معنا شناسی
سید اصغر موسوی؛ اکبر شعبانی؛ بتول فخراسلام؛ پروین دخت مشهور
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402
چکیده
نشانهشناسی دانشی است که به مطالعهی نظامهای نشانهای، فرایند تأویل و معنا و حقیقت پنهان در پس رمزها، نشانهها، نمادها و علائم میپردازد. این دانش در حوزههای گوناگون روابط بشری کاربردها و کارکردهای قابلتوجهی دارد. ادبیات و از جمله ادبیات کودک از مهمترین این حوزههاست. پژوهش حاضر کوشیده است به روش تحلیلی-توصیفی، شعرهای ...
بیشتر
نشانهشناسی دانشی است که به مطالعهی نظامهای نشانهای، فرایند تأویل و معنا و حقیقت پنهان در پس رمزها، نشانهها، نمادها و علائم میپردازد. این دانش در حوزههای گوناگون روابط بشری کاربردها و کارکردهای قابلتوجهی دارد. ادبیات و از جمله ادبیات کودک از مهمترین این حوزههاست. پژوهش حاضر کوشیده است به روش تحلیلی-توصیفی، شعرهای کودک سلمان هراتی را با بهرهگیری از دیدگاههای رولان بارت (1974) تحلیل رمزگانی نماید. نتایج حاصله نشان میدهد که شعر هراتی به دلیل اشتمال بر زمینههای گوناگون از عناصر طبیعی و ایدئولوژیک، سرشتی بکر، ساده و صمیمی، مختصات برجستهی زمانی و مکانی، گسترهی مضمون اجتماعی و گفتمان آرمانی، قادر است رمزگانها و بهتبع آن معنا و تأویلهای گوناگون را تولید کند. این ویژگیها اگرچه با توانش خواننده ارتباط مستقیم دارند، نشان میدهند که شعر هراتی در مواجهه با مکانیسمهای تأویلی رمزگانها و تحلیل سایر عناصر نشانه شناختی، ژرفساخت معنایی ساختارمند و اندیشیده شده دارد. عمل و تأثیر منطق مکالمهگرایی شعر عامل دیگری است که در فرایند نشانهمعناشناسی و تفسیر درون و برونمتن، فضا و امکان بازتولید محتوا را برای خواننده فراهم میآورد. روایت در شعر سلمان بهعنوان عامل یکپارچگی محور عمودی، رمزگانهای متنوعی را تولید کرده است. با عنایت به نمود قابلتوجه رمزگانهای کنش نمادین، روایی و هرمنوتیک، این فرایند نشانگر روایتمندی و ماهیت دلالتگر شعر او است. دلالتهای فرامصداق در شعر هراتی تداعیهای عینی و شفافی را سبب میشود و فرامتن را بهطور مؤثری در تأویل و تحلیل نشانهها دخیل میسازد.
کاربرد شناسی
اعظم استاجی؛ الهام ضیایی؛ عطیه کامیابی گل
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402
چکیده
حوزه مفاهیم ریاضی که مشتمل بر شمارش، مقایسه و ارزش مکانی اعداد است یکی از بنیادیترین حوزههاست که تأثیرات بسیاری در زندگی روزمره فرد دارد. فرد ممکن است برای حل یک مسأله ریاضی راهبرد شمارش را به کار ببرد که سیستم واجی را درگیر میکند چون در روند شمردن باید نمودهای واجی کلمات عددی را بازیابی کند که این از طریق حافظه کاری واجی امکانپذیر ...
بیشتر
حوزه مفاهیم ریاضی که مشتمل بر شمارش، مقایسه و ارزش مکانی اعداد است یکی از بنیادیترین حوزههاست که تأثیرات بسیاری در زندگی روزمره فرد دارد. فرد ممکن است برای حل یک مسأله ریاضی راهبرد شمارش را به کار ببرد که سیستم واجی را درگیر میکند چون در روند شمردن باید نمودهای واجی کلمات عددی را بازیابی کند که این از طریق حافظه کاری واجی امکانپذیر است. لذا در این پژوهش سعی بر آن است تا به بررسی تأثیر آموزش آگاهی واجی بر عملکرد حوزه مفاهیم ریاضی دانشآموزان دختر پایه دوم ابتدایی پرداخته شود.بر همین اساس پژوهش حاضر که از نوع آزمایشی و کاربردی است بر روی تعداد 140 نفر دانشآموز دختر پایه دوم دبستان شهر قوچان در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شد. از این میان تعداد 70 نفر بهعنوان گروه گواه و 70 نفر بهعنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 35-30 دقیقهای در معرض آموزش آگاهی واجی قرار گرفتند. از هر دو گروه هم در حوزه آگاهی واجی و هم در حوزه مفاهیم ریاضی پیشآزمون و پسآزمون بهعمل آمد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت آگاهی واجی بر افزایش نمره آزمون ریاضی (حوزه مفاهیم) در دانشآموزان دختر پایه دوم دبستان تأثیر معنیداری دارد. بدین ترتیب نتایج پژوهش حاضر همراستا با نتایج سایر پژوهشهای انجام شده در این زمینه است. اما جنبه تفاوت این پژوهش با سایر پژوهشها، تقسیمبندی مهارت آگاهی واجی بر مبنای سن و در نظر گرفتن حوزههای مختلف برای آزمون ریاضی بود که در این پژوهش صرفا به حوزه مفاهیم پرداخته شده است.
ساختواژه
کورش کریمی؛ آرزو نجفیان؛ راضیه مهدی بیرقدار؛ سیدمحمد حسینی معصوم
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402
چکیده
جستار حاضر در تلاش است تا با اتخاذ روش تحلیلی _ توصیفی و بهرهگیری از امکانات صرف ساختی بوی (2010) سلسلهمراتبی طرحوارهای حاکم بر صورتبندی اسمهای مرکب برونمرکز در کردی سورانی را کشف کرده و به مدلی کلی از نظام مفهومساز ناظر بر آنها دست یابد. در وهلۀ نخست دادههای پژوهش شامل 1400 اسم مرکب از فرهنگ-های کردی- فارسی ههنبانه بورینه ...
بیشتر
جستار حاضر در تلاش است تا با اتخاذ روش تحلیلی _ توصیفی و بهرهگیری از امکانات صرف ساختی بوی (2010) سلسلهمراتبی طرحوارهای حاکم بر صورتبندی اسمهای مرکب برونمرکز در کردی سورانی را کشف کرده و به مدلی کلی از نظام مفهومساز ناظر بر آنها دست یابد. در وهلۀ نخست دادههای پژوهش شامل 1400 اسم مرکب از فرهنگ-های کردی- فارسی ههنبانه بورینه (شرفکندی، 1369) و فرهنگ فارسی- کردی دانشگاه کردستان (1392) به صورت تمام-شمار استخراج شد. در مرحلۀ دوم با استفاده از آزمون هستهمندی و شمول معنایی اسکالیز و گویورا (2011) و همچنین شم زبانی دو تن از نگارندگان بهعنوان گویشور بومی، 842 نمونهشدگی یعنی بالغ بر 60 درصد از کل دادهها برونمرکز تشخیص داده شدند. سپس با استفاده از ابزار نظری پژوهش و اتکاء بر نمونهشدگیهای مورد بررسی، یک کلانطرحواره، 12 طرحوارههای میانی و 54 ریزطرحوارۀ حاکم بر اسمهای مرکب برونمرکز ترسیم شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که صرف قرارگرفتن واژه ذیل عنوان برونمرکز به معنای گسیختگی در انگیزش و انسداد کامل رابطۀ میان صورت و معنا در تمامی موارد نبوده بلکه این امر طیفی از ترکیبهایی با تیرهگی معنایی کمتر تا ترکیبهای مطلقا تیره را در بر میگیرد. شایان ذکر است که وجود ترکیبهای فاقد هستۀ اسمی را میتوان نشانهای دال بر عدم تاثیرپذیری مقولۀ واژگانی برونداد از سازههای مشارکتکننده در ساخت به حساب آورده و این امر را در قالب تراوش مشخصههای طرحوارۀ حاکم بر نمونهشدگیهای تحت تسلط تفسیر کرد. به بیان دیگر یافتههای پژوهش نشان میدهند که طرحوارهها هم بر تعیین مشخصههای صوری ساخت و هم بر تعیین حدود معنایی آنها تاثیرگذار هستند.
واج شناسی
فرناز عبادی؛ محمدرضا اروجی؛ سکینه جعفری؛ مهری تلخابی
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402
چکیده
در این تحقیق سعی بر آن شد تا برخی فرایندهای واژ-واجی یعنی فرایندهای واجی که در مرز تکواژها (ریشه و پسوند) رخ میدهد در چهارچوب بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993) بررسی شوند. زبان ترکی آذری زبانی پیوندی است بطوریکه حروف اضافه (پساضافه) بصورت پسوند به ریشه پیوند میخورند. این تحقیق بصورت توصیفی-تحلیلی و بر اساس دادههایی صورت گرفت که ...
بیشتر
در این تحقیق سعی بر آن شد تا برخی فرایندهای واژ-واجی یعنی فرایندهای واجی که در مرز تکواژها (ریشه و پسوند) رخ میدهد در چهارچوب بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993) بررسی شوند. زبان ترکی آذری زبانی پیوندی است بطوریکه حروف اضافه (پساضافه) بصورت پسوند به ریشه پیوند میخورند. این تحقیق بصورت توصیفی-تحلیلی و بر اساس دادههایی صورت گرفت که بصورت مصاحبه از سی گویشور بومی زن و مرد شهر زنجان ( بین 15 تا 75 سال) در سه گروه نوجوان، میانسال و بزرگسال ( هر گروه ده نفر) جمع آوری شده بود. بر اساس نظریه بهینگی، محدودیتهای وفاداری و نشانداری مربوط به فرایندهای واژ-واجی مشخص شد و تعامل محدودیتها برای بهدست آوردن صورت بهینه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که محدودیت ONSET (هجا باید دارای آغازه باشد) و محدودیتHARMONY (واکه پسوند باید از نظر مشخصه پسین و گرد با آخرین واکه ریشه هماهنگی داشته باشد) به عنوان محدودیتهای بالارتبه در زبان ترکی آذری گویش زنجانی در نظر گرفته میشود. همچنین محدودیتهای وفاداری IDENT-IO (واحد برونداد باید دارای ارزش برابر با واحد متناظر دروندادیاش باشد) در رتبهبندی محدودیتها دارای رتبه پایینی هستند و تخطی از آنها گزینه را غیربهینه نمیکند. همچنین میتوان گفت که نظریه بهینگی توانایی توصیف فرایندهای واژ-واجی در زبان ترکی آذری را دارد.
زبانشناسی و گویشهای خراسان
حمید خصلتی
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402
چکیده
پژوهش وبررسی در گویش های اصیل فارسی ازآن جمله پژوهش هایی است که برای پژوهشگرلذتی دوچندان همراه دارد وهمچنین دستاورد های حاصله ازآن می تواند دستمایه کارگزاران فرهنگی کشور قرارگرفته وهمچنین راهگشای پژوهش های بعدی در این مسیر باشد.خراسان بزرگ که خاستگاه زبان فارسی دری بوده است هنوزازیک ویژگی منحصربه فرد برخورداراست وآن دوربودن گویش ...
بیشتر
پژوهش وبررسی در گویش های اصیل فارسی ازآن جمله پژوهش هایی است که برای پژوهشگرلذتی دوچندان همراه دارد وهمچنین دستاورد های حاصله ازآن می تواند دستمایه کارگزاران فرهنگی کشور قرارگرفته وهمچنین راهگشای پژوهش های بعدی در این مسیر باشد.خراسان بزرگ که خاستگاه زبان فارسی دری بوده است هنوزازیک ویژگی منحصربه فرد برخورداراست وآن دوربودن گویش بسیاری ازشهرستان های استان ازتغییرات گسترده ی زبانی است.گویش شهرهایی چون گناباد،قاین،تایباد،تربت حیدریه به گونه ای است که کمترین تغییرات را درطول زمان شاهد بوده ااست ومقایسه گویش وواژگان مردم این مناطق با منابع مکتوب قرن های چهارم و پنجم شاهدی بر این مدعاست.پژوهش پیش روکه با دقت نظروجستجودربخش کوچکی از گویش روستای بیمرغ شهرستان گناباد صورت گرفته است،نشان دهنده ی اهمیت زمان وتقسیم بندی ونام گذاری آن نزدمردم این دیاراست.این پژوهش نشان خواهد دادمردم این منطقه با چه روش های جالب توجهی تقسم بندی های متنوعی از زمان را در طول شبانه روز وهمچنین در طول ماه وسال انجام داده اند.توجه به شغل اکثرمردم این منطقه که کشاورزی ودامداری بوده است دلایل خوبی برای نحوه تقسیم بندی های زمان وتنوع آن فراهم می آورد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و برای گردآوری اطلاعات از روش مشاهده و مصاحبه استفاده شده است.
تحلیل گفتمان انتقادی
عرفان ابراهیمی؛ بهروز محمودی بختیاری
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402
چکیده
در این پژوهش، گفتمان دو نمایشنامه از نغمه ثمینی باتوجه به هژمونی زمان تولید و مصرف آنها مورد بررسی قرار میگیرند. در این بررسی، نمایشنامه نه به عنوان یک متن هنری صِرف، بلکه به عنوان یک عنصر زبانی مطالعه میشود که در برگیرندة گفتمانهای مختلف است، که در اینجا، کارکرد اجتماعی آن با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی افرکلاف، مورد ...
بیشتر
در این پژوهش، گفتمان دو نمایشنامه از نغمه ثمینی باتوجه به هژمونی زمان تولید و مصرف آنها مورد بررسی قرار میگیرند. در این بررسی، نمایشنامه نه به عنوان یک متن هنری صِرف، بلکه به عنوان یک عنصر زبانی مطالعه میشود که در برگیرندة گفتمانهای مختلف است، که در اینجا، کارکرد اجتماعی آن با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی افرکلاف، مورد بررسی قرار گرفته است. متنهای انتخاب شده برای این پژوهش، نمایشنامههای شکلک و خواب در فنجان خالی هستند که هر دو در بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ یعنی همزمان با دولت اصولگرا امکان مصرف در جامعه (به معنای انتشار و اجرا) داشتهاند. با استفاده از مدل سه مرحلهای فرکلاف یعنی تحلیل متن، یافتن کارکرد گفتمانی و یافتن کارکرد اجتماعی این نتیجه حاصل میشود که گفتمان حاکم در آن دوران بر شکلگیری متون تاثیر داشته است و همزمان گفتمانهای مورد استفاده نویسنده در نمایشنامهها بر اساس جنسیت نویسنده و برخی ویژگیهای دیگر با مفصلبندی گفتمانیِ هژمونی زمانه فاصله دارد. اگرچه نویسنده سعی دارد تا با استفاده از ابزارهای زبانی از هژمونی فاصله بگیرد اما میزان این فاصله و چگونگی بازتاب ایدئولوژی و قدرت در متنهای مورد نظر قابل بررسی هستند.
زبانشناسی و گویشهای خراسان
آرمان بختیاری
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402
چکیده
واژة پهلوی اشکانی nw ̉rدر متن تورفانیM5815 IVi/29/ آمده است. آندره آس- هنینگ آن را در (79) MMiii,b آوردهاند. این واژه را بویس در واژه نامهاش آورده است (Boyce,1975:63). دورکین – مایسترارنست نیز آن را در واژه نامهاش آورده است ( (Durkin-Meisterernst,2004, 246). در هیچ یک از این موردها، معنی و آوانوشت درستی برای آن داده نشده است.این جستار بر آن است تا با نویسهگردانی، ...
بیشتر
واژة پهلوی اشکانی nw ̉rدر متن تورفانیM5815 IVi/29/ آمده است. آندره آس- هنینگ آن را در (79) MMiii,b آوردهاند. این واژه را بویس در واژه نامهاش آورده است (Boyce,1975:63). دورکین – مایسترارنست نیز آن را در واژه نامهاش آورده است ( (Durkin-Meisterernst,2004, 246). در هیچ یک از این موردها، معنی و آوانوشت درستی برای آن داده نشده است.این جستار بر آن است تا با نویسهگردانی، آوانوشت و ترجمة سطرهای مربوطه در متن پهلوانیگ M5815 و با یاری گرفتن از گونههای واژگانیای که در زبان پارسی میتوانند دنبالة این واژه باشند، آوانوشت، ریشهشناسی و معنای آن را روشن سازد. چرا که بسیاری از واژههای پهلوی اشکانی در زبان پارسی کاربرد دارند و واژگانی نیز هستند که در پارسی میانه و پهلوی اشکانی یکسان به کار رفتهاند چرا که ریشه ای مشترک دارند.کلیدواژهها: nw ̉r، پهلوی اشکانی تورفانی، متنهای مانوی، ریشهشناسی، زبانهای ایرانی.سازد. چرا که بسیاری از واژههای پهلوی اشکانی در زبان پارسی کاربرد دارند و واژگانی نیز هستند که در پارسی میانه و پهلوی اشکانی یکسان به کار رفتهاند چرا که ریشه ای مشترک دارند.
زبانشناسی عمومی
فائقه ابراهیم پورنیک؛ عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا؛ محمد دبیر مقدم
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1402
چکیده
در پژوهش حاضر تلاش میشود یک مورد خاص از کاربرد پیبست ضمیری (ـش) در فارسی محاورهای از منظر نقشگرایی مورد بررسی قرار گیرد. برای تهیه پیکره از دو رمان مجموعاً 56500 واژهای که به زبان محاورهای نگارش یافته و همچنین اطلاعات موجود در فضای مجازی استفاده شد و 110 جمله با ساخت موردنظر استخرج گردید. بررسی دادهها نشان میدهد مرجع ...
بیشتر
در پژوهش حاضر تلاش میشود یک مورد خاص از کاربرد پیبست ضمیری (ـش) در فارسی محاورهای از منظر نقشگرایی مورد بررسی قرار گیرد. برای تهیه پیکره از دو رمان مجموعاً 56500 واژهای که به زبان محاورهای نگارش یافته و همچنین اطلاعات موجود در فضای مجازی استفاده شد و 110 جمله با ساخت موردنظر استخرج گردید. بررسی دادهها نشان میدهد مرجع پیبست (ـش) دانش مشترک و مفروض میان طرفین مکالمه است که ممکن است در قالب یک گزاره در گفتمان بازنمایی شود و یا با استفاده از یک عنصر در زبان فعال شود. بنابراین پیبست (ـش) از لحاظ ساختاری محرک پیشانگاری و افزودههای (راستش، حقیقتش، واقعیتش) گفتماننما هستند. مرجع پیبست حاوی اطلاع کهنه و معرفۀ مشخص است اما گزارۀ پس از آن حاوی اطلاع نو و نکرۀ مشخص است. گزارهای که پس از پیبست ضمیری میآید کانون اطلاعی جمله است. پیبست ضمیری سومشخص مفرد هم در قالب افزوده و هم یک بند در آغاز جمله ظاهر میشود که هر دو صورت در جمله قابل حذف هستند و نقش معنایی و کاربردی آنان تصریحِ بیان حقیقت است.