معنا شناسی
بلقیس روشن؛ حمیده بنیادی
دوره 12، شماره 1 ، تیر 1399، ، صفحه 277-304
چکیده
زبانشناسی اجتماعی شناختی، نگرشی نو در حوزة زبانشناسی است که از تعامل دو رویکرد زبانشناسی اجتماعی و زبان-شناسی شناختی بوجود آمده و هدف آن بررسی ابعاد اجتماعی شناختی زبان در کاربرد روزمره است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و هدف از آن تحلیل کتاب فارسی پایة هشتم، دورة متوسطة اول (اکبری شلدره، 1397) در چارچوب زبانشناسی اجتماعی شناختی ...
بیشتر
زبانشناسی اجتماعی شناختی، نگرشی نو در حوزة زبانشناسی است که از تعامل دو رویکرد زبانشناسی اجتماعی و زبان-شناسی شناختی بوجود آمده و هدف آن بررسی ابعاد اجتماعی شناختی زبان در کاربرد روزمره است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و هدف از آن تحلیل کتاب فارسی پایة هشتم، دورة متوسطة اول (اکبری شلدره، 1397) در چارچوب زبانشناسی اجتماعی شناختی است. در این مطالعه، واحد تحلیل "جمله" و دادهها به شیوة اسنادی و تمامشماری استخراج شدهاند. از میان 1200 جملة استخراجشده، جملههایی که ساختار استعاری داشتند، (500 جمله)، بر اساس طرحوارههای تصوری جانسون (1987) بررسی شدند. از این میان، جملههای حاوی متغیرهای اجتماعی (170 جمله) مشخص شده و در پایان تعامل طرحوارههای تصوری با متغیرهای اجتماعی مورد تحلیل (کمّی و کیفی) و بازنمایی قرار گرفتند. در این تعامل 320 مورد طرحوارة تصوری و 240 مورد متغیر اجتماعی مشارکت داشتند. طرحوارههای تصوری «نیرو»، «حرکت»، «حجم» و «فرایند» و متغیرهای اجتماعی «نگرش اعتقادی و مذهبی»، «فرهنگ» و «همبستگی» بیشترین مشارکت را در تعامل دو رویکرد زبانشناسی شناختی و اجتماعی داشتند. گرچه کاربرد بیش از 500 جملة استعاری نشان میدهد که مؤلفان به رشد خلاقیت و تفکرات انتزاعی نوجوانان توجه داشتهاند؛ اما، با توجه به تعامل 34 درصدی از جملههای استعاری با متغیرهای اجتماعی، نگارندگان معتقدند رویکرد زبانشناسی اجتماعی شناختی در این کتاب به تمامیت به منصة ظهور نرسیده است. از دیگر یافتهها آنکه هر چه تعداد طرحوارهها نسبت به متغیرهای اجتماعی در یک جمله بیشتر باشد، آن جمله از پیچیدگی مفهومی بیشتری برخوردار است و عکس آن نیز صادق است. ایجاد حس صمیمیت با کاربرد بالای متغیر «همبستگی»، تبعیض جنسیتی، معرفی فرهنگ ایرانی-اسلامی در ساختارهای استعاری از دیگر یافتههای این پژوهش میباشند.
اکرم خوشدونی فراهانی؛ علی درزی؛ راضیه مهدی بیرقدار؛ بلقیس روشن
دوره 10، شماره 19 ، دی 1397، ، صفحه 23-46
چکیده
زبانشناسان خارجی تحت عنوان سنتی «تطابق زمان دستوری» به مطالعه ترتیب زمانی موقعیتها در جملات نقل قول غیرمستقیم میپردازند. این ترتیب بیانگر رابطه زمانی است و تقدم، همزمانی، یا تأخر موقعیت را نسبت به زمان جهتیابی نشان میدهد. مطالعه حاضر در زبان فارسی به بررسی تقدم زمان موقعیت جمله پیرو میپردازد آنگاه که موقعیت ...
بیشتر
زبانشناسان خارجی تحت عنوان سنتی «تطابق زمان دستوری» به مطالعه ترتیب زمانی موقعیتها در جملات نقل قول غیرمستقیم میپردازند. این ترتیب بیانگر رابطه زمانی است و تقدم، همزمانی، یا تأخر موقعیت را نسبت به زمان جهتیابی نشان میدهد. مطالعه حاضر در زبان فارسی به بررسی تقدم زمان موقعیت جمله پیرو میپردازد آنگاه که موقعیت جمله پایه با زمان دستوری آینده بیان میشود. سؤال تحقیق این است که زمان دستوری ماضی بعید در جملات مرکب فارسی چگونه تبیین میشود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است وداده ها جملاتی از زبان فارسی معیار هستند که با شم زبانی نویسندگان انتخاب و ارزیابی شده اند. با به کارگیری چارچوب نظری دکلرک (۱۹۹۱ الف)، و معنی شناسی و کاربردشناسی حاصل از قوانین محاوره گرایس (۱۹۷۵) فرضیۀ مناسبی برای پاسخ به سؤال تحقیق فراهم میشود. مطابق فرضیه تحقیق، به شرط دیرشی بودن، آغاز موقعیت جملۀ پایه با زمان دستوری آینده میتواند نسبت به بقیۀ آن، گذشته تعبیر شود. این زمان گذشته، زمان جهت یابی لازم برای ماضی بعید را فراهم میسازد. بنابراین، تقدم در دامنۀ آینده در حالت بینشان با زمانهای دستوری گذشته یا ماضی نقلی و در حالت نشاندار با زمان دستوری ماضی بعید بیان میشود.
رضا حیدری زادی؛ سید محمد حسینی معصوم؛ آرزو نجفیان؛ بلقیس روشن
دوره 8، شماره 15 ، بهمن 1395، ، صفحه 53-74
چکیده
فعلهای مرکب در زبان فارسی از زایایی بالایی برخوردارند. این فعل ها، از یک طرف ساختاری ترکیبی و نحو بنیاد دارند، اما از طرف دیگر، عملکرد آنها در نحو یکپارچه و به صورت یک هستة واژگانی منسجم است و هم چنین درونداد فرایندهای ساختواژی قرار می گیرند. در این پژوهش، فرض بر این است که فعلهای مرکب عمل کرد دوگانه صرفی-نحوی دارند. هدف پژوهش حاضر ...
بیشتر
فعلهای مرکب در زبان فارسی از زایایی بالایی برخوردارند. این فعل ها، از یک طرف ساختاری ترکیبی و نحو بنیاد دارند، اما از طرف دیگر، عملکرد آنها در نحو یکپارچه و به صورت یک هستة واژگانی منسجم است و هم چنین درونداد فرایندهای ساختواژی قرار می گیرند. در این پژوهش، فرض بر این است که فعلهای مرکب عمل کرد دوگانه صرفی-نحوی دارند. هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد فعلهای مرکب ساخته شده با فعل سبک "کرد" در زبان فارسی دارای ساخت اشتقاقی فازگونه هستند. داده های تحقیق، نمونه هایی از فعل های مرکب هستند که از فرهنگ دو جلدی سخن استخراج شده اند. مبنای نظری این تحقیق با روش های اشتقاقی مطرح شده در آثار چامسکی (2000؛ 2001؛ 2008) ، مرنتز (2001؛ 2007) هم سویی دارد، هرچند از بعضی مفاهیم نظری در نظریه های ساختواژی همچون لیبر (1980) هم استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که فعل های مرکب دارای اشتقاقی فازگونه اند. در زبان فارسی، ریشه فعل و جزء غیرفعلی در دامنة یک فاز ساختواژی ادغام می شوند سپس آن ریشه ها برای رفع نیازهای اشتقاقی یا محاسباتی به پوستة آن فاز ساختواژی حرکت می کنند که در آن جایگاه تحت تأثیر عملیات های نحوی می توانند به جایگاه های نحوی حرکت کنند و گسترش یابند.
آرزو نجفیان؛ طیبه موسوی میانگاه؛ بلقیس روشن؛ سیفاله ملایی پاشایی
دوره 6، شماره 11 ، تیر 1394، ، صفحه 79-98
چکیده
گویش سنجی روشی کمّی برای اندازه گیری تفاوتهای میان گویش های مختلف است که با محاسبه آماری مقدار این تمایزات در نمونه های گسترده ای از ویژگی های زبانی در یک منطقه گویشی به دست میآید. هدف پژوهش حاضر نیز ارائه نمونهای از اطلس گویشی استان مازندران بر مبنای روشهای گویشسنجی است. در پژوهش حاضر که مبتنی بر روش توصیفی همزمانی و دادگان ...
بیشتر
گویش سنجی روشی کمّی برای اندازه گیری تفاوتهای میان گویش های مختلف است که با محاسبه آماری مقدار این تمایزات در نمونه های گسترده ای از ویژگی های زبانی در یک منطقه گویشی به دست میآید. هدف پژوهش حاضر نیز ارائه نمونهای از اطلس گویشی استان مازندران بر مبنای روشهای گویشسنجی است. در پژوهش حاضر که مبتنی بر روش توصیفی همزمانی و دادگان میدانی است، آوانگاشت معادلهای محلّی 62 واژه مورد تحلیل انبوهه قرار گرفت و منطقههای گویشی کرانه های جنوبی دریای مازندران بر اساس بسامد واکهها مکانیابی شده است. موادّ زبانی متشکل از 73 مصاحبه است. میانگین سنی گویشوران 36 سال، متوسط سواد آنها در حد آموزش ابتدایی و 38% آنها زن بودند. نقشههای تفسیری حاصل ضمن تعیین چهار منطقه گویشی شمالغربی، غربی، شمالشرقی، و جنوبمرکز با آلفای کرنباخ 84/0، نشان میدهد که واکههای پیشین /i/ و /a/، بیشترین شاخص تأثیر را در گوناگونیهای منطقهای دارند.