معنا شناسی
مرتضی دستلان
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 285-306
چکیده
اصطلاحات زبانی عبارتهایی هستند که به سادگی و با دانستن دستور و معنای واژگان، نمیتوان معنای آنها را پیشبینی کرد. در این مقاله به بررسی گونهای از اصطلاحات زبانی از دریچه معناشناسی شناختی و بر پایه ردهبندی اصطلاحات زبانی در چارچوب نظریات فیلمور و دیگران (1988) و استعجاز در قالب نظریات گوسنز (1990)، و تعیین نقش استعجاز در ساختار معنایی ...
بیشتر
اصطلاحات زبانی عبارتهایی هستند که به سادگی و با دانستن دستور و معنای واژگان، نمیتوان معنای آنها را پیشبینی کرد. در این مقاله به بررسی گونهای از اصطلاحات زبانی از دریچه معناشناسی شناختی و بر پایه ردهبندی اصطلاحات زبانی در چارچوب نظریات فیلمور و دیگران (1988) و استعجاز در قالب نظریات گوسنز (1990)، و تعیین نقش استعجاز در ساختار معنایی آنها پرداختهایم. استعجاز، حاصل حضور همزمان استعاره و مجاز در یک ساختار معنایی و تعامل آنها با یکدیگر است. اصطلاحات مورد بررسی در این مقاله، اصطلاحات رایج حاوی اندامواژهها هستند که ساختار ردهشناختی واژگان-آشنا در قالب نحوی متعارف دارند و دارای حالت جوهری میباشند. در این بررسی به دو نتیجه مشخص رسیدیم؛ اول اینکه، در کنار استعاره و مجاز، استعجاز هم نقش پررنگی در ساختار معنایی اصطلاحات حاوی اندامواژهها دارد و دوم اینکه، استعجاز دخیل در ساختار معنایی این اصطلاحات از نوع «مجاز درون استعاره» است که در آن، استعاره، زمینه را برای ظهور مجاز فراهم میکند. این یافتهها در چارچوب رویکرد ذیل به صدر قابل تحلیل است، بدین ترتیب که ابتدا نقش یا کارکرد انتزاعی عضوی از بدن، از رهگذر عملکرد استعاره، در قالب یک حوزه عینی، مفهوم سازی میگردد، سپس، مجاز وارد عمل میشود و آن نقش یا کارکرد انتزاعی را با نام عضو عینی مربوطه جایگزین میکند؛ بدین ترتیب از مفهومی کاملاً انتزاعی در ذیل، به مفهومی تا حد ممکن عینی و ملموس در صدر میرسیم.
زبانشناسی عمومی
مریم مولایی؛ محمد امین صراحی؛ محمد رستم پور
دوره 12، شماره 2 ، دی 1399، ، صفحه 153-175
چکیده
تا چندین دهه، پژوهشهای زبان شناسان شناختی علاقمند به مطالعات استعاره به تشخیص وتوصیف استعارهها و همچنین توضیح دو بعدی بودن ارتباط ذهن و زبان اختصاص داشت. اما مطالعات استین (2008) در باب الگوهای استعاری نشان داد که بعد سومی نیز در رابطه با بعضی استعارهها وجود دارد که براساس نظریههایی که برسرشت دو بعدی استعارهها تاکید دارند قابل ...
بیشتر
تا چندین دهه، پژوهشهای زبان شناسان شناختی علاقمند به مطالعات استعاره به تشخیص وتوصیف استعارهها و همچنین توضیح دو بعدی بودن ارتباط ذهن و زبان اختصاص داشت. اما مطالعات استین (2008) در باب الگوهای استعاری نشان داد که بعد سومی نیز در رابطه با بعضی استعارهها وجود دارد که براساس نظریههایی که برسرشت دو بعدی استعارهها تاکید دارند قابل توضیح و تبیین نیستند. پیشنهاد استین برای اضافه کردن بعد سوم که همان جنبه ارتباطی استعارههاست بر پایه یافتههای پژوهشهای روانشناسی زبان و نیز تحلیلهای زبانشناسی پیکرهای میباشد. در بعد سوم که بر جنبه ارتباطی استعاره تاکید دارد، تمایزی میان استعارههای عمدی واستعارههای غیرعمدی وجود دارد. هدف از انجام این پژوهش نیز معرفی نظریه استعاره های عمدی با مطالعه عنوان های خبری سه روزنامه کثیرالانتشار همشهری، کیهان و شرق در چارچوب نظریه استعاره های عمدی استین (2015) می باشد. نتایج این تحقیق علاوه بر تاکید بر ساختار سه بعدی استعاره و نقش ارتباطی استعاره های عمدی در تبادل اطلاعات که در مطالعات استعاری پیشین نادیده گرفته شده بود، نشان می دهد که در متون خبری نیز مانند بسیاری از حوزه های دیگر، گاهی اوقات استعاره ها به صورتی کاملا عمدی به کار برده می شوند تا بتوانند علاوه بر جلب توجه مخاطب، موضوع مورد بحث را نیز توصیف کنند و توضیح دهند.
سید حمزه موسوی؛ محمد عموزاده
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 193-225
چکیده
در مقاله حاضر تلاش شده است تا انگیزههای معناشناختی و کاربردشناختی باهمآیی واژگانی بر اساس معناشناسی قالبی که مشخص میکند چه واژههایی با واژة "دست" باهمآیی دارند و چه انگیزه شناختی میتواند توجیهگر کنار هم قرار گرفتن این واژهها باشد، بررسی شود. به عبارت دیگر، پرسش این است آیا انگیزهای که واژههای پایه و باهمآی را در کنار ...
بیشتر
در مقاله حاضر تلاش شده است تا انگیزههای معناشناختی و کاربردشناختی باهمآیی واژگانی بر اساس معناشناسی قالبی که مشخص میکند چه واژههایی با واژة "دست" باهمآیی دارند و چه انگیزه شناختی میتواند توجیهگر کنار هم قرار گرفتن این واژهها باشد، بررسی شود. به عبارت دیگر، پرسش این است آیا انگیزهای که واژههای پایه و باهمآی را در کنار یکدیگر نگاه میدارد، تناسب قالبی بین دو واژه است یا خیر. برای بررسی این مهم لازم است قالب واژههای باهمآی و پایه با قالب کل ترکیب مقایسه شود. به این ترتیب، باهمآیی با واژة "دست" مورد بررسی قرار گرفته و در آن باهمآیی فعلی و اسمی از یکدیگر بازشناخته شدهاند. به علاوه، مشاهده شده که هر چند واژة "دست" با برخی از واژهها باهمآیی دارد، اما با واژههای مترادف آنها باهمآیی ندارد. همچنین، گاهی ساختارهایی وجود دارند که در ظاهر تناسب قالبی ندارند، اما از طریق استعاره و مجاز متناسب میشوند. گاهی اوقات استعاره و مجاز به واسطة مفاهیم فرهنگی امکان مفهومسازی پیدا میکنند که از آن جمله میتوان به شیطان، استعمار و عالم غیب اشاره کرد.
ابراهیم رضاپور
دوره 9، شماره 17 ، تیر 1397، ، صفحه 81-120
چکیده
نظریه ی گفتمانی استعاره چاریس- بلک مدعی شده است که منابع فردی از جمله شناختی و عاطفی، کاربردشناختی و زبانی و همچنین منابع اجتماعی از جمله چشم اندازهای ایدئولوژیک، دانش تاریخی و فرهنگی نقش مهمی در ساخت و انتخاب استعاره در گفتمان دارند. نگارنده در این مقاله سعی کرده است تأثیر ایدئولوژی را در ساخت استعاره های مفهومی مرگ در اشعار شاملو ...
بیشتر
نظریه ی گفتمانی استعاره چاریس- بلک مدعی شده است که منابع فردی از جمله شناختی و عاطفی، کاربردشناختی و زبانی و همچنین منابع اجتماعی از جمله چشم اندازهای ایدئولوژیک، دانش تاریخی و فرهنگی نقش مهمی در ساخت و انتخاب استعاره در گفتمان دارند. نگارنده در این مقاله سعی کرده است تأثیر ایدئولوژی را در ساخت استعاره های مفهومی مرگ در اشعار شاملو و توللی به نمایش بگذارد . در حقیقت پرسش های اساسی پژوهش این است که آیا ایدئولوژی های مختلف شاعران بر ساخت استعاره های مفهومی مرگ تاثیرگذار است؟ حوزه های مبداء استعاره های مفهومی مرگ در اشعار شاعران از چه حوزه های معنایی تشکیل شده است؟ روش تحقیق از نوع همبستگی بین متغیر معنایی ایدئولوژی و متغیر معنایی استعاره مفهومی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ایدئولوژی های متفاوت شاعران منجر به ساخت و انتخاب استعاره های متفاوت شده است. شاملو در اشعار خویش بیشتر از استعاره های مربوط به حوزه معنایی طبیعت، خانواده، موسیقی، دریانوردی، سفر و حیوانات نحیف استفاده کرده است، اما توللی در اشعار خویش بیشتر از استعاره های مربوط به حوزه های معنایی حیوانات درنده و خوفناک، طبیعت، اهریمن و جنگ استفاده کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که ایدئولوژی اهمیت زیادی در ساخت و انتخاب استعاره در متون ادبی دارد و همچنین منابع فردی از جمله عوامل شناختی و عاطفی، کاربردشناختی و زبانی هم در ساخت استعاره در متون ادبی حائز اهمیت هستند.
ساناز علی پور؛ شهلا شریفی؛ علی ایزانلو
دوره 8، شماره 14 ، آذر 1395، ، صفحه 111-139
چکیده
ظهور زبانشناسی شناختی در سالهای اخیر به عنوان رویکردی جدید که هم به زبان و هم به ذهن توجه دارد سبب گردیده استعاره به عنوان ابزاری برای فهم و بیان تصورات انتزاعی در قالب تصورات ملموس تر مورد توجه خاص قرار بگیرد. برای هر گونه بررسی پیرامون استعاره، توصیف نظام آن، نقش هایی که در جمله برعهده می گیرد، نگاشتهای زیرساختی ، تاثیر استعاره ...
بیشتر
ظهور زبانشناسی شناختی در سالهای اخیر به عنوان رویکردی جدید که هم به زبان و هم به ذهن توجه دارد سبب گردیده استعاره به عنوان ابزاری برای فهم و بیان تصورات انتزاعی در قالب تصورات ملموس تر مورد توجه خاص قرار بگیرد. برای هر گونه بررسی پیرامون استعاره، توصیف نظام آن، نقش هایی که در جمله برعهده می گیرد، نگاشتهای زیرساختی ، تاثیر استعاره در پردازش، و غیره لازم است در ابتدا استعاره به طور موثق و نظام مند در گفتمان شناسایی شود، تا پایه های محکمی برای تحلیل و بررسی فراهم آید. این مقاله در نظر دارد شیوه ای صریح در اختیار خوانندگان قرار دهد که از طریق آن بتوان با اطمینان، واژه های استعاری را در گفتمان شناسایی کرد. در این راستا ابتدا روش ام آی پی معرفی خواهد شد و سپس با ذکر مثال چگونگی به کارگیری این روش برای شناسایی واژه هایی که در آن به طور استعاری به کار رفته اند، نشان داده خواهد شد و در نهایت چارچوبی برای گزارش نتیجه ام آیپی پیشنهاد خواهد شد. نتایج این بررسی حاکی از آن است که اگر چه به کارگیری این روش، در شناسایی استعاره به هیچوجه کار سریع و آسانی نیست، اما در حال حاضر تنها روش نظام مند، معتبر، علمی و عملی برای شناسایی استعاره در متون به شمار میآید.