو واکه کوتاه در وامواژههای عربی به ترتیب به واکههای نیمافراشتۀ کوتاه [e] و [o] تبدیل میشوند؛ زیرا شیوۀ تلفظ دو واکه کوتاه /I/ و /U/ به نشانههای نویسهای کسره و ضمه در زبان فارسی بستگی دارد؛ درحالیکه کسره و ضمه در زبان عربی به ترتیب بهصورت دو واکه افراشته کوتاه /I/ و /U/ تلفظ میشوند، در زبان فارسی به ترتیب بهصورت دو واکه نیمافراشتۀ کوتاه [e] و [o] تبدیل میشوند. بنابراین تحلیل تلفظ کسره و ضمه با بهرهگیری از محدودیتهای نویسهای که به اطلاعات نویسهای دسترسی دارند انجام شد. این محدودیتها ایجاب میکنند که کسره و ضمه در زبان فارسی همیشه به ترتیب باید بهصورت [e] و [o] تلفظ بشوند.
آوا شناسی
شراره سادات سرسرابی؛ ابوالفضل مزینانی
چکیده
کاهش واکهای به طرز قابل توجهی در مطالعات پیشین بویژه از سوی کراسوایت (2000)، هریس (2005) و انگارۀ [AIU] اندرسون (1996) بررسی و دستهبندی شدهاست. پژوهش حاضر نیز با هدف گزارش کاهش واکۀ /a/به/e/ پس از وندافزایی و ترکیب صورت گرفت که در گویش فارسی مزینانی(سبزوار-خراسانرضوی) مشاهده میگردد. این کاهش در چارچوب نظریۀ بهینگی توصیف وبا رویکردهاو دستهبندیهای ...
بیشتر
کاهش واکهای به طرز قابل توجهی در مطالعات پیشین بویژه از سوی کراسوایت (2000)، هریس (2005) و انگارۀ [AIU] اندرسون (1996) بررسی و دستهبندی شدهاست. پژوهش حاضر نیز با هدف گزارش کاهش واکۀ /a/به/e/ پس از وندافزایی و ترکیب صورت گرفت که در گویش فارسی مزینانی(سبزوار-خراسانرضوی) مشاهده میگردد. این کاهش در چارچوب نظریۀ بهینگی توصیف وبا رویکردهاو دستهبندیهای پیشگفته تبیین شد. لذا، تعمیم زیر از منظر بهینگی به دست آمد: در این گویش، واکۀ /a/ در هجای فاقد تکیۀ ناشی از انتقال جایگاه تکیه در اثر وندافزایی و ترکیب با محیط همگون و به واکۀ /e/ تبدیل شده و این امر با یک درجه افراشتگی آن محقق میگردد؛ چنانچه، در مجاورت واکۀ /a/ همخوان چاکنایی وجود داشته باشد، کاهش واکه-ای صورت نمیگیرد. مضافا، این تغییر واکهای از میان دیدگاههای پیشگفته بر تقسیمبندی کراسوایت (2000) منطبقاست. بنابر این تقسیمبندی، این کاهش از نوع رساییبنیاد محسوب میشود؛ زیرا، پس از انتقال جایگاه تکیه در نتیجۀ وندافزایی، از میزان رسایی آن هسته نیز کاسته شده تا بهلحاظ برجستگی با محیط وقوع همگون گردد. از طرفی، بررسی در چارچوب انگارۀ [AIU] نیز نشان داد که در تغییر/a/ به /e/ با شرط واژگونی هسته روبرو هستیم. از نظر کراسوایت، مقولۀ [A] در هستۀ واکۀ واقع در هجای بیتکیه قرار نمیگیرد، کهالبته، مثال نقیض آن در کاهش /α/ به /o/ در بافتهای بیتکیۀ گویش مزینانی مشاهده شد. مقایسۀ دادههای این گویش با موارد نظیر آنها در گونۀ معیار در همین زمینه نیز نشان داد که این گویش دقیقاَ عکس گونۀ معیار عمل میکند.
بشیر جم
چکیده
واژۀ «را» در سبک گفتاری پس از واژههای مختوم به واکهها به صورت [ro]و پس از واژههای مختوم به همخوانها به صورت [o]تلفظ میشود. زیرا وجود یک همخوان پیش از واژۀ «را» موجب حذف همخوان /r/ میشود. البته این همخوان طی یک فرایند اختیاریپس از واژههای مختوم به سه واکة [i]، [u] و [o]نیز حذف میشودو یک غلت جایگزین آن میگردد.هدف این مقالۀ توصیفی- ...
بیشتر
واژۀ «را» در سبک گفتاری پس از واژههای مختوم به واکهها به صورت [ro]و پس از واژههای مختوم به همخوانها به صورت [o]تلفظ میشود. زیرا وجود یک همخوان پیش از واژۀ «را» موجب حذف همخوان /r/ میشود. البته این همخوان طی یک فرایند اختیاریپس از واژههای مختوم به سه واکة [i]، [u] و [o]نیز حذف میشودو یک غلت جایگزین آن میگردد.هدف این مقالۀ توصیفی- تحلیلی بررسی بافتهای گوناگون و فرایندهای واجیای است که موجب تغییر تلفظ واژۀ «را» میشوند. بدین منظور محدودیتهایی که تعاملشان در قالب رتبهبندیها موجب رخداد این فرایندها میشود در چارچوب نظریۀ بهینگی(پرینس و اسمولنسکی، 2004 /1993) معرفی میشوند. البته پیش از ورود به تحلیلهای بهینگی ترتیب رخداد این فرایندها و تعاملشان با یکدیگر مورد بررسی قرار میگیرد.
بشیر جم؛ مرضیه تیموری
چکیده
بررسی دقیق انواع دادهها در لهجۀ شهر فردوس نشان داد که واکۀ پسین/A/ در هجای اول واژههای دوهجایی و هجای دوم واژههای سههجایی طی فرایند «پیشینشدگی» به واکۀ [- پسین] و کشیده [a] تبدیل میشود. ولی این فرایند در هجای آخر واژهها رخ نمیدهد. عامل این تبدیل محدودیت نشانداری *[A] و علت عدم رخداد آن در هجای آخرِ واژهها تسلط محدودیت پایاییِ ...
بیشتر
بررسی دقیق انواع دادهها در لهجۀ شهر فردوس نشان داد که واکۀ پسین/A/ در هجای اول واژههای دوهجایی و هجای دوم واژههای سههجایی طی فرایند «پیشینشدگی» به واکۀ [- پسین] و کشیده [a] تبدیل میشود. ولی این فرایند در هجای آخر واژهها رخ نمیدهد. عامل این تبدیل محدودیت نشانداری *[A] و علت عدم رخداد آن در هجای آخرِ واژهها تسلط محدودیت پایاییِ ضد این تبدیل بر محدودیت نشانداری *[A] است. همچنین، مشخص شد که واکۀ /A/ در بافت پیش از همخوان خیشومی /m/ به واکۀ [o] تبدیل میشود. از سویی دیگر، واکۀ /A/ در بافت پیش از همخوان خیشومی/n/، در هجای ماقبل آخرِ واژههای چندهجایی به واکۀ [a] و در واژههای تکهجایی و هجای آخر واژههای چندهجایی به واکۀ [o] تبدیل میشود. افزون بر این، همخوان /n/ در واژههای تکهجایی و هجای آخر واژههای چندهجایی حذف میشود. محدودیت نشانداری *[A]N عامل تبدیل واکۀ /A/ به واکۀ [o] در بافت پیش از همخوانهای /m/و/n/ است. این محدودیت توالیِ واکۀ [A] و همخوان خیشومی را مجاز نمیشمارد. هدف این مقاله تحلیل و تبیین دلایل رخداد و دلایل عدم رخداد تبدیل واکۀ // به واکۀ [a] یا [o]در بافتهای گوناگون در لهجۀ فردوس در چارچوب نظریۀ بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 2004/1993) از طریق دستیابی به رتبهبندهای دربرگیرنده از محدودیتهای مختلف است.